پیروزه روحانیون: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله وزارتخانههایی است که با تغییر وزیر مواجه شده است و به زودی وزیر جدید پس از اعتماد و تأیید نمایندگان مجلس شورای اسلامی سکان این وزارتخانه را به دست خواهد گرفت تا بخش دولتی فرهنگ کشورمان را که بخش بزرگی هم هست، هدایت کند. تغییر مدیریتها در سطح کلان معمولاً با تغییر مدیریت در سطح خرد همراه است. روزهای بعد از انتصاب وزیر جدید باید منتظر تغییرات در اجزای وزارتخانه بود. از جمله اجزائی که احتمال ایجاد تغییرات در آن کم نیست، دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. موسیقی هنری است که به شهادت بسیاری از هنرمندان و کارشناسان آن در کشور ما مظلوم واقع شده و در برخی موارد با مشکلات اساسی و جدی دست و پنجه نرم میکند. هنرمندان، کارشناسان و فعالان این عرصه علاوه بر اینکه برای اعتلای این هنر و ترویج آن تلاش میکنند، انتظار یاری و کمک و حمایت دولت و نماینده دولت در موسیقی را هم دارند.
اما واقعیت این است که بسیاری از استادان موسیقی و موزیسینها در این سالها آموختهاند توقعی از وزارتخانه نداشته باشند یا توقعاتشان را به زبان نیاورند، چون وقتی برای تهیه این گزارش به استادان موسیقی مراجعه میکردیم، بسیاری از آنها از بیان انتظارات و توقعاتشان خودداری میکردند و میگفتند ما در زمینه موسیقی دیگر انتظاری از وزارت ارشاد نداریم، سالهاست توقعات و انتظاراتمان را تکرار کردیم و مشکلاتی را که مانع اعتلای موسیقی کشورمان میشود بیان کردیم ولی توجه زیادی ندیدیم و گامی برای رفع این مشکلات برداشته نشده است.
آموزش، حلقه ناقص جریان موسیقی
یکی از استادانی که حاضر به بیان توقعاتش از دفتر موسیقی وزارت ارشاد شد، مصطفی کمال پورتراب، یکی از چهرههای ماندگار موسیقی ایران بود. به نظر او موسیقی تابهحال زیر ضربههای فراوانی بوده و مسئولان اگر میخواهند موسیقی ایران را نجات دهند باید ببینند کدام قسمتهای موسیقی بیشتر ضربه دیده تا آنها را جبران و ترمیم کنند. او در گفتوگو با «خبر» میگوید: «به نظر من مهمترین قسمتی که ضربه دیده، بخش آموزش موسیقی است. یعنی بیشترین مشکلی که تا به حال در وزارت ارشاد دیدم، بیلطفیهایی بوده که به هنرستانهای موسیقی شده است. تا آنجا که من اطلاع دارم حقوق استادان هنرستانهای موسیقی معمولاً بین 10 تا 12 ماه عقب میافتد. وقتی اینطور باشد طبیعتاً افراد متخصص دیگر تمایلی به تدریس در هنرستانهای موسیقی و تربیت هنرمندان آینده ندارند.»
پور تراب معتقد است هنرمند را مدرسه هنر تربیت میکند و اگر ما به دانشجوی موسیقی نرسیم و استادان و امکانات لازم را در اختیار او قرار ندهیم نمیتوانیم انتظار پرورش هنرمند خوب داشته باشیم. او میگوید: «یکی از مهمترین مسائلی که تا حالا در بخش آموزش داشتیم، کمبود کتاب بوده است. وزارت آموزش و پرورش از سالهای خیلی دور کتابهایی را زیر نظر استادان متخصص تهیه کرده و به قیمت ارزان در اختیار دانشآموزان قرار میدهد. در صورتیکه وزارت ارشاد این امکان را ندارد. در سالهای اخیر فقط چند کتاب موسیقی با همکاری وزارت آموزش و پرورش تدوین و چاپ شده است. ولی این تعداد کتاب کافی نیست.»
البته پورتراب مشکلات هنرستانها را محدود به کمبود کتاب نمیبیند و میگوید: «به نظر من عدهای باید مأمور شوند و ببینند کمبود هنرستانها چیست. این مشکلات فقط کتاب نیست؛ هنرجویان به وسائل کمک آموزشی نیاز دارند. آنها سازهایی مینوازند که قیمت بالایی دارند، هزینه اینها را وزارت ارشاد باید تأمین کند. سازهایی که برای ارکستر سمفونیک لازم است و آبروی کشورمان است برای داشتن حداقل یکی، دو ارکستر سمفونیک که بتواند عرضاندام کند. ضمن اینکه وسایل و متخصصان تعمیر اینسازها هم باید تأمین شوند. گاهی این وسایل کمکآموزشی از کتاب هم واجبتر هستند.»
او همچنین میافزاید: «یکی دیگر از مسائل و مشکلات بخش آموزش این است که بسیاری از افرادی که در رشته موسیقی وارد دانشگاه میشوند پیش از این در این رشته تحصیل نکردهاند و دیپلمشان در رشتههای دیگر است. آنها در بهترین حالت ممکن مدتی به نواختنسازی مشغول بودند. اگر بخواهیم موسیقی در ایران بر پایه و اساس صحیح بنیان نهاده شود، آموزش موسیقی به هنرجویان در هنرستانها باید از کلاس چهارم ابتدایی شروع شود و هنرجویان حداقل 9 سال در این رشته تحصیل و کار کنند و بعد وارد دانشگاه شوند. آموزش مهمترین چیزی است که مسئولان باید به آن توجه کنند.
شاید اگر موسیقی را آموزش و پرورش تحت پوشش داشت، اقدامات بهتری برایش انجام میداد، اما چون زیر نظر وزارت ارشاد بوده، مورد بیلطفیهای فراوانی قرار گرفته است.» او در میان صحبتهایش به خدمات و تلاشهای دفتر موسیقی وزارت ارشاد هم اشاره میکند و میگوید: «در سالهای گذشته وزارت ارشاد در مورد برنامههای هنری و جشنوارهها تقریباً کمبودی نگذاشتند و تا حدی که در توانشان بوده انجام دادند اما باید دانست که این مسائل فقط با صحبت و حرف درست نمیشود، بلکه برای حل این مسائل باید برنامهریزی شود، کمبودها نوشته شود، بعد ببینند چه کسانی میتوانند اینها را حل کنند و چقدر بودجه لازم است. حل این مسائل زمان لازم دارد.»
مجوز فقط برای موسیقیهای خاص
سامان احتشامی علاوه بر اینکه به طور تخصصی پیانو مینوازد، صاحب آموزشگاه موسیقی و مؤسسه فرهنگی هنری نیز هست و با مشکلات موسیقی و دستاندرکاران آن از نزدیک آشناست. او اخذ مجوز انتشار آثار موسیقی را یکی از اساسیترین مشکلات موزیسینهای کشورمان میداند و به «خبر» میگوید: «من چون موسیقی ملی کار میکنم، مشکل اخذ مجوز از وزارت ارشاد برای انتشار آثارم را ندارم اما آن دوستانی که موسیقی پاپ یا راک کار میکنند، معمولاً برای دریافت مجوز دچار مشکل میشوند. به نظر من هر نوع موسیقی باید منتشر شود چون هر نوع موسیقی علاقهمندان خاص خودش را دارد؛ این مردم هستند که باید تشخیص دهند کدام موسیقی منتشر شود یا کدام موسیقی نباشد.
هر نوع موسیقیای که به جامعه لطمه نزند باید منتشر شود، چون ممکن است یک نوجوان 12 ساله از موسیقی راک خوشش بیاید، و یک فرد 70 ساله شنیدن صدای بنان را دوست داشته باشد.» احتشامی تسریع در امر صدور مجوز انتشار آثار هنرمندان را به عنوان دیگر توقعش از دفتر موسیقی وزارت ارشاد بیان میکند و میگوید: «یکی از موانعی که وزارت ارشاد بر سر راه انتشار آثاری هنری گذاشته این است که یک هنرمند به تنهایی نمیتواند اثرش را منتشر کند؛ بلکه حتماً باید یکی از مؤسسات فرهنگی و هنری برای او درخواست مجوز بدهد و در این میان هنرمندان باید پول زیادی به این مؤسسات بدهند تا برایشان مجوز بگیرند. من خودم صاحب یکی از این مؤسسات هستم و الان دارم به ضرر خودم حرف میزنم اما به نظر من این روند برای دریافت مجوز درست نیست. مؤسسات فرهنگی و هنری از هنرمند بیچاره کلی پول میگیرند تا برای اثرشان مجور دریافت کنند.»
او در ادامه صحبتهایش به فضاهای آموزشی هنر موسیقی و متمرکز نبودن آنها اشاره میکند و میگوید: «ما برای رشد و پیشرفت علمی موسیقی در ایران فعالیت خاصی از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد ندیدهایم. ما هیچ فضای آموزشی متمرکز خصوصی برای موسیقی نداریم. اگر کسی بخواهد موسیقی بیاموزد، نمیداند دقیقاً باید کجا برود که موسیقی را درست بیاموزد. هنرجو نمیداند استادی که به او موسیقی یاد میدهد، درست میآموزد یا خیر؟ البته در مراکز توسعه موسیقی این مسائل بیشتر رعایت میشود. ولی تأسیس آکادمی هنر خیلی مشکل است، چون مسائل مالی مشکلات بزرگی برایشان ایجاد میکنند. مراکزی هم که ایجاد میشود معمولاً به خاطر کمبود بودجه و کمبود امکانات بیشتر از یکی، دو سال نمیتوانند به فعالیتهایشان ادامه دهند.»
اما مورد دیگری که احتشامی به آن اشاره میکند کمبود ارکستر در کشورمان است: «ما نوازندگان بسیاری پرورش دادیم، ولی ارکستری نیست که این نوازندهها در آن مشغول شوند. در بسیاری از ارکسترها بچهها پول چایشان را هم خودشان تأمین میکنند. ما در کشور برای هر شاخه (مذهبی، سنتی، ملی و. . .) نیاز به یک ارکستر مجهز داریم. وقتی امکانات و هزینهها برای ایجاد ارکسترها ایجاد نشود، سطح موسیقی کشور پایین میآید. به طور مثال الان همه موسیقی فیلمها کامپیوتری شده چون نوازندهای که در استودیو ساز بنوازد پول بیشتری میگیرد. اما اگر ارکستر وجود داشته باشد هم تکلیف نوازنده روشن است و هم متقاضی موسیقی. الان ما به غیر از ارکستر سمفونی تهران که تازه در آن هم کلی جابهجایی اتفاق میافتد، چند ارکستر دیگر داریم؟ حتی ارکستر ملی هم از بین رفت.» البته مشکلات موسیقی کشورمان و توقعات هنرمندان و کارشناسان این هنر از دفتر موسیقی وزارت ارشاد بیشتر از این موارد است. از آن جملهاند مشکلات و مسائل موسیقی بانوان، موسیقی محلی و نواحی و. . . که در فرصت مغتنم به آنها نیز پرداخته میشود.
نظر شما