تعدادی از خبرنگاران رادیو و تلویزیون در گفتوگویی با هفته نامه سروش به مناسبت روز خبرنگار به نقل خاطراتی از زندگی حرفهای خود پرداختهاند که بخشهای برگزیده آن را در ادامه میخوانید:
همین نانوایی هم برات زیاده
محمد دلاوری خبرنگار صدا و سیما که با بسته خبری "صرفا جهت اطلاع" به چهرهای آشنا برای مخاطبان تلویزیون تبدیل شده است به روایتی از برخورد مردم کوچه و بازار با این خبرنگار پرداخته و گفته است: یادم هست روزی به نانوایی رفته بودم تا نان بربری بخرم . نانوا همینطور که نان را به سمتم میآورد، گفت: ببین آقای لبافی(خانم لبافی خبرنگار محترم حوزه کتاب است) من لیسانس دارم، اما در نانوایی کار میکنم. به شوخی گفتم: همین نانوایی هم برات زیاده، اون خانم لبافیه، من آقای دلاوریم!
دکتر دوستت دارم!
دکتر عاطفه میرسیدی خبرنگار پزشکی واحد مرکزی خبر از هیجانزده شدناش بر اثر شنیدن خبرهای خوش پزشکی گفته است: با دکتر لنکرانی(وزیر سابق بهداشت) مصاحبه داشتم. او در حال دادن خبرهای خوبی در مورد اتفاقات پزشکی ایران بود. من هم همیشه از این اخبار خوشحال و هیجانزده میشوم؛ چون ایران را خیلی دوست دارم. ناگهان رو به دکتر کردم و گفتم من شما را دوست دارم! وقتی این اخبار را میدهید.
مرا با کارگردان نمایش اشتباه گرفته بود
داوود ژین خبرنگار سرویس فرهنگی صداوسیما نیز با اشاره به این نکته که هر روز کار خبر خاطره است ادامه میدهد: یادم میآید در تالار وحدت یک نمایش در حال پخش بود و گروه در حال تصویربرداری بودند و من بیرون ایستاده بودم. در همان هنگام ناگهان یک خانم میانسالی به سمت من آمد و شروع کرد به بد و بیراه گفتن به من که این چه نمایشی بدی است که کارگردانی کردی؟ او حتی به من فرصت توضیح دادن نداد. گویا مرا با کارگردان این کار اشتباه گرفته بود.
4545
نظر شما