همه متهمان در گوانتامو با گناه و بی گناه کتک می خوردند، انتظار داشتند سوزانده شوند، ناخنهایشان کشیده می‌شد و اکثراً مورد تجاوز قرار می گرفتند.

روز 12 سپتامبر سال 2001 میلادی یعنی یک روز پس از حادثه فروریختن برجهای تجارت جهانی، «علی سوفان»، مامور ویژه اف بی آی، پلیس فدرال آمریکا یک فایل محرمانه از منبعی ناشناس دریافت کرد.

سوفان مدت 10 سال قبل از آن روز در حوزه مبارزه با تروریسم پلیس آمریکا فعالیت می‌کرد و پرونده های مشابه بسیاری را به سرانجام رسانده بود. او می‌گوید این فایل روزها قبل از حادثه برای ارسال به من ارسال شده بود ولی من زیاد جدی نگرفتم که می توانست مانع اتفاق شود.

بعد از حادثه یازده سپتامبر سوفان یکی از اعضای تیم ویژه تحقیقاتی پلیس فدرال از مضنونین بسیاری بازجویی می کند که در آن زمان تنها ماموری محسوب می شد که می توانست به عربی صحبت کند.

به گزارش خبرآنلاین، این افسر آمریکایی عرب در کتاب جدیدش با عنوان «تابلوهای سیاه» داستانی واقعی از حادثه یازده سپتامبر و حوادث بعد از آن را تعریف می کند و به اذعان خودش رازهای بسیاری را از این حادثه و عملیات های آمریکا برای جستجوی القاعده فاش می کند.

با توجه به نوشته های این کتاب و همانطوری که از مصاحبه نویسنده با رادیو آمریکا برمی آید بازجویی های سوفان که برخلاف دیگر ماموران از تکنیک های غیر فیزیکی استفاده می کرده به حقایق بسیاری درباره این حادثه رسیده است. سوفان می‌گوید: شما با آدمهای بسیاری گفتگو می کنید و مهمترین چیزی که در این گفتگوها یا بازجویی ها به دست می آید این است که شما به این نقطه می رسید که فرد مورد نظر دروغ می گوید یا راست؟ و به خاطر همین است که من روش گفتگو با مضنونین را انتخاب کردم. 10 سال استفاده از روش گفتگو با مضنونین این توانایی را به من داده است که بفهمم چه کسی دارد مطلبی را از ما پنهان می کند.

وی ادامه می‌دهد: یکی از مردانی که دولت بوش بعد از حادثه یازدهم سپتامبر در پاکستان دستگیر کرده بود و ادعا می کرد یکی از سران ارشد القاعده باشد «ابو زبیده» بود که برخلاف ادعای آمریکایی‌ها به نظر نمی رسید مسئولیت خاصی در این گروهک داشته باشد ولی گفتگو با وی اطلاعات ارزشمندی در اختیار ما گذاشت. از همان ابتدا هرچند او به نظر نمی رسید جرمی داشته باشد ولی راهنمایی های او ما را به مغز متفکر القاعده شخصی به نام «خالد محمد» هدایت کرد. مردی که بوریس نام داشت از جمله اطلاعاتی بود که از گفته های خالد به دست آمد. بوریس، توسط رئیس سابق سیا، جرج تنت برای ابداع روش های بازجویی استخدام شده بود و یکی از ساده ترین این روش ها برهنه کردن متهم برای تحقیر وی بود.

همه متهمان با گناه و بی گناه کتک می خوردند، انتظار داشتند سوزانده شوند، ناخنهایشان کشیده می‌شد و اکثراً مورد تجاوز قرار می گرفتند.

در «تابلوهای سیاه»، سوفان به دفعات از اسم علی بهلول یاد می کند که او را در گوانتانامو ملاقات می کرده است که تنها به افغانستان می رفته تا به افراد فقیر قرآن آموزش دهد اما دستگیر می‌شود و...

وی می نویسد اکثر کسانی که در گوانتانامو نگهداری می شدند معمولاً تنها گناهشان «شهروند بودنشان» بوده و برای پر کردن یک سری پرونده به آنجا آورده شده بودند. حتی بعضی از آنهایی که به القاعده اعتقاد داشتند اطلاعاتی درباره این گروهک نداشتند و وقتی درباره نگرش های سیاسی و ایدئولوژیکی این گروهک صحبت می شد نظری درباره آنها نداشتند.

آنها وقتی از من می پرسیدند که چرا حرفهای ما را یادداشت نمی کنی من مجبور بودم جوابم را اینگونه بگویم که حرفهای شما مهم نیست چرا که در هیچ سندی ثبت نمی‌شود. من درباره آنها همه چیز را می دانستم و حتی درباره کودکی آنها مطالبی را می دانستم که آنها خودشان نیز از آن باخبر نبودند و برای همین بازجویی از زندانیان گوانتانامو به یک امر تشریفاتی تبدیل شده بود.

ان پی آر/12 سپتامبر/ترجمه محمد حسنلو

6060

کد خبر 172988

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار