ضمن احترام به عصاره فضایل ملت و سپاسگذاری از مصوبات ، اقدامات و آثار خیر مجلس محترم در این دوره به ویژه در کار بزرگ هدفمندی یارانه ها باید یاد آوری کنیم که در برخی تصمیمات و مصوبات و مواضع ،این سوال در اذهان مردم اصولگرای کشور شکل گرفت که انگار این قوه ناظره بعضی مواقع نه تنها" پیچش مو را ندیده" بلکه در "پیچ و خم و زلف آشفته دنیای سیاست "ولو برای مقاطعی گیر کرده است بطور مثال...

حضرت مولی الموحدین علی(ع) می فرماید" از پرتو اندیشه تیرگی های امور روشن می شود" لذا بدیهی است که "قوه فکر و نطق و آزادی بیان" از موهبت های  ویژه الهی است و به قول منطقیون "عرض خاص" انسان است و صد البته  این عنصر انرژی و سوخت بشر را در مسیر حرکت به سوی تکامل به طور مستمر تامین می نماید.

بنابراین سئوال اساسی این است که آیا این قوه فی نفسه  "فضیلت" است یا فرصت و ابزار ؟درپاسخ باید گفت  آنچه قرین قدسیت است و در راستا و یا در خدمت تکامل بشر در مسیر مطلوب الهی باشد فضیلت است . مفاهیمی  مانند "صداقت" و "عدالت" فضیلت است و قوه ناطقه بشر فقط در صورت هدایت انسان به این مسیر فضیلت خواهد بود، بنابرین فضیلت عقل و فکر تابع شاخصهای دیگری است که آنها فی نفسه "فضیلت" اند.

"نقد" نیز همینگونه است. "نقد فرایندی برای اصلاح است" بنابراین فضیلت بودن نقد تابع انگیزه نقاد است و اگر انگیزه "اصلاح " نباشد اطلاق" نقد "نوعی گمراهی و فریب خواهد بود و فاقد اثر مثبت!

بنابرین اگر در چارچوب یک نظام ارزشی عنصر" نقد "برای تخریب رقیب و اضمحلال رقیب بکار گرفته شود فاقد اثار اصلاحی بوده و به ضد خودش تبدیل می شود و آن دیگر نقد نیست چون پیشتر پذیرفتیم "نقد فرایندی برای اصلاح است".

لذا در گفتمان اصولگرایی استفاده از آزادی بیان و نقد اسلوب و چارچوبی دارد که اولی "داشتن انگیزه اصلاحی است "و اما دومی این است که "مصلح و نقاد نگاهی به درون خود داشته باشد"

نفس خود ناکرده تسخیر ای فلان        چون کنی تسخیر نفس دیگران

نفس را اول برو در بند کن                 وانگهی آهنگ پند و وعظ کن

منبری بگذار بهر خود نخست            وانگهی بر جه به منبر تند و چست

تا تو را سوزی نباشد در جگر         دم مزن کاندر دمت نبود اثر

حال با این مقدمه فضای سیاسی و بگو مگوهای موجود در عرصه سیاسی و رسانه ای کشور را بررسی کنیم و در "اقیانوس" قیل و قالها و ادعاها و اخبار و گزارشها و مقالات و سخنرانی ها "گوهر نقد " را صید کنیم و آن را مبنای اصلاح امور قرار دهیم.

برای اجتناب از پراکنده گویی ترجیح میدهم در این  وجیزه نگاهی به دیالوگ موجود میان دولت و مجلس  بیندازیم و آنگاه ارزیابی کنیم و ببینیم این فضا چه اندازه با محک و شاخص اصول که به بخشی از آن اشاره شد تطبیق دارد. اصولی مانند"نتیجه اصلاحی"، منافع و مصالح ملی و صداقت  و ثبات و نشاط و اخلاق سیاسی...

نگارنده به عنوان کسی که پنج سال به عنوان خدمتگذار در اداره کل سیاسی تا اندازه ای از نزدیک امورات را رصد و تحلیل کرده است  به هیچ وجه اعتقاد ندارد که دولت هیچ نقطه ضعفی نداشته و هیچ نقدی بر آن وارد نیست بلکه  واقعیت این است که چون این دولت دست به اقدامات عمیق و گسترده در عرصه های مختلف زد و منشا آثار کوتاه مدت و بلند مدت در عرصه سیاست داخلی و خارجی شد باید به همان اندازه نیز از نعمت نقد برخوردار باشد.

اما عرض شد که نقد چارچوب دارد. بدیهی است که مجلس محترم در همه امورات کشور می تواند دخالت کند و قوه مقننه در جایگاه نظارت بر قوه مجریه نشسته است ولی مگر نه اینست که اگر مجری مو را ببیند ، ناظر باید پیچش مو را ببیند!

ضمن احترام به عصاره فضایل ملت و سپاسگذاری از مصوبات ، اقدامات و آثار خیر مجلس محترم در این دوره به ویژه در کار بزرگ هدفمندی یارانه ها باید یاد آوری کنیم که در برخی تصمیمات و مصوبات و مواضع ،این سوال در اذهان مردم اصولگرای کشور شکل گرفت که انگار این قوه ناظره بعضی مواقع نه تنها" پیچش مو را ندیده" بلکه در "پیچ و خم و زلف آشفته دنیای سیاست "ولو برای مقاطعی گیر کرده است بطور مثال:

1":تصمیم در مورد تعرفه خودرو

2:تجویز وقف دانشگاه آزاد اسلامی

3:تعلل در تهیه و تصویب طرح کار آمد نظارت بر عملکرد نمایندگان

4:صرف نظر کردن از تجربه تلقی شدن هرگونه سوابق  مدیریتی از قبیل ریاست قوه و وزارت و استانداری و غیره ! ؟ و استثناکردن تجربه نمایندگی مجلس!؟ در مصوبه مربوط به شرایط ثبت نام در انتخابات مجلس و به عبارت دیگر "استفاده ابزاری از قانونگذاری" برای "محروم کردن رقبا از حق قانونی "و ...."

کد خبر 161378

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =