۰ نفر
۳۰ تیر ۱۳۹۰ - ۱۱:۲۰

برخی رژیم ریاض را حکومت اسلامی می دانند چون شرع اسلام را به اجرا در می آورد، حال آنکه احکام ازدواج و طلاق وارث اسلامی در انگلیس که بسیاری آنرا کافر می شمارند نیزانجام می شود.

 مضاوی الرشید 

اکنون پرسش مهمی درباره نقش جنبش های اسلامگرا در بسیج و مشارکت مردم در انقلابهای مصر وتونس و دیگرانقلابهای جهان عرب بر سر زبانهاست. بعضی از تحلیلگران این نقش را بزرگ و دیگران کوچک جلوه می دهند .اما وبهر حال نباید نقش اسلامگرایی را در توجیه وهدایت مخالفتها و نارضایتی ها وبالاخره برآمدن یک دستاورد سیاسی و وقوع یک قیام مردمی سرچشمه گرفته از آنها فراموش کنیم ویا نادیده بگیریم واین همانست که در مصر بوقوع پیوست چون بیش از نیم قرن بود که جنبشهای اسلامگرا  وکارگران و دیگر نهادهای سیاسی در مصر در حال سرکوب شدن بودند .    

حال اگر نظری به عربستان بیفکنیم که بیداری اسلامگرایی یکی از جنبشهای مهم در این کشور است با چنین پرسشی روبرو خواهیم شد که موضعگیری این اسلامگرایان نسبت به نبرد ومخالفت سیاسی در داخل عربستان چیست؟ شاید بسیاری از ناظران و تحلیلگران از همسویی اسلامگرایان عربستان با انقلابهای تونس ومصر ولیبی أگاهی داشته باشند اما در عین حال همه دیدند که اسلامگرایان عربستان  نسبت به تحولات بحرین که ادامه بیداری ملل عرب منطقه است سکوت اختیار کردند که البته علت آن ترس و بیم از رسیدن بازتابهای آن به داخل عربستان بود. موضوع دیگر اینکه جنبش بیداری در عربستان دچار انشعاب و یا از هم گسیختگی گردید که بیشتر مواضعی مخالف با حکومت ریاض اتخاذ کرد. بعضی از آنها از موضعگیریهای رژیم عربستان ستایش کرده وآنرا تنها رژیم اسلامگرای منطقه می خوانند که تنها اوست که می تواند نماینده اسلامگرایان باشد .

اینان رژیم ریاض را تنها رژیمی می دانند که شرع اسلام را به اجرا در می آورد ونمی دانند که حتى اجرای مسائل مربوط به ازدواج وطلاق وارث هیچ ربطی به هویت اسلامی حکومت ندارد ودولت انگلیس نیز که بسیاری آنرا کافر می شمارند اجرای شرع اسلام را برای مسلمانان اجازه داده اند.

اگر گاهی مردم عربستان احساس کردند که سیاستهای دولتشان در باره مسائل اجتماعی تغییر کرده ویا از مسیر طبیعی خود منحرف شده است فقط بروکراسی حاکم بر بعضی وزارتخانه ها وادارات را در این باره متهم می کنند ، که البته این مردم دارای یک برنامه سیاسی خاصی نیستند بلکه همگی در یک چهارچوب اجتماعی قرار دارند و فعالیت می کنند . در عین حال گروهی از جوانان دارای تمایلات واندیشه های سیاسی می باشند و موضعگیریهای سیاسی اتخاذ کردند که در نتیجه آن طی دهه اخیرضربه های دردناکی را دریافت کردند که بیشتر دنباله رویداد 11 سپتامبر بود.

یکی از مهمترین پیامدهای بیداری فکری در عربستان همان نهادی است که خود را جنبش حقوق مدنی و سیاسی می نامد و در ارتباط بایک شخصیت فرهنگی کهن است که عبد الله حامد نام دارد و نهادهای دولتی وی و دوستانش را در بعضی رویدادها متهم می کنند.اخیرا یک جنبش دیگری تشکیل گردید که نام حزب أمت نام دارد که جنبه سیاسی را بر جنبشهای اسلامگرای عربستان افزوده است. بنظر می رسد این جنبش حقوق مدنی و سیاسی همچنان به وفاداری خود به نظام حاکم ادامه می دهد با وجود آنکه این وفاداری از جنبه دینی و سیاسی خالی از اشکال نمی باشد چون همچنان مشروعیت سیاسی رژیم را برسمیت می شناسد تا مبادا درگیر رویاروئی ها شود ، در حقیقت نتایج ناگواری را بدنبال داشته است . اما حزب اسلامگرای أمت توانست خود را از این بحران نجات دهد وخواستار تغییر کلی رژیم گردید به گونه ای که حکومت در اختیار مردم قرار گیرد . که البته به اصطلاح پادشاهی مشروطه را قبول ندارد واز هرگونه همسویی با رژیمی که خارج از چهارچوب تمدن اسلامی است دوری می گزیند وپس از آنکه بنیانگزاران این حزب بازداشت شدند ودر حال حاضر برای مدتهای طولانی در زندانها بسر می برند فقط یک سخنگو دارند وآنهم در خارج از کشور بسر می برد. همچنین یک جنبش اصلاحگرای اسلامی وجود دارد که از قدیم وجود داشته است واین همان نظام موجود را بکلی رد می کند و از دهه نود در انگلیس بسر می برد.ریشه های این سه جنبش به دوران بیداری بازمی گردد که البته تاکنون نتوانسته اند افکار عمومی عربستان را بیدار کنند ویا به خیابانها بکشانند با وجودی که طی این مدت چندین اعتصاب وتظاهرات برپا کرده اند . یکی از مهمترین عواملی که همسویی با این سه جنبش را مانع شده موضعگیری جنبش بیداری اسلامی است که همچنان معتقد است رژیم حاکم مشروعیت دارد وهمین دیدگاه تا این لحظه حمایت رژیم را از آن فراهم ساخته است. جنبش بیداری اسلامی از نهادهای رژیم موجود سودهای فراوان مادی ومعنوی برده ومی برد وبسیاری از شخصیتهای آن در دستگاههای دولتی بکار گمارده شده اند. اینان تاکنون کوشش کرده اند فعالیتهای سیاسی خود را به گونه ای کوچک وناچیز به انجام رسانند که هیچگونه آسیبی را به رژیم نرساند از جمله تهیه طومارهایی در رابطه با هویت اسلامی و سیاسی رژیم که بیشتر آنها با وجود تأکید بر پادشاهی مشروطه دارای زمینه های پراگماتیسم نیز می باشد که بهر حال آنانرا از هواداران تغییر و تحول از پادشاهی سلطه گرا به پادشاهی مشروطه و دارای پارلمان یا مجلس شورا معرفی می کند . گاهی ممکن است بعضی از اعضای این جنبش انتقادهایی از عملکردهای سیاسی و یا اجتماعی و فرهنگی رژیم بعمل آورند اما بنظر می رسد که اینان فقط در انتظار یک شاهزاده ای هستند که در حال حاضر در دوران غیبت سیاسی بسر می برد تا بتواند بگفته انها با فساد اجتماعی موجود مبارزه کند. اما در عین حال نبود برنامه سیاسی می تواند به این معنی باشد که اینان از رویارویی با رژیم دوری می جویند . این جنبش تاکنون توانسته است ضمن همکاری با بعضی از ناراضیان ومخالفان به گونه ای نسبت به رویدادهای جهان عرب وبویژه از غزه گرفته تا قاهره واکنش نشان دهد و در برابر انقلابهای عربی موضعگیری نماید.

اما همچنان درباره عملکردهای بن علی در تونس ویا مبارک سکوت اختیار کرده است وهنگامیکه سخن از اینان به میان می آید آدمی گمان می کند که مبارک و بن علی اصول حکومت اسلامی را رعایت کرده بودند از جمله عدالت و شورا وبیت المال را به گونه ای عادلانه میان مردم توزیع می کردند و اینکه شاهزاده انان همان عابد پایبند به اسلام است واگر مشکلات سیاسی وجود دارد تنها جنبه انتقادی دارد که نیازمند کمی ازادی های اجتماعی است.        

اگرجنبش های سیاسی اسلامی برجسته ای در مصر و تونس وجود داشتند و می توانستند ازچهارچوب مبارزات صلح امیز علیه نظام به نبرد سرنگونی آنها منتقل شوند و رژیم هایی را سرنگون کنند که کوچکترین وکمترین حقوق سیاسی و مدنی در آنها وجود نداشت ، اما می بینیم که در جنبشهای موجود در عربستان همانند حکومت خود سیاست فریب و دروغ را دنبال می کنند و از هرگونه رویا رویی مستقیم وبویژه پس از 11 سپتامبر دوری می جویند وهمچنان به این رژیم وفادار هستند وآنرا سرپوشی برای برنامه های آینده خود می دانند. اما جنبشهای اسلامگرای ذکر شده که توانستند خارج از متون مذهبی تاریک موجود عمل نمایند در حال حاضر تنها جنبشهای بیداری این کشور بشمار می آیند ودر عین حال همچنان از هرگونه تغییر وتحول واقعی در شبه جزیرة العرب ترس وبیم دارند واین همان تحولی خواهد بود که تحول سیاسی با جنبه های دمکراسی واقعی واسلام را در کنار یکدیگر خواهد داشت.        

اگر اکثریت شخصیتهای جنبش بیداری از این واژه بیم دارند می توان گفت که همچنان در انتظار شاهزاده ای هستند که دوران وغیبت سیاسی را می گذراند تا روزی فرا رسد و او بیاید و تحولات سیاسی واقعی را در این کشور به اجرا در آورد مشروط بر اینکه نهادهای رژیم را همچنان بحال خود نگه دارد . بهر حال بهتر است که این جنبش مانع هرگونه اصلاح در عربستان نباشد و دست کم سکوت را اختیار کنند وبهر حال انتظار چنین شاهزاده ای ممکن است بطول بیانجامد.  

خانم دکتر مضاوی الرشید جامعه شناس و نویسنده برجسته سعودی مقیم لندن و استاد کالج کینگ لندن است که این یادداشت را اختصاصا برای خبر نگاشته است.
ترجمه: محمدماجد نجار

4949

کد خبر 163621

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =