بنای میراث فرهنگی در خیابان آزادی یکی از زیباترین ساختمان‌های تهران و در خور حیثیت میراث فرهنگی است. پس چرا به حیثیت اداره‌ میرات فرهنگی کردکوی کوچک‌ترین عنایت و اعتنایی نشده است؟ مگر این اداره ناتنی است؟

 

به گزارش خبرآنلاین، کتاب «ناتنی‌ها (ایران‌شناسی اجتماعی)» نوشته پرویز رجبی در 200 صفحه با قیمت 5 هزار تومان از سوی نشر ایرانشناسی روانه بازار نشر شد. ناتنی‌ها مجموعه‌ای از یادداشت‌های کوتاه پرویز رجبی درباره عادت‌ها و رسم و رسوم ایرانی‌هاست.

در پیشگفتار کتاب که امضا ندارد، آمده است: «واقعا تلون بیداد می‌کند. من بچه‌ دهه‌ 30 قرن بیستم هستم. ما از نیمه‌ قرن بیستم شروع کرده‌ایم به شناخت خودمان... در حالی که با یکدیگر بیگانه‌تر از پیش بوده‌ایم، قرن بیستم تمام شده است. حالا چند سالی‌ست که برای فاصله گرفتن از یکدیگر، مسابقه گذاشته‌ایم و در این میان شعارزدگی به بیماری‌مان دامن زده است...».

پس از پیشگفتار نیز نوشته‌ای با امضای پرویز رجبی آمده است که «در حاشیه پیشگفتار/ سرزمین کیمیاگران!» نام دارد.

رجبی در این مقدمه می‌نویسد: «غریب حکایتی‌ست این حکایت مردم ما! نمی‌دانم در این وقت شب، دردم را چگونه درمان کنم. هنوز چند ساعتی از عمر روزنوشت پیشینم نمی‌گذرد... دیروز، روز سیزده بدر، میلیون‌ها تهرانی (و شهرستانی و روستایی) سر به بیابان گذاشتند برای پاسداری از آیینی میهنی و دیروز میلیون‌ها دستمال کاغذی، میلیون‌ها پاکت و کیسه‌ پلاستیک، ده‌ها نوع قاقالیلی، میلیون‌ها قوطی و شیشه یک‌بار مصرف نوشابه و پوست میلیون‌ها پرتقال از پنجره ماشین‌ها و در چادرها و از روی فرش پیک‌نیک روی میلیون‌ها جوانه‌ای که آهنگ روییدن داشتند و دارند، باریدن گرفت و تارکشان را به درد آورد... از خودم پرسیدم پس کجایند آنان که سینه‌ خود را می‌درند برای فیلم اسکندر و 300. پس کجایند کیمیاگران ما؟... چرا خاک میهنمان به دست برادران وارنر خودی این‌چنین تحقیر شده است؟...»

 

ناتنی ها

 

بنابراین گزارش، اولین مطلب کتاب با عنوان «ناتنی‌ها» با این جملات آغاز می‌شود: «چند روز پیش، به جای روزنوشت، عکسی گذاشتم از اداره‌ «میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری» شهرستان کردکوی در مازندران که پسرم از سفر خود به شمال برایم سوغات آورده بود و چند روز است که ذهنم با این فکر مشغول است که چرا ما حیثیت خانواده را با انصاف برای همه اعضای خانواده تقسیم نمی‌کنیم. بنای میراث فرهنگی در خیابان آزادی یکی از زیباترین ساختمان‌های تهران و در خور حیثیت میراث فرهنگی است. پس چرا به حیثیت اداره‌ میرات فرهنگی کردکوی کوچک‌ترین عنایت و اعتنایی نشده است؟ مگر این اداره ناتنی است؟ ...

مگر نمی‌شد در راسته شهرهای کوچک شمال، در فضایی مناسب بنایی کوچک برای چندین شهر ساخت؟ در شهری کوچک مانند کردکوی چه نیازی به اداره‌ای مستقل هست که تنها ریختش بیننده را از میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردش بیزار می‌کند. واقعیت این است که ما عادت به تنی و ناتنی کرده‌ایم و همه بزک‌ها را برای تنی‌ها می‌خواهیم. به راستی سوگند که اگر ساختمانی کوچک، میراث فرهنگی را در خود جای بدهد، متولی هم حرمت محل کار خود را نگه می‌دارد و به شوق می‌آید و می‌تواند در شهری کوچک مانند کردکوی، پاتوق پاسداران جوان میراث فرهنگی شود و با نیروی جوان و سرزنده و رایگان آن‌ها، دست‌کم دست صنایع دستی و گردشگری را بگیرد ...»

291/60

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 162801

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۶:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۶
    0 0
    کردکوی در استان گلستانه