فیروز زنوزی جلالی، نویسنده در گفتوگو با خبرنگار فارس نسبت به برخی از مسائل روز حوزه نشر، واکنش نشان داد که بخشهایی از این گفتگو بدین شرح است:
* متأسفانه دقتی که بر آثار تألیفی میشود، بر آثار ترجمه نیست و باید یک فیلترینگ صحیحی از لحاظ درونمایه آثار در این راستا ایجاد شود.
* باید مکانی برای آثار ترجمه وجود داشته تا هر مترجمی به ترجمه آثار نپردازد.
* در همه کشورها حتی کشور آمریکا برای چاپ آثار فیلترینگی وجود دارد که در ایران میتوان به فیلترینگ ممیزی اشاره کرد؛ اینگونه نیست که هر شخصی با هر عقیدهای، اثری را به چاپ برساند و این توقع بیجای او است که هرگونه دلش میخواهد به نگارش اثر پرداخته و آن هم چاپ شود.
* برخی مشکلاتی که در ممیزی مشاهده میشود به مسائل ادبی اختصاص دارد، یعنی سوءتفاهمات ادبی ایجاد شده و اگر کارشناسان این حوزه با نویسندگان رو در رو به گفتوگو بنشینند، قطعاً سوء تفاهمات حل شده و آثار به سهولت وارد بازار میشود.
* چند شغله بودن نویسندگان در عدم خلق آثار تألیفی و ارزشمند تأثیرگذار است و بنده صددرصد با این امر مؤافق هستم، اگر دنبال این موضوع هستیم که تألیف ایجاد شود باید برای تحقق آن زمینهسازی کنیم.
* بنده یک رمان نوشتم به نام «قاعده بازی» که این رمان تاکنون جایزههای متعددی را به خود اختصاص داده؛ اما این جوایز به اندازه فیلمنامهای به نام «سالاد فصل» که فروش کرد، جایزه نگرفته است؛ بنده چرا باید چند سال وقت خود را صرف خلق اثری خلاق و به نوعی خلاقانه کنم.
* اگر برای یک نویسنده شناخته شده مشکلی رخ دهد نمیداند به کجا و به کدام مکان مراجعه کند تا وام و تشکیلاتی آن را مورد حمایت قرار دهد.
* نجاران، قصابان و اصناف دیگر دارای تشکیلات بوده اما نویسندگان از این امر مستثنی هستند، اینجا این سؤال مطرح است که نویسنده تا از آسایش خاطر برخوردار نباشد چگونه میتواند شاهکار ادبی خلق کند؛ پس تا نویسنده آرامش خاطر نداشته باشد به جای نگارش اثری عمیق به کتابسازی میپردازد.
* نویسنده با عدم آرامش خاطر به نگارش و خلق آثاری همچون خاطره و داستانهای بیدر و پیکری خواهد پرداخت که سرانجام آن اشباع بازار نشر است و ما را از ادبیات اصیل خود دور میکند معتقدم در این یک دهه ادبیات کشور از نفس افتاده است.
* معتقدم مسئله مادی، پخش و توزیع کتاب و ارتباط ناشر و نویسنده در از نفس افتادن ادبیات کشور در یک دهه گذشته مؤثر است، بنده ناشری را میشناسم که اثری را با عنوان چاپ اول به جای 2 هزار تیراژ در ده هزار نسخه منتشر و روانه بازار نشر میکند چرا که نمیخواهد حقالتألیف نویسنده را بپردازد.
* در کشورهای عربی نویسنده یک رمان درجه دو، سالیانی زندگی خود را میگذراند و ما باید دلیل این چراها را متوجه شویم.
* در فوتبال، فلان دروازهبان برای انعقاد قرارداد از میلیارد صحبت میکند یعنی قرارداد یک دروازهبان فوتبال برابر است با حقالتألیف همه نویسندگان، در این سی و سه سال گذشته؛ چه کسی میخواهد به این امر پاسخ دهد در صورتیکه ما به تهاجم فرهنگی توجه و مورد حمایت قرار میدهیم.
* به نظرم بد نیست که وزیر تربیتبدنی را با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عوض کنیم تا شاید در معیشت نویسندگان اتفاقی رخ دهد.
6060
نظر شما