عباس فرات یزدی غزلسرایی ماهر بود و بخشی از اشعار طنز او با نام مستعار «ابن جنی» در روزنامه‌ها منتشر شده است.

از آثار وی می‌توان به «ثمرات»، «رشحات»، «نغمات»، «قطرات»، «لمعات»، «نفحات» و «دیوان شعر» اشاره کرد. وی سمت منشی انجمن ادبی ایران را در بدو تاسیس به سال 1298 بر عهده داشت.

اثر زیر با نام «مزل» - بر وزن غزل - از سروده‌های اوست:

بدین فربهی بشر، بدین گُندگی شکم
ندیدم کسی چو تو، به کوه و نجم قسم

نباشد چو بینی‌ات مناری به مسجدی
بود همچو ابرویت پلی در زمانه کم

هر آن‌کس که صبح دید رخ تیره تو را
شود در تمام روز نصیبش غم و الم

سرت را چو دیدگشت کدو صاف و خشک مغز
زنخدانِ تو زند دو صد طعنه برکلم

ز دیدار تو اجل رود رو به قهقرا
ز اقبالِ تو بقا گریزد سوی عدم

چو رو جانب بهار کنی، چون خزان شود
شود باغ خارزار، چو در آن نهی قدم

ندیدم چو پیکرت به یک عمر در عرب
ندیدم چو صورتت به یک قرن در عجم

به هر جا نفس کشی، کند دیو از تورم
چو پای شتر شود، لبت چون کند ورم

خدا یار و یاورت، برو در خیال خود
که از نحسی‌ات گسیخت بسی رشته‌ها ز هم

28/242

کد خبر 162526

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین