تعجب آور نمی باشد که دو جامعه لیبیایی و سعودی گروههای جهاد گر مسلحی را در دورانهای کنونی بوجود آوردند که اینان در درگیریهای مسلحانه جهان اسلام شرکت داشتند

دکتر مضاوی الرشید :

برغم گرمای سوزان تابستان و خستگی روزهای پایانی ماه رمضان و سکوت سنگین گردباد ، ما همچنان تحرک وفعالیت گروهی از جوانان شبه جزیره عربستان را در نظر داریم . شاید اینان آنچه را که در باره آن می اندیشند بر زبان نمی آورند مگر در گردهمایی های بسته خود و تماسهای محرمانه ای که با یکدیگر و دیگران دارند ونیز بعضی اشاره های پنهانی که گاهی با نامهای غیر واقعی عیان می گردد که سعی دارند در این دوره کنونی از سرکوب ، همچنان ناشناخته بمانند تا آنکه روزی فرا برسد که همه چیز عیان گردد .

روشن است که برخورد جوانان شبه جزیره عربستان با بهار جهان عرب بگونه صلح آمیز آن ، همچنانکه در تونس ومصر بوقوع پیوست و نیز بگونه غیر صلح آمیز همچنانکه اکنون در لیبی روی می دهد دو برخورد جداگانه ومتفاوت می باشد. در شکل نخست جوانان ما از تظاهرات مصر و توجه آنان به جمعیت ملیونی میدان التحریر القاهره و سواحل اسکندریه استقبال کردند و از شعرهایی که خواستار برچیدن رژیم مصر بود ویا آن شعارهایی که کمی با جوک وخنده علیه مبارک ورژیمش همراه بود و خواستار ادامه اعتصاب مسالمت آمیز و در نتیجه تحول دراماتیک وتاریخی مصر را زیر نظر داشتند وهمواره بر صفحه تلویزیون و فیس بوک و تویتر تحولات مصر را پیگیری می کردند اما بسیاری از آنان این موضوع را نسبت به خود وکشور خود و فرهنگ خود بیگانه دانستند چون ملت شبه جزیره عربستان دارای سابقه در تظاهرات وگردهمایی های سیاسی و عصیانهای غیر نظامی نیستند با وجود اینکه این پدیده های نوین اکنون وارد فرهنگ سیاسی آنان شده است که البته بجز منطقه شرقی که دارای گروههایی از شیعیان است واینان همواره در حال فعالیت سیاسی بوده اند که برجسته ترین انها انتفاضه وقیام منطقه شرقی در سالهای نخستین دهه هشتاد از قرن بیستم بود ولی بهر حال تظاهرات از دیدگاه جوانان عربستانی همچنان یک عملکرد اموزنده و نتیجه بخش بشمار نمی آید وبهمین علت واکنش آنها درباره اوضاع مصر وتونس با شگفتی وتعجب و تردید و دو دلی همراه بود واینان بر این باور هستند که نتیجه ای برای شبه جزیره عربستان بهمراه نخواهد داشت . واگر جوانان شبه جزیره عربستان برای مطالبه حقوق خود و برپایی انتخابات مسالمت آمیز ادعایی نمی کنند ، این بدان معنی نخواهد بود که آنان پایبند به خواسته هایی برای همراهی با رژیمی هستند که تظاهرات را تحریم می کند و یا اینکه بزدل هستند ونمی توانند با نیروهای امنیتی روبرو شوند . البته در این میان ادعاهایی نیز وجود دارد مبتنی بر اینکه رشوه های رژیم توانسته است تا اندازه ای  وشاید برای مدت کوتاهی ، جوانان را به اطاعت وادار نماید  و در نتیجه بعضی از آنان بطور موقتی تسلیم خواسته های سردمداران رژیم شدند وتظاهراتی را برپانکردند وبدنبال یک میدان التحریر (آزادی ) در کشور خود نبودند تا همانند قاهره در آن گرد هم آیند . علت برجسته این روند ، فرهنگ سنتی موجود در این کشور است که البته اهمیت تحولات مسلحانه لیبی برای جوانان عربستانی روشن می شود که بسیاری از این جوانان این تحولات را با اهمیت بسیار پیگیری می کنند . جوانان ما جدیت خود را در پیگیری تحولات مسلحانه لیبی نشان دادند وبا وجود کم سن وسال بودن این جوانان ، اینان همچنان در اندیشه خود داستانها وماجراهای تاریخی را که برایشان از قیامهای مسلحانه می گوید ، بازگو می کنند واهمیت رویدادهای لیبی برای آنان از اینجا آغاز می گردد وچنان بدان توجه دارند که تحولات مصر وتونس را کنار گذارده اند ودر حال پیگیری تحولات مسلحانه لیبی هستند . فرهنگ قبیله ای که در سده های گذشته رنگ مذهبی را  آن افزوده است مفهومی را برای آنان فراهم ساخته که می گوید حقوق خود را با مبارزه مسلحانه بدست آورید ونه با اعتصابهای مسالمت آمیز . در گذشته ها در عربستان سعودی ولیبی جنبشهای مذهبی وجود داشتند که قبایل از آنها بطور مسلحانه هواداری می کردند از جمله قبیله سنوسی ها در لیبی و وهابیون در سعودی که البته با وجود اختلاف در دیدگاههای این دو طبیعت اجتماعی و جغرافیایی و فرهنگی محلی این دو کشور ارثیه تاریخی مشابهی را برجای گذاشته است.                    

تعجب آور نمی باشد که دو جامعه لیبیایی و سعودی گروههای جهاد گر مسلحی را در دورانهای کنونی بوجود آوردند که اینان در درگیریهای مسلحانه جهان اسلام شرکت داشتند که هم اکنون گروههای بسیاری از آنها در زندانهای باگرام و گوانتانامو و ریاض و طرابلس بسر می برند که نسبت به جمعیت عربستان و لیبی شمار بسیار بالایی را تشکیل می دهند. در اینجا باید بدنبال معنی این پدیده سیاسی جستجو کرد که البته نمی توان آنرا واکنش به دعوت به جهاد  ویا پدیده ای از پدیده های افراط در دیانت دانست وبا وجود بزرگنمایی اقدامات مسلحانه جهادی از سوی مراجع قبیله ای اما واقعیت اینکه سربازان آن همواره از مکانهای دارای تاریخچه نوین و گونه های اجتماعی دارای فرهنگی مدرن بوده اند که فرهنگی بیگانه با فرهنگ مناطق عربی داشته اند .  در این جوامع عربی که دارای سابقه دیرین در زندگی غیر نظامی است می بینیم که جوانان آنها بیشتر هوادار تعیین سرنوشت از طریق عملکرد نظامی می باشند . با وجود اینکه انقلاب لیبی بطور مسالت آمیز آغاز گردید اما بسرعت دگرگون شد وبصورت انقلاب مسلحانه درآمد و جوانان لیبیایی از توسل به اسلحه و دریافت آن از سوی نظامیان و دست اندرکاران نیروهای مسلح کشورشان کوتاهی نکردند و طی چند هفته انقلاب مسالمت آمیز آنان در خیابانهای بنغازی بصورت نبرد  وانقلاب مسلحانه در آمد که یک شهر به شهر دیگری در بیابانهای گسترده لیبی وتحت شعارهای گوناگونی منتقل گردید که در حال حاضر همگی کوشش می کنند زیر یک پرچم وشعار درآیند. با وجود آنکه آینده ممکن است رویدادهای غیر قابل پیش بینی در پی داشته باشد اما بنظر می رسد که آینده این کشور اوضاع غیر قابل پیش بینی را در پی داشته باشد . در عین حال  وجه تشابه دو جامعه لیبی و عربستان این است که دو کشور از داشتن تجربیاتی درباره جامعه مدنی و فرهنگ سیاسی نوین محروم بوده اند وهیچگاه دارای فعالیت احزاب و نهادهای جامعه مدنی نبوده اند واین بر خلاف جامعه مصر وتونس می باشد که دارای کهن ترین جنبشهای سیاسی وکارگری و دانشجویی بوده اند که در دورانهای استعمار جنبشهای آزادیخواهی را برپا کردند و در نتیجه به پیدایش جنبش بیداری سیاسی ملی در قرن بیستم در این دو کشور انجامید. با وجود آنکه لیبی دارای تجربه ای با استعمارگران می باشد که با تجربه شبه جزیره عربستان اختلاف دارد اما در گذشته با یک انقلاب مسلحانه از آن نجات یافت وامروزه نیز همان آموزه را با همان روش تکرار می کند . اما در عربستان بعلت اختلاف روش در تسلط انگلیسیها بر این کشور از همتایان ایتالیایی ، روش مسلحانه تنها روش سعودی بود برای تسلط استعمارگرانه بر تمامی بخشهای شبه جزیره عربستان . 

طی بیش از سی سال شبه جزیره عربستان وارد یک روند دشوار مسلحانه ای گردید که فرزندان شبه جزیره عربستان در جنگهای مسلحانه ای شرکت کردند که زیر پرچم تمدن از این بخش به آن بخش وبخشهای دیگر آن منتقل می گردید اما در عین حال همگی در اختیار قبایل منطقه بود . از اینجا بود که تمامی طرحهای سیاسی و از همان روز نخست بنام جهاد برای پاکسازی شبه جزیره عربستان از به اصطلاح کفر راه اندازی شد وپس از پایان این طرح ، عملیات انقلابی مسلحانه مخالف آن آغاز گردید که هدف آن سرکوب دینداری بود. در این هنگام دو قبیله مطیر و عتیبه پس از برکناری رهبران آنها شورش کردند ودرگیری مسلحانه ای رویداد که دربار شاهی در سال 1979 از آن در أمان نماند . با وجود اینکه تشکیلات سیاسی مذهبی وجود دارند که برای فعالیت سیاسی اقدام می کنند اما اینان تاکنون نتوانستند دست به اقدامی جدی در زمینه تحولات منطقه ای دست بزنند . از اینجاست که می بینیم رویکرد بسوی روش لیبی با تمامی ریزه کاریهای آن در میان جوانان شبه جزیره عربستان مورد توجه قرار گرفته است .  این جوانان امروزه درسهایی از این رویدادهای لیبی می آموزند که با وجود آنکه تاکنون در شبه جزیره عربستان سابقه نداشته است اما بشدت از سوی سردمداران سرکوب شده است و در نتیجه یک خشونت متقابلی بوجود آمده که قبلا سابقه نداشت .        

اگر کسانی درباره تردید جوانان شبه جزیره عربستان برای خروج ومشارکت در تظاهرات مسالمت آمیز شگفت زده شده اند برای این نیست که این جوانان به زندگی مرفه عادت کرده اند و بصورت ارگان وارمان نظام حاکم بر عربستان درآمده اند بلکه این سکوت جوانان را نتیجه اندیشیدن درباره رویکرد قیام مسلحانه می توان دانست که این جوانان امروزه بدان می اندیشند که البته در عین حال از احتمال هرگونه دخالت بیگانه در این کشور بیم دارند چون رژیم از هرگونه فرهنگ سیاسی صلح آمیز هراس دارد و از اینجاست که انقلاب مسلحانه لیبی نقطه عطفی در تاریخ این کشور بود.     

خانم دکتر مضاوی الرشیدجامعه شناس و نویسنده برجسته سعودی مقیم لندن است که این یادداشت را اختصاصی برای خبرآنلاین نگاشته است.

ترجمه :محمد ماجد نجار

4949

کد خبر 171710

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین