با توجه به نزدیک شدن تاریخ انتخاباب امریکا و ظهور مجدد نومحافظه کاری،این وبلاگ خصوصیات این گروه را بررسی می کند.بعد از مطلب پیشین که به شناخت مبانی فکری نومحافظه کاران آمریکا اختصاص یافت،اینک گرایشات دینی این گروه که تاثیر مستقیم در سیاست های اجرائی آمریکا داشت مرور می شود.

نومحافظه کاران آمریکا به لحاظ اعتقادی دارای دو گرایش مسیحی و یهودی هستند و بررسی این دو گرایش، مبانی فکری محافظه کاران نوین آمریکا را از زاویه ای دیگر مورد مداقه قرار می دهد.

 الف: گرایش به مسیحیت

امروز مسیحیت به سه شاخه کاملاً جدا ومخالف یکدیگر یعنی کلیسای کاتولیک روم، ارتدکس وپروتستان تقسیم شده و این سه کلیسا دراعتقادات دینی ومراسم عبادی کاملاً از یکدیگر جدا هستند ومانند سه دین مختلف عمل می کنند و حتی انجیل کلیسای پروتستان با انجیل کلیسای کاتولیک تفاوت زیادی دارد.

دریک قرن گذشته جریان جدیدی که در بین پروتستان ها مطرح و قدرتمند شده است ؛ مکتب نوظهور مبلغان انجیل می باشد. قبل از جنگ جهانی دوم این مکتب نوظهور به بنیادگرایی معروف وشعار آنها بازگشت به انجیل وتغییر جامعه با تحول فرهنگی بود و هدف آنها بوجود آوردن حکومت در آمریکا برمبنای بنیادهای انجیل بود. بعد از جنگ جهانی دوم بنیادگرایان آمریکایی خود را مبلغان انجیل معرفی کردند و با استفادة گسترده از وسایل ارتباطات جمعی توانستند درجامعة آمریکا نفوذ فراوانی به دست‌آورند و امروز این جریان ، قدرتمندترین وفعال ترین تشکیلات دینی درآمریکا محسوب شده ودرمراکز سیاسی این کشور نفوذ دارد. یکی از ویژگی های جریان فوق این است که وابسته به فرقه ها یا کلیسای پروتستان نیست، بلکه اعضای تمامی فرقه ها وکلیسای پروتستان عضو این جریان دینی می باشند، مسیحی نمودن سایر اقوام غیرمسیحی با تبلیغات گسترده یکی دیگر از اهداف این جریان می باشد.

کشیش های معروف آمریکایی مانند بیلی گراهام ، جری فالول ، پت رابرتسون ، هال لیندسی و مایک ایوانس از مبلغان این جریان دارای شهرت جهانی بوده ومخصوصاً در کشورهای آمریکا وانگلیس، از نفوذ عمیقی دربین دولتمردان این دو کشور برخوردارند.

عمده نومحافظه کاران آمریکا به لحاظ دینی، مسیحی ، پروتستان به شمار می آیند و به راست مسیحی یا صهیونیست های انجیلی گرایش دارند. این افراد به شدت مذهبی وحتی به تعبیری بنیادگرا هستند ودرعین اعتقاد به مسیحیت به نوعی همخوانی دین با سیاست نیز اعتقاد دارند.برای مثال به یکجانبه گرائی درمسائل بین المللی معتقد هستند، جدال دائمی بین خیر وشر درهمه عرصه ها حتی در عرصه سیاسی را باور دارند، طرفدار حمایت از شرکت های بزرگ نفتی وتسلیحاتی توسط سیاستگزاران آمریکا هستند واز بقای اسرائیل در سرزمین های اشغالی حمایت می کنند.حمایت مسیحیان نومحافظه کار از اسرائیل مبتنی بر همین جهان بینی مذهبی آنان است.براساس این جهان بینی، حمایت از اسرائیل دارای مبانی انجیلی بوده وایجاد جامعه یهودیان وتشکیل اسرائیل زمینه ساز رجعت مسیح می باشد. درواقع تشکیل یک کشور یهودی وبازسازی معابد باستانی قوم یهود پیش شرط بازگشت ثانوی مسیح تلقی می گردد. برمبنای این اعتقاد، مسیحیان اگر نمی خواهند مانع اجرای طرح بزرگ خدا باشند باید از موجودیت اسرائیل پشتیبانی نمایند. به عبارت دیگر از نظر این گروه ، اسرائیل ارض مقدس است ویهود قومی است که خدا با آن عهد وپیمان بسته است.در گزارش نمایندگی فرهنگی ایران درنیویورک آمده است.

"آلبرت موهلر رئیس مدرسه دینی بابتیست جنوبی مدعی است که حمایت آمریکا از اسرائیل ریشه در حمایت میلیون ها مسیحی دارد. جانت مارشال مجری یک برنامه مذهبی رادیوئی با 5/3 میلیون شنونده نیز می گوید اسرائیل برای ما در درجه اول اهمیت قرار دارد چراکه معرف تمام چیزهائی است که مابه عنوان مسیحی به آن معتقد هستیم.وی معتقد است که هشتاد درصد از شنوندگان برنامه رادیوئی به دلایل مذهبی ونه سیاسی از اسرائیل حمایت می کنند چرا که اسرائیل سرزمین مقدس مسیحیان است."

طرفداران جناح راست مسیحی سه پیش شرط مندرج در انجیل را علت همگرائی با یهودیان می دانند این سه شرط که زمینه ساز رجعت مسیح است عبارتند از:

1- احیای سرزمین یهود ( اسرائیل)

2- تملک بیت المقدس توسط یهود

3- بازسازی معابد باستانی یهودیان

این قبیل پیروان کلیسای پروتستان معتقدند برای ظهور دوباره مسیح باید چند خواسته مسیح را که در تفاسیر انجیل در قرن بیستم به عنوان پیشگویی بیان شده، عملی نمایند. این جریان نوظهور در پروتستانیسم باعنوان «صهیونیسم مسیحی» شهرت دارد که یک پدیده جدید دینی سیاسی در مسیحیت است. که برای اولین بار توسط کلیسای انگلیس در اواخر قرن نوزدهم میلادی به وجود آمد.پروتستان های مقیم آمریکا وانگلیس این جریان نوظهور را «عملی نمودن خواسته های مسیح» و« عملی نمودن پیشگویی های انجیل» نیز می نامند.

مطابق اعتقادات مکتب فوق حوادثی باید به وقوع بپیوندد تا مسیح دوباره ظهور نماید وپیروان این مکتب وظیفه دینی دارند برای تسریع درعملی شدن این حوادث کوشش نمایند. حوادثی که به زعم آنها باید عملی شوند، عبارتند از:

1- یهودیان از سراسر جهان باید به فلسطین آورده شوند وکشور اسرائیل در گستره ای از رودخانه نیل تا رودخانه فرات به وجود آید در اینصورت یهودیانی که به اسرائیل مهاجرت نمایند اهل نجات خواهند بود.

2- یهودیان باید دومسجد اقصی وصخره دربیت المقدس را منهدم کنند و به جای این دو مسجد مقدس مسلمانان ، معبد بزرگ را بنا نمایند.

3- روزی که یهودیان مسجد اقصی و مسجد صخره را در بیت المقدس منهدم کنند، جنگ نهائی مقدس (آرماگدون) به رهبری آمریکا وانگلیس آغاز شده، دراین جنگ جهانی تمام جهان نابود خواهد شد.

4- روزی که جنگ آرماگدون آغاز شود، تمامی مسیحیان پیرو اعتقادات «عملی نمودن خواسته های مسیح » که دوباره تولد یافته اند مسیح را خواهند دید وتوسط یک سفینه عظیم از دنیا به بهشت منتقل می شوند واز آنجا همراه با مسیح نظاره گر نابودی جهان خواهند بود.

5- درجنگ آرماگدون زمانی که ضدمسیح (دجال) درحال دستیابی به پیروزی است، مسیح همراه مسیحیان دوباره تولد یافته درجهان ظهور خواهد کرد و نیروهای ضد مسیح را در پایان این جنگ مقدس شکست می دهد.وی حکومت جهانی خود را با مرکزیت بیت المقدس برپا خواهد ساخت و معبدی که به جای مسجد اقصی وصخره در بیت المقدس ساخته شده محل حکومت جهانی مسیح خواهد بود.

6- دولت صهیونیستی اسرائیل با کمک آمریکا وانگلیس مسجد القصی ومسجد صخره در بیت المقدس را نابود خواهد کرد و معبد بزرگ آنان دراین مکان ساخته خواهد شد واین رسالت مقدس به عهده آنها می باشد.

7- این حادثه پس از سال 2000 میلادی حتماً اتفاق خواهد افتاد.

8- قبل از آغاز جنگ آرماگدون، رعب ووحشت جامعه آمریکا را فراخواهد گرفت.

9- قبل از ظهور دوباره مسیح، صلح درجهان هیچ معنی ندارد ومسیحیان برای تسریع درظهور مسیح باید مقدمات جنگ آرماگدون ونابودی جهان را فراهم نمایند.»

رهبران مذهبی فرقه های پروتستان در ایالات متحده وانگلیس که به این مکتب نوظهور «خواسته های مسیح» اعتقاد دارند در دهه 1990 اعتقـادات یـادشده را بشدت در جامعه آمریکا واروپا تبلیغ کرده اند ودر 10 سال گذشته در آمریکا دراین زمینه دهها کتاب منتشر شده وفیلمهای گوناگونی به نمایش درآمده اند.

در اوائل سال 2001 کشیش آمریکائی به نام هال لیندسی که مبلغ این مکتب می باشد، کتابی با عنوان «درپیشگویی های انجیل جای آمریکا کجاست؟» را تالیف کرده که یکی از پرفروش ترین کتاب های سال 2001 درآمریکا به شمار آمده است. دراین کتاب مشخصات دولت واشنگتن درجنگ آرماگدون بیان شده است. نویسنده دراین کتاب اثبات نموده است که دولت آمریکا جنگ آرماگدون را رهبری خواهد کرد. ومخالفان مسیح در سراسر جهان را که قبل از آغاز این جنگ باعث ایجاد رعب ووحشت درجهان شده اند، شکست خواهد داد.دراین جنگ مقدس، دولت انگلیس همکار آمریکا خواهد بود. در همین ارتباط دولت آمریکا در اوج جنگ سرد موشک های هسته ای قاره پیمای خود را «شمشیرهای جنگ مقدس» نامیده و متمایل به استفاده بر علیه عراق درسال 1991 برای فراهم کردن مقدمه جنگ آرماگدون بوده است.

مسیحیان راست در آمریکا و انگلیس اعتقاد دارند که مسیح همیشه درامور خاورمیانه به سود دولت اسرائیل مداخله نموده است واعلام می دارند که خواست دولت اسرائیل درحقیقت خواست مسیح می باشد ومذاکرات صلح درخاورمیانه بیهوده است وتآُسیس کشور اسرائیل بزرگ از رودخانه نیل تا رودخانه فرات خواستة مسیح می باشد که بزودی عملی خواهد شد.

ب- گرایش یهودی

جمعی از اعضای گروه نو محافظه کار آمریکا اصالتاً یهودی هستند وبرنامه ها و اولویت های خاصی را دنبال می کنند. دفاع از منافع یهودیان وموجودیت اسرائیل اولین اولویت این گروه محسوب می گردد. اعضای یهودی دولت بوش به شدت تلاش می کردند تا آمریکا را در مسیر حمایت از دولت اسرائیل هدایت نمایند. وجود حداقل بیست وسه نفر از شخصیت های یهودی در دولت بوش نشانگر میزان گرایشات مذهبی نومحافظه کاران آمریکا می باشد.

پیش از حمله آمریکا به عراق، بسیاری نسبت به این که تعداد اعضای یهودی در دولت بوش کمتر از دولت کلینتون است ابراز خوشنودی می کردند. اما مدتی نگذشت که همه دانستند این دولت بازیگران پشت پردة بسیاری دارد که در مقایسه با تاریخ دولت آمریکا بی سابقه است.برای نمونه پل ولفوویتز یک یهودی است که با پیشنهاد حمله آمریکا به عراق افکار عمومی را از مسئله فلسطینیان و صهیونیست ها به حمله به عراق تغییر داد. در اکتبر 2002 روزنامه نیویورک تایمز اخباری را درمورد ولفوویتز و گروه وی منتشرکرد که در آن از فشار این افراد بر دولت بوش برای آغاز جنگ فوری علیه عراق سخن گفته شده است آنها معتقد بودند حمله به افغانستان (سرزمین خشک وفقیر) نمی تواند اهداف آمریکا جهت مبارزه با تروریسم را محقق سازد اما از نظر آنان عراق پله دیگری برای جنگ برضد تروریسم و « برخورد تمدن ها» ست. دراین طرح دین اسلام دشمن معرفی شده وتاًکید شده بود که باید جنگی صدساله برضد آن آغاز شود.پل ولفوویتز درسال 1992 پیش نویس طرحی را تحت عنوان «تاثیرگذاری بر دیدگاههای جهانیان درقرن آینده» تهیه کرد.دراین طرح از پنتاگون خواسته شده است سازمان جدیدی برای جهان بنا نهد که در زیر سلطه کامل آمریکا بوده و حافظ منافع استراتژیک اسرائیل باشد.در واقع گروه ولفوویتز به شدت تلاش می کند که آمریکا را به حرکت درمسیر سیاست های جناح راست اسرائیل که از مهم ترین هدف های آن حمایت از «تهاجم هسته ای احتمالی رژیم صهیونیستی به کشورهای عرب» است سوق دهد.  

این گروه در صورت کسب قدرت،ایالات متحده را درهمان مسیری هدایت می کند که سیاست تندرو وافراطی وبسیار خطرناک صهیونیستها به آن سو در حال حرکت است.یکی دیگر از شخصیت های یهودی دولت نومحافظه کار بوش ریچارد پرل بود.پرل سال ها ریاست گروهی از نخبگان یهودی آمریکا را برعهده داشت این گروه، پژوهشی با عنوان «استراتژی اسراییل تا سال 2000» را تهیه وتقدیم بنیامین نتانیاهو نخست وزیر سابق اسرائیل کرد وبدین ترتیب موجبات پیروزی وی در انتخابات اسرائیل را فراهم آورد. دراین طرح به نتانیاهو توصیه شده بود که آمریکا را به سوی جنگ با عراق سوق دهد زیرا از منظر استراتژیک دربلندمدت حل مشکل عراق بایستی محور استراتژی اسرائیل باشد این طرح همچنین دولت اسرائیل را به اتخاذ سیاست خصمانه تهاجمی علیه فلسطینیان وگنارگذاشتن ایدة صلح درمقابل زمین تشویق کرده بود.

یکی دیگر از یهودیان دولت بوش ، داگلاس فایث ، معاون وزیر دفاع آمریکا بود . وی جهان عرب را جزئی از گروه های « شر» مطلق می داند که در برابر گروه های خیر مطلق از جمله اسرائیل قرار گرفته اند.ازجمله طرح های فایث، طرح راهبردی حمله آمریکا به لبنان به منظور اخراج سوری هاست.

 نویسندة سخنرانی های رئیس جمهور درامور اقتصادی که دیوید فورم نام دارد نیز از دیگر یهودیان دولت بوش بود.اوعبارت « محور شرارت» را که بوش درسخنرانی خود درمورد عراق وایران وکره شمالی بر زبان آورد ابداع نمود.

یهودی دیگر الیوت آبرامز،رابط ماجرای ایران - کنترا  می باشد. آبرامز مسئول امور خاورمیانه درشورای امنیت ملی آمریکا بود.او از کسانی است که مخالفت خود را با روند صلح درخاورمیانه پنهان نمی کرد و استراتژی «افزایش توان نظامی اسرائیل» برای کنترل معادله زمین در برابر صلح را پیگیری می نمود.

از این قبیل افراد می توان به ویلیام کریستول مدیر هفته نامه ویکلی پست نیز اشاره کرد این هفته نامه متعلق به گروه یهودی مردوک است وکریستول ازجمله نومحافظه کارانی است که با مسیحیان صهیونیسم هم پیمان شده است.

از مبحث گرایشات مذهبی نومحافظه کاران می توان چنین تحلیل کرد که ویژگی های دولت بوش برقراری پیوند میان دوجریان محافظه کاران یهودی ومسیحیان بنیادگر بود.این پیوند موجب همگرائی بین جمهوریخواهان و برخی از دموکراتهای مسیحی طرفدار اسرائیل شد و در مجموع پشتوانه مثبتی برای حضور طولانی تر بوش در قدرت گردید.*

  * برای مطالعه بیشتر،ر.ک.شناخت نومحافظه کاران آمریکا،محسن پاک آیین،انتشارات بین المللی الهدی،تهران

ایمیل نگارنده: mosenpak@yahoo.com

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 164378

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 6 =