مریمآموسا: عصر روز پنجشنبه مراسم رونمایی کتاب «آتش» (جزیی ازغزلیات شمس به انتخاب و ویرایش عباس کیارستمی) فرصتی را فراهم کرد که برخی از اهالی فرهنگ و هنر دورهم جمع شوند و ازشعر، شوریدگی و مولانا سخن بگویند.
در این نشست سیمین بهبهانی، محمود دولت آبادی، محمد علی سپانلو، بهاالدین خرمشاهی، سیف الله صمدیان، آهو خردمند، حسین آبکنار، حافظ موسوی، پریوش گنجی، فریده گلبو، سیدعلی صالحی، اسدالله امرایی، هوشنگ گلمکانی، امید روحانی و ... حضور داشتند. اجرای این مراسم هم به عهده امید روحانی بود.
با اینکه پیش از این عباس کیارستمی دو دیوان «حافظ» و «سعدی» را نیزبه انتخاب و گزینشش روانه بازارنشرکرده؛ اما این برای نخستین باربود که او درجمع اهالی ادبیات از دغدغهها خودش برای کوتاه و موجز کردن شعرهای شاعران پارسی گوی سخن گفت.
پروژهای که کیارستمی ازسالهای پس از انقلاب و رکورد مقطعی که در کشور برای تولید سینما بوجود آمد، به صورت شخصی آغاز کرده وهمچنان ادامه دارد.
هنوز عکسان پاسپورت مرا امضا نکردهاند
کیارستمی دراین نشست از حضورشاعران و نویسندگان قدردانی کرد وگفت: «حضورشما در این مراسم باعث دلگرمی من است و با این حضور به نوعی پاسپورت شاعری من را امضا کردهاید و جسارتهایی که من در این سالها درباره شعر و شاعری کردهام را بخشیدهاید.»
این سینماگر افزود:«من با اینکه ۳۰ سال است که عکاسی میکنم اما هنوزعکاسان پاسپورت من را امضا نکردهاند و به گونهای هنوز به من به دیده تردید نگاه میکنند.»
او ادامه داد: «آنچه باید میکردم؛ انجام دادهام و آنچه باید میگفتم، گفتم و شما انتشار این کتابها را هیچگاه به معنای ورود من به دنیای ادبیات ندانید.»
کارگردان «فیلم خانه دوست کجاست؟» گفت: «من هیچگاه اهل حوزه ادبیات نبودهام و ادبیات کارمن نیست و تمام کارهایی که دراین سالها کردهام پاسخ به دغدغههای شخصی من دراین سالها بوده است. حرفه من فیلمسازی است و در حوزه عکاسی هم که هنوز پذیرفته نشدهام.»
این هنرمند با بیان این مطلب که پیش از وارد شدن به دنیای سینما، شعر و ادبیات یکی ازعلایق من بود، افزود: «فکر میکنم باید در این مورد مدیون پدرم بوده باشم. با اینکه در خانه ما هیچ کتاب شعری نبود اما پدرم درحرفهای روزمرهاش هم برای ما شعر میگفت و من همیشه فکر میکردم که این شعرهای خود پدرم است؛ اما پس از آنکه فوت شد رفتم و جستجو کردم و متوجه شدم که شعرهای که پدرم میخواند، شعرهایی بود که از شاعران دیگراز بر کرده بود.»
کیارستمی که چندی پیش انتخابهایش از اشعار نیما را با عنوان«آب» منتشر کرد، درباره آشنایی با شعر نیما گفت: «من نخستین بار با شعر نیما از طریق پدرم آشنا شدم؛ پدرم همیشه تکهای از شعرنیما را که میگوید (نام بعضی نفرات روشنم میدارد) را با تغییرات جزیی برای ما میخواند.»
کارسخت انتخاب از بین غزلیات شمس
او در مورد انتخاب شعرهای غزلیات شمس هم گفت: «اوایل انقلاب که فرصتی فراهم شد تا درلاک انزوای خودمان فرو برویم و فیلم سازی تعطیل شد، من به ادبیات روی آوردم و برای خودم دیوان شاعران را میخواندم تجزیه و تحلیل میکردم و بعد زیر بیتها و سطرهایی که خوشم میآمد را خط میکشیدم.»
کارگردان فیلم«زیر درختان زیتون» افزود: «من پس ازاینکه دیوان حافظ و سعدی را با همین شیوه انتخاب و به ناشر سپردم؛ به سراغ مولانا رفتم و دیدم که درهمان دورانی که در انزوا به سر میبردم، بخش عمدهای از شعرهای دیوان شمس را انتخاب کردهام و این شیوه انتخابم با انتخاب دو مجموعه قبلی تفاوت داشت و همین موضوع موجب تمایز این مجموعه با مجموعه قبلی شد.»
به گفته وی کسانی که دیوان شمس را خواندهاند؛ میدانند انتخاب شعر و حتی تک بیت از میان غزلیات او کار سادهای نیست. خواندن دیوان شمس کار بسیار دشواری است؛ چون در این دیوان شما با جنگلی پر درخت روبرو میشوی که آن قدر درخت هست که دیگر درختی پیدا نیست.»
این کارگردان سینما ادامه داد: «برای خواندن و حتی انتخاب شعراز میان غزلیات شمس باید ذهنت را سالها نسبت به حذف و انتخاب تربیت کرده باشی؛ تا موفق شوی. چون با همان شیوهای که غزلیات حافظ و سعدی را میخوانی نمیتوانی شمس را بخوانی. شما وقتی حافظ و سعدی را میخوانی جز تحسین نمیتوانی بگویی اما درغرلیات شمس با دنیای عجیبی روبرو میشوی کهگاه به شعرهای ترکی و عربی میخوری که این فضا را بسیار دشوار میکند که هر کسی از پس این فضاها بر نمیآید.»
به گفته کیارستمی، «حتی بیان اینکه من غزلیات شمس را خواندهام با آن دنیای رنگارنگ و گوناگونی کهگاه مجبور میشوی دیوان را ببندی و پس از طی زمانی دوباره به سراغ آن بیایی؛ موجب میشود که دیگران را به تعجب وا دارد. وقتی من به بهاالدین خرمشاهی گفتم که روی غزلیات شمس کار کردهام؛ برای او آن قدر عجیب بود که به من گفت مگر تو غزلیات شمس را خواندهای، وقتی پاسخ مثبتم را شنید با چشمهای از تعجب گرد شده گفت؛ تاآخرش!»
کیارستمی درباره تفاوت شیوه کارش در انتخاب شعرهای حافظ و سعدی با غرلیات مولانا گفت: «در دو مجموعه پیش زیر سطرهایی که میپسندیدم را خط میکشیدم و عینا این سطرها به مجموعه دیگری منتقل میشد؛ اما در انتخاب غزلیات شمس کار بسیار دشوار بود. درانتخاب غزلیات شمس من با شیوه کاری که برای خودم تعریف کر ده بودم باید برای هرغزل بیت مطلع، بدنه و پایانبندی انتخاب میکردم به طوری مخاطب تصور کند که مثلا این غزل دراصل خودش نیز یک غزل چهار یا سه بیتی است و هیچ سطری از این غزل حذف نشده است. اتفاقی که با جام کات در سینما شاهدش هستیم.»
وی اظهار داشت: «کار روی غزلیات شمس بسیار دشوار بود و این دشواری هفت سال طول کشید در واقع من دراین سالها بیگاری شمس را کردهام و حالا پس از این میخواهم این دیوان را دست بگیرم؛ بخوانم و لذت ببرم و امیدوارم پس از این همه سال کسی به من زنگ بزند و بگوید دستات درد نکند.»
در ادامه نشست بهاالدین خرمشاهی با طرح این پرسش گفت:«آیا پیش از شما کسی شعرهای شاعران کلاسیک را به صورت شعر نو و شکسته نوشته است یا نه؟»
پرسشی که سیمین بهبانی را واداشت پیش ازعباس کیارستمی سخن بگوید؛ او گفت: «سالها پیش دوستی به من پیشنهاد کرد که شعر آزاد بگویم. گفتم من چنین نمیکنم. او از راحتی و سادگی تبدیل کردن یک شعر کلاسیک به یک شعر آزاد سخن میگفت که با زیرهم نوشتن سطرها به راحتی میشود چنین کرد. من در پاسخ او گفتم که شعرنو با زیرهم نوشتن نو نمیشود و باید این اتفاق در ذات شعر بیفتد.»
کیارستمی هم دراین خصوص گفت: «من هم حرف خانم بهبهانی را قبول دارم. با این کوتاه بلند کردن مصراعها که نمیشود شعرنو گفت. من سالها پیش زمانی که تازه اینترنت آمده بود به پسرم گفتم که تو چرا به جای گشت و گذار در اینترنت شعر نمیخوانی. وقتی پیرشدی حتما شعر به کارت میآید؛ او درپاسخ به من گفت تو اگراز اینترنت سر دربیاری هم حالا وهم زمان پیری به دردت میخورد.»
وی افزود: «من تک مصراعی از دیوان شمس را بر دیوار آشپزخانهام نوشتهام که به من و تمام کسانی که برای ساخت فیلم کوتاه با من کار میکنند؛ انرژی میدهد. این تک مصراع این است؛ «به عشق خواجگی از بندگی چه محرومیم». واقعا زمانی که امکانات خواجه گی نیست باید از بندگی لذت برد و این تک مصراع چنان قابلتی دارد که من را وا میدارد در هر شرایطی از زندگی لذت ببرم.»
این کارگردان با اشاره به قابلیت اسام اس کردن شعرهای شمس گفت: «پس از انتشار دو مجموعه حافظ و سعدی بارها دیدم که انتخابهایم من به صورت اسام اس دست به دست میچرخید. شعرهای شمس هم همین قابلیت را دارد من چون اهل اسام اس نیستم به مخابرات نرفتم و به جایش به انتشارات رفتم. شاید اگر من هم اهل اسام اس بودم انتخابهایم را برای یکی از شما میفرستادم و رنج انتشار یک کتاب را هم نمیکشیدم درواقع من با رفتن به سمت انتشار این شعرها را برای شما اسام اس زدم؛ پس اجازه بدهید همچنان برای شما اسام اس بزنم.»
به گفته کیارستمی، «دردراز مدت اساماس تکلیف شاعران را هم روشن خواهد کرد. ما باید عادت کنیم که فرصت نیست.»
وی افزود: «سالها پیش آیدین آغداشلو درباره من نوشته بود که کیارستمی شعرشناس نیست، اما شعردوست است. من قول آیدین را قبول دارم و این دلیل نمیشود که من شعر دوست نباشم.»
کیارستمی در پایان صحبتهایش گفت: من پس از انتشار کتاب «آتش» هنوز آن را نخواندهام و امیدوارم اگر ایرادی دارد، در چاپهای بعدی این ایرادها را برطرف کنم.
خالق کارهای منحصر به فرد
دراین نشست همچنین؛ بهالدین خرمشاهی درسخنانی کوتاه درباره اهمیت انتشاریاداشتها و خاطرات هنرمندان سخن گفت و افزود: «به پیشنهاد من بود که عبدالرحیم جعفری و هوشنگ مرادی کرمانشاهی کتاب خاطراتشان را نوشتند و امیدوارم کیارستمی هم کتاب خاطراتش را بنویسد.»
خرمشاهی در ادامه درباره اهمیت کارهایی که کیارستمی انجام میدهد و نوع نگاهاش به زندگی سخن گفت که به هر چیزی که نگاه میکند یا روی آن کار میکند کارمنحصر به فردی از دل آن بیرون میآید.
او از عکسهای درها و دیوارهای کیارستمی گفت که دراین مجموعه درها وپنجرهها چنان تشخص پیدا کردهاند که بیننده حیرت میکند.
به گفته او در روزگار ما خیلی چیزهاها ازجمله «در» در فرهنگ امروزی و شهر نشینی ما هویتاش را از دست داده است و کارهای افرادی چون کیارستمی میتواند به این چیزها هویت بدهد.
علی دهباشی هم در سخنان کوتاهی از اهمیت و آبرویی که عباس کیارستمی برای سینما ایران در سطح بین الملی خریده است، سخن گفت و افزود:«در تمام دنیا سالهاست که انتخابهای متعدد که ناشی از نگاهها خاص به متون کلاسیک است؛ درجهان منتشرمی شود؛ اما در کشور ما با توجه به جوی که درمیان بزرگان ادب پژوه ما وجود دارد؛ چنین برخوردی با متون کلاسیک با نیروی دافعه بسیاری روبرو است و نقدهای بسیاری هم در پی دارد کما اینکه در سالهای گذشته به مناسبت انتشارحافظ و سعدی کیارستمی با این موضوع روبرو شدیم. اما کیارستمی با همه نقدها به کارش ادامه داد و کار او ستودنی است. »
او به کیارستمی پیشنهاد کرد که حداقل در چاپهای بعدی یادداشتهایش را درباره انتخابهایش و شیوه کارش منتشر کند.
کیارستمی شجاع هم هست
محمود دولتآبادی هم با بیان این مطلب که در جوانی همه به سراغ شعر و شاعری میروند؛ گفت: «من در جوانی شعر میگفتم و همان روزها با حافظ و سعدی و مولانا آشنا شدم و خیلی زود دریافتم که درزبان فارسی مرد شعر گفتن نیستم؛ زیرا به نظرم آمد که مولانا به خوبی دراوج خیالپردازی هر چیزی راکه من فکر میکردم، گفته است. پس اگر بخواهم آموزه او را پیش رو بگیرم این است که مثل دوستان شاعرم که گمراه شدهاند گمراه نشوم و گرد شعر نروم.»
خالق «کلیدر» با اشاره به این مطلب که کار عباس کیارستمی در انتخاب شعرهای شمس ستودنی است، اما با ایرادهایی هم همراه است، گفت: «من این ایرادها را در یادداشتی نوشتم و امیدوارم فرصتی فراهم شود که با کیارستمی بنشیتم و درباره این ایرادها بحث و گفتوگو کنیم.»
وی افزود: «کیارستمی همیشه برای من تصویر یک آدم جسور را تداعی میکرد، اما با انتشار غزلیات شمس من میتوانم بگویم که کیارستمی آدم شجاعی هم هست. از وقتی من با او آشنا شدهام او همواره کارهای متفاوت و ممتازی انجام د اده است. او یک غنیمت است که از پس قرنها به رسیده است.»
محمدعلی سپانلو که دوران نقاهت را میگذارند با حضورش در این مراسم عنوان کرد که حضورش دراین مراسم و رونمایی کتاب کیارستمی از افتخارات اوست.
او افزود: «کیارستمی ازافتخارات ما است من هر جا که به همراه دولت آبادی رفتهام پیشتر ازادبیات ما، ایران را با سینمای کیارستمی میشناختند. درانجمن قلم آمریکا سوزان سانتاک به من گفت که من ادبیات شما را خوب نمیشناسم اما وقتی شما سینماگری به نام کیارستمی دارید حتما ادبیاتتان هم بینظیر است.»
وی درباره کتاب شمس گفت: «من چون این روزگار تنها رمان میخوانم دوستانم هم که به عیادتم میآیند کتاب جدیتر از رمان برایم نمیآورند. امیدوارم به زودی فرصت کنم و کتاب کیارستمی را بخوانم.»
5757
نظر شما