* اینکه دولت وعدهای بدهد که در پرداخت آن دچار مشکلات جدی است، جای تأمل بسیار دارد، چراکه دولت برای تأمین منابع فعلی یارانهها، دست به انجام کارهایی زده که قانونشکنی تلقی میشود.
* استقراض از بانک مرکزی و برداشت پول از محل اعتبارات مربوط به حوادث غیرمترقبه و اعتبارات بعضی دستگاههای دیگر، نشان از این دارد که دولت در ارتباط با آنچه که درباره اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها وعده داده، دچار مشکل شده و هنوز منابع لازم برای تأمین آنچه که تعهد داده را نتوانسته بهوجود بیاورد.
* اگر اصل را بر این بگذاریم که دولت واقعا توانایی این را دارد که پرداختها را سه برابر کند، بهراحتی میتوان پیشبینی کرد که این مطلب، چه فاجعهای در بخش تولید به بار خواهد آورد. این فاجعه به خصوص در عرصه کشاورزی قابلدرک است.
*تجربه نشان داده که دولت در طرح اینگونه وعدههای نسنجیده، تبعاتش را مدنظر قرار نمیدهد. اینکه دولت ادعا کند میتواند تا سه برابر این مبلغ را افزایش دهد، به این معناست که دولت در پرداخت مبلغ کنونی مشکلی ندارد؛ این در حالی است که اطلاع داریم دولت در این زمینه مشکل جدی دارد.
* اگر بخواهیم بهدنبال ریشههای اینگونه اظهارنظرات حاشیهسازانه باشیم، به احتمالات متعددی میرسیم. خوشبینانهترین حالت این است که دولت در مسائل کارشناسی کار دقیقی را صورت نمیدهد؛ همانطور که در گذشته هم حرفهای غیرکارشناسی زده است و در عمل نتوانسته به آن وعدهها پایبند باشد. وعدههایی همچون پرداخت یک میلیون تومان را در این راستا میتوان تحلیل کرد. فقدان تحلیل کارشناسی خوشبینانهترین احتمالی است که برخی معتقدند که باید دولت با آن دست و پنجه نرم میکند.
*در ریشهیابی اینگونه اظهارنظرها، احتمالات بدبینانهای هم وجود دارد. برخی معتقدند آقای احمدینژاد و بهویژه جریان انحرافی که در اطراف ایشان وجود دارند، هوشمندانه برای لطمه زدن به اصولگرایی، این حرفها را میزنند. آقای احمدینژاد از موضع اصولگرایی دولت را در اختیار گرفته و منشا خدماتی هم بوده و از این رهگذر برای خود اعتباری هم کسب کرده، اما متأسفانه یک جریان انحرافی بهتدریج در اطراف آقای احمدینژاد متجمع شد و با محوریت آقای مشایی میخواهد به اصولگرایی لطمه جدی وارد کند.
* یکی از راههای لطمه وارد کردن به اصولگرایی، بیاعتبار کردن دولت است.
* بحث اعطای هزار متر مربع زمین به هر خانواده که این سخن به وضوح غیرکارشناسی است، میتواندیک جنجال در کشور ایجاد کند. این وعدهها، احتمالا یک رویکرد انتخاباتی هم دارد. مثلا در انتخاب بعدی مطرح خواهند کرد که اگر این دولت استمرار پیدا کند، قادر خواهد بود این کار را انجام دهد. این حرفها بعدا وعده انتخاباتی خواهد شد که مطمئنا شایسته یک نظام سیاسی که باید صداقت در آن حرف اول را بزند نیست.
*ما دو انتخابات بسیار تعیینکننده پیش رو داریم،یکی انتخابات مجلس است و یکی انتخابات ریاستجمهوری آینده. گرایشاتی در دولت وجود دارد که بهنظر میرسد در صدد است تا جریانی را در مجلس با خود همراه کند تا از این طریق قدرت سیاسی خود را فزونی ببخشد. ظاهرا در درون دولت آقای احمدینژاد این وسوسه دامنزده شده که تلاشهایی صورت بگیرد و موقعیت دولت در مجلس آینده تقویت بشود؛ یعنی عناصری با حمایت دولت به مجلس راه پیدا کنند و بازوی دولت در مجلس باشند.
*در بحث انتخابات ریاستجمهوری یازدهم هم شاهدیم که تمایلاتی در دولت کنونی وجود دارد، نسبت به این موضوع که قدرت را در درون خود استمرار بدهند که اینهم یک مطالبه غیرمنطقی است.
* مردم ما همیشه نشان دادهاند کسانی را که در هر زمینهای زیادهخواهی دارند، از چرخه سیاسی کشور حذف خواهند کرد.
/29212
نظر شما