سیستم توزیع به گونهای است که اگر میوهفروشی برای مثال هندوانه را کیلویی۵ هزار تومان تومان نرخ بزند یک وانتی در همان خیابان همان کالا را۳ هزار تومان یا حتی کمتر نرخ میزند و «بازار را خراب میکند. » هزینههایی مثل دستمزد شاگرد و اجارهبهای مغازه قیمت تمامشده محصول برای مصرفکننده را بالا میبرد و به همین سبب نرخ عرضه از طریق مغازه گرانتر از وانتیها است؛ البته این موضوع که وانتیها معمولا میوه درجهدوم میفروشند بیتاثیر نیست. آنها هم میگویند «هزینههایی از جمله برخورد ماموران سد معبر» قیمت محصولاتشان را بالا میبرد. مشاهدات میدانی نشان میدهد اختلاف نرخ میوه بین بازارهای گاری، وانت و مغازهدارها برای میوهای مثل انار؛ زیاد است.
کاهش حجم خرید
میوهفروشی خیابان کارگر شمالی شلوغ است. مردم میوههای چیدهشده بیرون مغازه را ورانداز میکنند و داخل میروند. . به گفته جواد که مسوول مغازه است حجم خرید بهشدت کم شده است. او همانطور که کیسههای میوه را وزن میکند میگوید: «دخل اینجا بیشتر روی مشتریهای ثابت میچرخد تا گذری. حجم خرید این مشتریها نصف شده است اما خرید چند نوع میوه را هنوز ادامه میدهند. » به گفته این فروشنده جوان دلیل اصلی نوسانات بازار میوه «واسطههای متعدد در میدان ترهبار است. برای مثال هیچ دلیلی برای بالا رفتن قیمت سیب وجود ندارد اما از ابتدای سال قیمت این میوه چندبار بالا و پایین شده است. » این فروشنده درباره مشکلات توزیع میوه میگوید: «وقتی نظامی یکپارچه وجود نداشتهباشد بازار به همین سرنوشت دچار میشود. ما اینجا میوه میفروشیم؛ چهارتا چهارراه بالاتر گاریچی میوه میفروشد و وانتها هم در محلهها دور میزنند. نه هزینه مالیات دارند نه اجارهبهای مغازه. با این وضعیت دیگر کاسبی نمیماند. » این فروشنده انگور درجه یک را کیلویی ۳۵ هزرار تومان نرخ زده است. میوههایی که یکی از میوهفروشیهای خیابان جمهوری ۲۰هزار تومان نرخ زده است. بهرام درباره تاثیری که گاریچیها و وانتهای دورهگرد میوهفروش بر بازار گذاشته است میگوید: «الان در هر محلهای یک میوهفروشی هست که میوه آنجا را تامین میکند. حتی در محلههای پاییندستی بعضی از سوپرمارکتها سیبزمینی و پیاز هم میفروشند. دیگر کسی از وانتی خرید نمیکند اما نمیدانم چگونه هنوز فعالیت میکنند. »
حق کاسبی
حسین مردی حدودا ۴۰ ساله است که ۵سال است با وانت میوه میفروشد. او هلویی که در مغازهها بین ۱۸ تا ۲۱هزار تومان فروخته میشود را ۱۵هزار تومان قیمت زده و انگور را ۲۲ هزار تومان میفروشد. حسین درباره شرایط کاسبیاش میگوید: «وانتگردی در هر محلهای جواب نمیدهد. بعضی از محلهها مشتری از خانه بیرون هم نمیآید چه برسد به اینکه از وانت هم خرید کند. همین موضوع باعث شده تعداد وانتیها در یکسری از محلهها بیشتر از سابق شود. » به گفته حسین سود فروشندگی با وانت پایین است: «اول اینکه اگر کمتر از میوهفروشیها نرخ نزنیم که فروش نخواهیم داشت. مجبوریم پایینتر بفروشیم که مشتری جذب شود. از طرفی همه میوهها را نمیتوانیم با خودمان اینطرف و آنطرف ببریم. معمولا روی صیفیهای مهم مثل سیبزمینی و پیاز و دو سه نمونه میوه تمرکز داریم. » او در مقابل این سوال که حذف هزینه اجارهبهای مغازه و مالیات سود را افزایش داده است؟ پاسخ داد: «مغازه هزینه سوخت ندارد. از طرفی نوع میوه یا صیفی که ما میفروشیم سود زیادی ندارد. بعضی وقتها در بعضی از مناطق هزینههای دیگری مثل هزینه شهرداری هم هست که قیمت تمام شده میوه را بالا میبرد. » وانتی دیگری هندوانه را کیلویی ۳ هزار تومان میفروشد درحالیکه این میوه در میادین میوهوترهبار ۴ هزار تومان فروخته میشود. جلیل درباره خرید میوه از میادین میگوید: «میوه درجهیک که به کار نمیآید. قیمتش آنقدر بالا است که بهدرد ما نمیخورد ولی میوه درجه دو را میتوان با نصف قیمت در میادین پیدا کرد. اگر هم آشنا داشتهباشی که بهتر. » گاریچیهای میوهفروش اما رفتار دیگری را دنبال میکنند. برای مثال گاریچی زیر پل کریمخان که انگورهایش را به نمایش گذاشته نرخ ۳۰ هزار تومان را تعیین کرده است؛ یعنی درست به اندازه مغازههای میوهفروشی. یکی از این فروشندگان میگوید: «درست است که ما هزینه چندانی نداریم اما میوه درجه یک میفروشیم. » به گفته جلیل بیشترین هزینه فروش میوه با گاری مربوط به «سرقفلی» است: «بالاخره هر منطقهای که جای کاسبی باشد باید مبلغی به کسانی پرداخت کرد. » او درباره حجم فروش میگوید: «بد نیست اما مثل قبلا نیست. کار ما برعکس میوهفروشیها بیشتر با مشتریهای گذری است. مشتریهایی که وقت خرید ندارند و در مسیر خانه میتوانند از ما خرید کنند. »
توزیع با اختلاف نزدیک به ۵هزارتومان
جستوجو ها نشان میدهد با وجود اینکه بیش از ۸۰درصد از جامعه آماری ۲۰نفره این گزارش از میوهفروشیها خرید میکنند اما راههای دیگر فروش یعنی وانت و گاری همچنان بازار خود را دارند. بازاری که به گفته مغازهدارها عملا کاسبی آنها را خراب کرده است چراکه «من سیب میفروشم ۱۵هزار تومان او در کوچه داد میزند ۱۲هزار تومان؛ معلوم است از من نمیخرند. » البته این تقاضا در تمامی مناطق وجود ندارد و وانتها در محلههای پاییندستی شهر تهران مشتری بیشتری دارند؛ محلههایی که بیشترین خریدشان مربوط به مواد اصلی آشپزی مثل سیبزمینی و پیاز است.
بیشتر بخوانید:
۲۱۷ ۲۵۶
نظر شما