بهناز شیربانی: چند سالی هست که مخاطبان تلویزیون با دیدن نام منصور ضابطیان و محمد صوفی در تیتراژ یک برنامه خود را برای دیدن کاری متفاوت و جذاب آماده میکنند.
زمانی مخاطبان برنامههای این دو نفر با «نقره» به گذشته سفر میکردند و مهمان تصاویر خاطرهانگیز کودکیهایشان میشدند. الان میان همهمه و شلوغی روزمره زندگی «رادیو هفت» فارغ از تمام دغدغهها آرامشی به مخاطبانش میدهد که در سایر برنامههای سیما نمیتوان نظیرش را یافت. در آستانه پخش سری جدید «رادیو هفت»، منصور ضابطیان (تهیهکننده و کارگردان)، محمد صوفی (تهیهکننده و کارگردان)، اشکان مزیدی (دستیار تهیه) و شرمین نادری، امیرعلی نبویان و مارال دوستی (نویسندگان) مهمان کافه خبر شدند.
فکر میکنید «رادیو هفت» در مدت پخشاش تا چه حد توانسته علاوه بر وجه سرگرمکنندگی به آموزش غیر مستقیم نزدیک شود که یکی از اهدف برنامه بوده است؟
منصور ضابطیان (تهیهکننده و کارگردان): اگر بخواهیم بحث آموزش را طوری در نظر بگیریم که حتما قلم و استاد و شاگردی در آن باشد، طبیعتا میتوانیم بگوییم «رادیو هفت» یک برنامه آموزشی نیست، اما ما به آموزش اینگونه نگاه نمی کنیم. آموزش در واقع یک بحث غیر مستقیم است که باید زمینههای فرا گرفتن آن فراهم شود.
ما سعی میکنیم در« رادیو هفت» زمینههای آموزش را فراهم کنیم. مثلا شما برای یادگیری نیاز به آرامش دارید. زمانی که شما آرامش لازم را ندارید، هر چه به شما آموزش داده میشود یا به سختی یاد میگیرید یا در نهایت فراموش میکنید، بنابراین کار ما در این برنامه آموزش آرامش داشتن است تا به مردم یاد بدهیم چه کنیم کمی حالمان بهتر شود. از طرف دیگر سعی کردیم به مردم آموزش دیالوگ برقرار کردن در خانه را یاد بدهیم چه طور با یکدیگر حرف بزنیم و بسیاری از مسائلی از این قبیل که شاید در زندگی روزمره خیلی به آن توجه نکنیم.
فکر میکنید تا چه حد در رسیدن به هدف غایی برنامه که همان «آرامش» است، موفق بودهاید؟
محمد صوفی (تهیهکننده و کارگردان): ما سعی میکنیم به مردم آرامش بدهیم و ادعایی نداریم که حتما تمام استرس مردم را گرفتهایم و آرامش مطلق به آنها دادهایم، اما با توجه به بازخوردهای مردم فکر میکنیم، توانستهایم تا حدودی موفق باشیم و خیلی سعی نمیکنیم در آخر شب برنامه شلوغی داشته باشیم، مثلا مجریان سعی نمیکنند شلوغ کنند و تا حدی آیتمها با یکدیگر تناسب دارند تا بتوانیم همان آرامش مد نظر را ایجاد کنیم.
یکی از بخشهای پرطرفدار «رادیو هفت» قصههای جذاب آن است، کمی در مورد ایده این بخش و سبک نگارش آن صحبت کنید؟
شرمین نادری (نویسنده): نوشتن قسمتهای داستانی برنامه بیشتر برعهده من است، اما از ابتدا ایده نگارش داستانها را آقای ضابطیان مطرح کردند و تصویری ذهنی از قصههای «خانجون» برای من ایجاد کردند. حسن کار کردن با منصور ضابطیان آرامشی است که در کار لحاظ میکنند و دغدغهای پشت کار وجود ندارد.
این موضوع مستقیما در کار من تاثیر گذاشته است. به شخصه در نگارش داستانهای این برنامه موافق نوشتن قصههای غمگین نیستم و دوست دارم قصههای من برای مردم نشاط آور باشد. و مردم اگر 5 دقیقه به یک قصه گوش میدهند، احساس خوبی داشته باشند.

منصور ضابطیان
ضابطیان: بخش قصههای «خانجون» یکی از پرطرفدارترین بخشهای «رادیو هفت» بود و مشخصا یک بخش این موفقیت، برمی گردد به قلم خانم نادری و یک بخش دیگرهم به اجرای آقای فروتن. چرا که در مورد آقای فروتن هم اولین بار بود که یک تصویر تلویزیونی از ایشان معرفی و دیده میشد. مجموعه این دو یعنی فضای نوستالژیکی که خانم نادری همیشه به دنبال آن هستند و اجرای آقای فروتن - که اتفاقا همیشه یک حس نوستالژیکی در زندگی خصوصی شان وجود دارد- همخوانی پیدا کرد و به اینجا رسید که قصههای «خانجون»"متولد شود.
طبیعتا وقتی برنامهای هر شب از تلویزیون پخش میشود، گاهی این نگرانی برای عوامل سازنده برنامه وجود دارد که حالت تکراری و یکنواخت پیدا نکند، تا چه حد در «رادیو هفت» دغدغه این اتفاق وجود داشت ؟
اشکان مزیدی (دستیار تهیه): از ابتدا فکر کردیم، بیشترین خطری که «رادیو هفت» را تهدید میکند، همین افتادن در دام تکراراست. به خاطر همین ما در جلساتمان سعی میکنیم ایدههای مختلف را هر چند وقت یکباردر برنامه اجرا کنیم . به خاطر همین احساس می کنم تا به حال 90 درصد موفق بودهایم و توانستهایم از تکراری شدن آیتمهای مختلف برنامه جلوگیری کنیم. خدا را شکر بازخوردهایی هم که تا به حال داشتهایم، نشان میدهد برنامه برای آنها خسته کننده نشده است.
ضابطیان: تیم ما همیشه به دنبال این است که یک غافلگیری جدید برای مخاطبش داشته باشد .این غافلگیری مخاطب به نظر من یک اصل بسیار مهم است. چه در رسانه مکتوب وچه در تلویزیون. شاید آیتم حضور بچهها در استودیوهم پیامد همین نوع نگاه بود، اما شروع این آیتم از جایی بود که من منزل یکی از دوستانم مهمان بودم و وقتی وارد محوطه لابی آپارتمانشان شدم، دیدم یک پسر بچه 3 ساله دوچرخه سواری می کند تا من را دید جلو آمد و دست داد، گفت: «من اسمم کامیاره تو اسمت چیه؟» گفت: «میای با هم بازی کنیم؟» و بعد من دیدم چقدر این بچه باهوش است و چقدر خوب صحبت می کند و بعد فهمیدم پسر سرایدار خانه بوده و فکر کردم چقدر جالب است که این بچه در برنامه حضور داشته باشد و صرفا به دلیل آگاهی و هوش سرشاری که داشت. بعد از مدتی این پسر بچه را به برنامه دعوت کردیم و آنقدر خوب صحبت کرد که بعد از پخش آیتم مردم از این بخش استقبال کردند، فکر کردیم می تواند این بخش جزو آیتم های برنامه باشد که ادامه دار هم شد.
فکر میکنم مردم دوست دارند خودشان را در تلویزیون ببینند، ما سعی کردیم در این آیتم بچه ها را موجودات کاملی نشان بدهیم یعنی همیشه بچهها در تلویزیون ما تحقیر شدند مثلا شبیه کسی که خیلی چیزها را نمیداند، اما ما سعی کردیم طوری رفتار کنیم که انگار یک آدم بزرگ روبروی ما نشسته است.
یکی از نکات جذاب این برنامه حضور چهرههای سرشناس است. آیا این اتفاق تمهیدی برای جذب مخاطب بیشتر بود؟
صوفی: هدف و اصل برنامه بر حضور این افراد بنا نشده بود، هدف ما رسیدن به آرامش بود و حال نقطه عظیمت ما برای رسیدن به هدف میتوانست حضور این چهرهها باشد و یا متنهای انتخاب شده و یا موسیقی و...به نظر من مهمتر از همه اینها رسیدن به هدف است.
حضور چهرههای مختلف بخشی از برنامه برای رسیدن به هدف اصلی بود. وقتی چهرهای در برنامه شرکت و شروع به خواندن متن می کند، هر چقدر هم محبوب باشد نهایتا یک دقیقه اول برای مردم جذابیت دارد و بعد متن است که بیننده را درگیر میکند. از طرف دیگر حضور افراد سرشناس به هر حال در جذب مخاطب تاثیر دارد، اما از آن مهمتر این است که برنامه چه چیزی به بیننده انتقال میدهد و او را به آرامشی که مد نظر است نزدیک میکند.
ضابطیان: و بعد خیلی از اینها آدمهایی هستند که میتوانند خوب اجرا کنند، یعنی بیشتربه این دلیل دعوت میشوند که توانایی اجرای خوب دارند و بعد اتفاقا بازیگر یا فوتبالیست هم هستند. این هم به نوعی از جنس همان غافلگیری است که گفتم یعنی این آدم ها را در جایی استفاده کنیم که کسی انتظارش را ندارد.
شاید بتوانیم این تعبیر را درمورد «رادیو هفت» بکار ببریم که گونهای پیشرفته از رادیو است و یا شکل استانداردتری از برنامههای تلویزیونی را ارائه داده است. آیا به این مرزبندیها درمورد ماهیت این برنامه معتقد هستید؟
مارال دوستی (نویسنده): رادیو جذابیتهایی دارد که یکی از آنها دسترسی آسان و رهگذر بودنش است. تلویزیون این خاصیت را ندارد، اما جذابیتهای تصویری دارد که رادیو از آن بیبهره است. فکر میکنم اتفاقی که در«رادیو هفت» افتاده این است که همه چیز سر جای خودش است. ما الزاما نه فقط یک برنامه رادیویی و حتی نه فقط یک برنامه تلویزیونی هستیم. در واقع، این نیست که حتما برنامه یک قسمت رادیویی داشته باشد، میتواند یک برنامه موفق تلویزیونی هم باشد و مخاطبان خاص خودش را هم داشته باشد.
ضابطیان: برنامه ما اصلا رادیویی نیست. ما به شدت از تصویری بودن این برنامه دفاع میکنیم ولی اینکه شما تصاویر ساده شیک به کار ببرید به این معنا نیست که برنامه رادیویی میشود. سادگی تصویر بسیار مهم است.
مزیدی: به نظر من خوبی برنامه «رادیو هفت» کارکرد درست و هدف برنامه است. در واقع، ما نخواستیم این یک ساعت را همه روی برنامه تمرکز کنند و اگر لحظهای از آن غافل شوند کل برنامه را از دست دهند، بلکه دقیقا عکس این است یعنی این اختیار عمل در مورد مخاطب وجود دارد که هر قسمتی را ببیند که مورد پسندش هست.

محمد صوفی
صوفی: فکر می کنم از این منظر به ماجرا نگاه کنیم که رادیو یا تلویزیون یک ابزار است در دست یک برنامهساز. مهم نیست که ما اصرار داشته باشیم یک برنامه رادیویی هستیم و یا یک برنامه تلویزیونی. نظر ما این است که از این ابزار طوری استفاده کنیم و برنامهای بسازیم که مخاطب ارتباط مناسبی با آن برقرارکند و در همان آخر شب حال بیننده ما بهتر شود، دیگر مهم نیست برنامه چقدر تلویزیونی یا رادیویی است.
ضابطیان: تعاریف گاهی ما را محدود میکند و گمراه میشویم. اگر شما از دیدن برنامه ای لذت میبرید هر اسمی میتواند داشته باشد و خوب است و صرف نظر از اسمش جواب میدهد.
نادری: اگر بخواهم یک مثال ساده بزنم، باید به برنامه قصه شب رادیو اشاره کنم. چیزی حدود 30 سال پیش مادربزرگ من عاشق «قصههای شب» بود و من بچه بودم و تصویری که از آن زمان دارم، این است که مادربزرگم رادیو را به گوشش نزدیک میکرد و با قصههای شب میخوابید. من هم میخزیدم گوشهای و گوش میکردم. در واقع اولین قصههایی که شنیدم همان «قصههای شب» رادیو بود . در حال حاضر خیلی از خانمهای مسن یک بخش عظیمی از زندگی شان را با تلویزیون می گذرانند، تصویری که من برای قصه و برای شب داشتم همان مادربزرگ بود که کنار رادیو میخوابید و حالا جلوی تلویزیون مینشیند و آرامش میگیرد. خدا رو شکر حس میکنم در «رادیو هفت» این اتفاق افتاد.
بجز شکل نوشتاری قصهها، آیتمهای برنامه هم بسیارهمخوان و متناسب با کلیت برنامه نوشته میشود. آیا از ابتدا شیوه خاصی برای نگارش این بخش در نظر گرفته شده بود؟
دوستی: زحمت اصلی بر عهده بچههای آیتم نویس است ، بهخاطر این که قصههای «خانجون» یا «امیر علی» و... به برنامه کمک میکنند تا شکل امضای برنامه حفظ شود و جدا از بخش گفتوگو یا جدا از بخش خوانندهها، این مهم است که ما مخاطب را شرطی کنیم نسبت به چیزی که قرار است ببیند و به او اجازه دهیم که سریالی چیزی را دنبال کند.
خود برنامه ماهیتی دارد که باعث میشود شما متفاوت باشید، یعنی این خواست تمام بچههای گروه هست که متفاوت باشند و اگر قرار است چیزی را به مخاطب یا مردم بدهیم همین تفاوت و احساس است. ما سعی می کنیم حرفهای تکراری نزنیم و موضوعات بهتری را انتخاب کنیم، سعی میکنیم جریان سازی کنیم، و با نوشتنها و اجرای بچهها مخاطب را درگیر کنیم. برای ما مهم است مردم سهمشان را از برنامه بگیرند و لذت ببرند.
ضابطیان: «رادیو هفت» یکسری برند دارد، مثل قصههای «خانجون»، «امیر علی»و... در واقع، ما در این برنامه شانسی آوردیم چون انتخابهایمان درست از آب درآمد و آدم ها سر جای خودشان قرار گرفتند.
یکی از مهمترین برندهای «رادیو هفت» که به آن کمتر اشاره میشود، متنهای غیر سریالی ما است، متنهایی که نویسندهاش خانم دوستی. فکر میکنم دایره واژگان او همخوان است با نگاهی که ما در برنامه دنبال میکنیم. او از واژه های شریف و محترم سر جای خودشان استفاده میکند.
آیا برای سری جدید برنامه فکر یا ایده جدیدی دارید و اصلا قرار هست اتفاق جدیدی برای «رادیو هفت» رقم بخورد؟
ضابطیان: اگر شما روند «رادیو هفت» را ببینید متوجه میشوید که این تغییر مدام در «رادیو هفت»اتفاق افتاده؛ یعنی در ماهیت برنامه این تغییر وجود دارد . شاید ساختار کلی مشخص باشد اما چون در بخشهای برنامه نوزایی میشود و تغییردر آن پیش میآِید، برای همین مرتب تغییراتی در برنامه اعمال میشود. در سری جدید هم تغییراتی داده خواهدشد. حالا بعد از یک مکث یکسری آیتم جدید به برنامه اضافه خواهد شد، ولی اتفاق عجیب و غریبی قرار نیست بیفتد، چون مردم هم خواهان تغییر اساسی نیستند.
مزیدی: بیشتر حوزه درخواست مردم محدود به حضور چهرهها در برنامه است و اینکه مدت برنامه اضافه شود.
ضابطیان: که متاسفانه زمان برنامه 45 دقیقه شده است. ما خودمان هم دوست نداشتیم این اتفاق بیفتد، چرا که معتقدیم برنامهای که مردم دوستش دارند، اگر زمانش اضافه نمیشود دست کم کمتر از قبل نشود، اما این تصمیم شبکه برای کل برنامهها بود.

اشکان مزیدی و امیرعلی نبویان
«قصههای امیرعلی» از پرطرفدارترین بخشهای برنامه است؟ نگارش این بخش پیشنهاد چه کسی بود؟
امیرعلی نبویان (نویسنده): آقای ضابطیان در نیمه اسفند سال گذشته خواستند یک قصه ده تا دوازده قسمتی داشته باشیم. مردد بودیم چه کسی قصهها را اجرا کند. من تا اوایل اسفند 6 قسمت آن را نوشته بودم، اما به نتیجه نرسیدیم که چه کسی این بخش را اجرا کند. تا این که با نظر آقای صوفی و ضابطیان تصمیم گرفته شد خود من آیتم را اجرا کنم.
و داستانها چطور نوشته شد؟
نبویان: نوشتن این داستانها ارتباط مستقیم دارد به این که در طول هفته چطور به مردم نگاه میکنید و به تمام اتفاقات خندهدار و یا گریهدار از زاویه طنز نگاه کنید. من اسم این داستانها را هم گذاشتم «قصههای امیرعلی» تا به کسی بر نخورد.
نکته جالب توجه برنامه «رادیو هفت» این است که گروهی با سابقه کار مطبوعاتی دارند این برنامه را هدایت میکنند. ایدهها و تفاوتهایی که در برنامه لحاظ میشود تماما از این دید ناشی میشود که خود ما برنامهها را از زوایای مختلف نقد می کنیم و حالا برنامهای به شکل «رادیو هفت» پخش میشود که کاستیهای معمول برنامههای روتین تلویزیون را ندارد. رویکرد تلویزیون درمواجه با شما که سابقه مطبوعاتی داشتید چطور بود؟
ضابطیان: در تیم ما غیر از من و خانم نادری، ژورنالیست دیگری نیست، اما درباره خود من سابقه کارم در تلویزیون کمتر از مطبوعات نبوده است. من سالهاست درتلویزیون کار میکنم. «رادیو هفت»، «نقره» و... از جمله کارهای من است. به هر حال تلویزیون یک برنامه خوب میخواهد، این که چه کسی آن را بسازد خیلی مهم نیست. رشته تحصیلی من سینما است و کسی که این رشته را خوانده به مدیوم تلویزیون نزدیکتر است تا مطبوعات.
صوفی: برخی میگویند اگر مطبوعاتیها در تلویزیون باشند، برای برنامهسازی ممکن است ایدههای درخشانتری داشته باشند یا رادیوییها و یا بچههای سینما و... به نظر من این دستهبندیها موضوعیت ندارد، مهم برنامهای است که ساخته میشود. طبیعی است وقتی یک برنامه ترکیبی در تلویزیون ساخته میشود، مثل یک مجله تصویری همه حوزهها را در آن دخیل است.
با توجه به سابقه کاریتان در تلویزیون فکر میکنید ظرفیت تلویزیون برای پذیرش ایدههای جدید مهیا است یا خیر؟
ضابطیان: دست کم در شبکه آموزش دست ما برای ایدههای جدید خیلی باز بود، چون خط قرمزها را میدانیم و هیچ وقت نخواستیم بالاتر از خطوط قرمزها حرکت کنیم.
صوفی: ظرف هر رسانهای را آدمهایی که در آن کار میکنند، مشخص میکنند و این ظرف محدود نیست، خواه تلویزیون باشد یا رسانه مکتوب.
ضابطیان: فکر میکنم کل آیتمهایی که در این مدت به پخش دادیم و به ما مجوز ندادند بیشتر از 30 تا نبود و این تعداد در میان تعداد بسیار زیاد آیتمهایی که این مدت پخش شده چیزی نیست. بنابراین معتقدم با تمام چیزهایی که درباره تلویزیون گفته میشود و مشکلاتی که خودمان به آن اذعان داریم بعضی چیزها پیش از اندازه بزرگ میشود. به نظرم میزان خلاقیتی که در همین تلویزون یک برنامهساز از خودش بروز میدهد به مراتب خیلی بیشتر از شبکههای ماهوارهای است.

مارال دوستی و شرمین نادری
خانم نادری، شما تا پیش از این با آقای ضابطیان در مطبوعات همکاری میکردید، تفاوت کار کردن با آقای ضابطیان درمطبوعات و تلویزیون چیست؟
نادری: بازخورد برای بچههای مطبوعات بسیار مهم است. من این مشخصه را در خودم سراغ دارم. خیلی در مورد کاری که انجام میدهم عجول هستم. دوست دارم خیلی سریع عکسالعملها را ببینم. این خاصیت ما است که در مطبوعات کار کردهایم. این خاصیت الان تغییر چندانی نکرده است. در حال حاضر هم بازخورد برنامه را میان مردم پیگیری میکنیم، بنابراین برای من فرق چندانی ندارد. در مورد آقای ضابطیان هم مثل یک سردبیر یا دبیر کار را با هم پیش بردیم و بخش مدیریتی ایشان با قبل فرقی نکرده است.
خانم دوستی، شما تا پیش از این برنامه چه تصویری از یک برنامه داشتید که قرار است در ساعات پایانی شب پخش شود؟
دوستی: درباره آن ساعت از شب من توجیه بودم و میدانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد. همیشه وقتی آدمها همدیگر را درست شناخته باشند و از هم توقع درست داشته باشند خیلی اذیت نمیشوند. من میدانستم آقای صوفی و ضابطیان از من چه میخواهند، پس خیلی اذیت نشدم.
آقای نبویان نگاه شما به این برنامه تلویزیونی چه بود؟
نبویان: تنها چیزی که توانستم درک کنم این بود که «رادیو هفت» علاوه بر آرامشی که به مخاطبش داد، سلیقه مخاطبان را هم در رسیدن به آرامش تغییر داد. فکر میکنم این مهمترین دستآورد «رادیو هفت» بود. به این ترتیب ممکن است شما با گوش دادن به یک سمفونی پر سرو صدا که یک ارکستر بزرگ اجرا می کند به آرامش برسید، اما «رادیو هفت» گاه گداری با یک موسیقی شلوغ و یا یک شعر پر از قصه و بغض خواننده در پایان شب قرار است عدهای را به آرامش برساند.
و ناگفتهها در مورد «رادیو هفت»...
نادری: من به عنوان یک مخاطب در طول پخش این برنامه دلشوره میگرفتم که یک وقت دیدن برنامه را از دست بدهم. مخصوصا موسیقیهای برنامه و آیتمهایی که بهطور عادی در تلویزیون نمیبینیم، مثل انیمیشنها و... که واقعا دوستشان دارم. البته تا هر زمانی که کار تکراری نشود و همینطور ایدههای جدید در آن جاری باشد.
ضابطیان: برنامه «رادیو هفت» کاری تیمی است و همه یک تفکر را پیش میبرند. هر کدام از دوستان که نباشند یک بخش از کار انجام نمیشود. من اگر قرار باشد حرفی بزنم باید از همه این بچهها تشکر کنم، در بخشهای مختلف به ویژه بخش تدوین که خیلی زحمت میکشند. خیلی از ایدههایی که به آنها میرسیم زحمت بچههای تدوین است که متاسفانه از آنها یاد نمیشود.
صوفی: یکی از شانسهای من و آقای ضابطیان تیمی بوده که با آن کار کردیم. ما خیلی در این سالها آدمهای گروهمان عوض نشدهاند. ما تقریبا تیم ثابتی داشتیم که هر کدام به تنهایی وزنهای در برنامه هستند و به راحتی یک روزهایی ما میتوانیم سر برنامه نباشیم و بدون نگرانی تیم برنامه را پیش ببرد. شانس بزرگ ما تیم خوبمان است.
مزیدی: «رادیو هفت» به شعور بیننده خیلی احترام میگذارد، به معنای واقعی کلمه ببیندههایش را اصلا پایین فرض نمی کند و به هر روش آنتن پر نمیکند.
نبویان: تلویزیون بی تردید تاثیرگذار است. مهم این است که چه تاثیری می گذارد. تاثیرگذاری برنامه «رادیو هفت» به این دلیل است که ساده است، اما این سادگی ناشی از عبور از پیچیدگی است.
ضابطیان: ما خیلی نگران تقلید از این برنامه هستیم. وقتی برنامهای موفق میشود، موجی را در برنامههای مشابه خود به وجود میآورد، مثل برنامه «نقره» که یک جور نوستالژی نسل ما بود، برنامه موفقی هم شد و جریانساز هم بود، اما باز دیدیم که تمام برنامههای تلویزیونی فکر کردند که میشود از آرشیو استفاده کرد. در صورتی که باید روی این آرشیو یک فرآوری انجام شود. من نگران این هستم که سادگی «رادیو هفت» یک وقت دستمایه برنامههای دیگری نشود و مفهوم سادگی با مفهوم شلختگی یکی گرفته نشود.
5857
زمانی مخاطبان برنامههای این دو نفر با «نقره» به گذشته سفر میکردند و مهمان تصاویر خاطرهانگیز کودکیهایشان میشدند. الان میان همهمه و شلوغی روزمره زندگی «رادیو هفت» فارغ از تمام دغدغهها آرامشی به مخاطبانش میدهد که در سایر برنامههای سیما نمیتوان نظیرش را یافت. در آستانه پخش سری جدید «رادیو هفت»، منصور ضابطیان (تهیهکننده و کارگردان)، محمد صوفی (تهیهکننده و کارگردان)، اشکان مزیدی (دستیار تهیه) و شرمین نادری، امیرعلی نبویان و مارال دوستی (نویسندگان) مهمان کافه خبر شدند.
فکر میکنید «رادیو هفت» در مدت پخشاش تا چه حد توانسته علاوه بر وجه سرگرمکنندگی به آموزش غیر مستقیم نزدیک شود که یکی از اهدف برنامه بوده است؟
منصور ضابطیان (تهیهکننده و کارگردان): اگر بخواهیم بحث آموزش را طوری در نظر بگیریم که حتما قلم و استاد و شاگردی در آن باشد، طبیعتا میتوانیم بگوییم «رادیو هفت» یک برنامه آموزشی نیست، اما ما به آموزش اینگونه نگاه نمی کنیم. آموزش در واقع یک بحث غیر مستقیم است که باید زمینههای فرا گرفتن آن فراهم شود.
ما سعی میکنیم در« رادیو هفت» زمینههای آموزش را فراهم کنیم. مثلا شما برای یادگیری نیاز به آرامش دارید. زمانی که شما آرامش لازم را ندارید، هر چه به شما آموزش داده میشود یا به سختی یاد میگیرید یا در نهایت فراموش میکنید، بنابراین کار ما در این برنامه آموزش آرامش داشتن است تا به مردم یاد بدهیم چه کنیم کمی حالمان بهتر شود. از طرف دیگر سعی کردیم به مردم آموزش دیالوگ برقرار کردن در خانه را یاد بدهیم چه طور با یکدیگر حرف بزنیم و بسیاری از مسائلی از این قبیل که شاید در زندگی روزمره خیلی به آن توجه نکنیم.
فکر میکنید تا چه حد در رسیدن به هدف غایی برنامه که همان «آرامش» است، موفق بودهاید؟
محمد صوفی (تهیهکننده و کارگردان): ما سعی میکنیم به مردم آرامش بدهیم و ادعایی نداریم که حتما تمام استرس مردم را گرفتهایم و آرامش مطلق به آنها دادهایم، اما با توجه به بازخوردهای مردم فکر میکنیم، توانستهایم تا حدودی موفق باشیم و خیلی سعی نمیکنیم در آخر شب برنامه شلوغی داشته باشیم، مثلا مجریان سعی نمیکنند شلوغ کنند و تا حدی آیتمها با یکدیگر تناسب دارند تا بتوانیم همان آرامش مد نظر را ایجاد کنیم.
یکی از بخشهای پرطرفدار «رادیو هفت» قصههای جذاب آن است، کمی در مورد ایده این بخش و سبک نگارش آن صحبت کنید؟
شرمین نادری (نویسنده): نوشتن قسمتهای داستانی برنامه بیشتر برعهده من است، اما از ابتدا ایده نگارش داستانها را آقای ضابطیان مطرح کردند و تصویری ذهنی از قصههای «خانجون» برای من ایجاد کردند. حسن کار کردن با منصور ضابطیان آرامشی است که در کار لحاظ میکنند و دغدغهای پشت کار وجود ندارد.
این موضوع مستقیما در کار من تاثیر گذاشته است. به شخصه در نگارش داستانهای این برنامه موافق نوشتن قصههای غمگین نیستم و دوست دارم قصههای من برای مردم نشاط آور باشد. و مردم اگر 5 دقیقه به یک قصه گوش میدهند، احساس خوبی داشته باشند.
منصور ضابطیان
ضابطیان: بخش قصههای «خانجون» یکی از پرطرفدارترین بخشهای «رادیو هفت» بود و مشخصا یک بخش این موفقیت، برمی گردد به قلم خانم نادری و یک بخش دیگرهم به اجرای آقای فروتن. چرا که در مورد آقای فروتن هم اولین بار بود که یک تصویر تلویزیونی از ایشان معرفی و دیده میشد. مجموعه این دو یعنی فضای نوستالژیکی که خانم نادری همیشه به دنبال آن هستند و اجرای آقای فروتن - که اتفاقا همیشه یک حس نوستالژیکی در زندگی خصوصی شان وجود دارد- همخوانی پیدا کرد و به اینجا رسید که قصههای «خانجون»"متولد شود.
طبیعتا وقتی برنامهای هر شب از تلویزیون پخش میشود، گاهی این نگرانی برای عوامل سازنده برنامه وجود دارد که حالت تکراری و یکنواخت پیدا نکند، تا چه حد در «رادیو هفت» دغدغه این اتفاق وجود داشت ؟
اشکان مزیدی (دستیار تهیه): از ابتدا فکر کردیم، بیشترین خطری که «رادیو هفت» را تهدید میکند، همین افتادن در دام تکراراست. به خاطر همین ما در جلساتمان سعی میکنیم ایدههای مختلف را هر چند وقت یکباردر برنامه اجرا کنیم . به خاطر همین احساس می کنم تا به حال 90 درصد موفق بودهایم و توانستهایم از تکراری شدن آیتمهای مختلف برنامه جلوگیری کنیم. خدا را شکر بازخوردهایی هم که تا به حال داشتهایم، نشان میدهد برنامه برای آنها خسته کننده نشده است.
ضابطیان: تیم ما همیشه به دنبال این است که یک غافلگیری جدید برای مخاطبش داشته باشد .این غافلگیری مخاطب به نظر من یک اصل بسیار مهم است. چه در رسانه مکتوب وچه در تلویزیون. شاید آیتم حضور بچهها در استودیوهم پیامد همین نوع نگاه بود، اما شروع این آیتم از جایی بود که من منزل یکی از دوستانم مهمان بودم و وقتی وارد محوطه لابی آپارتمانشان شدم، دیدم یک پسر بچه 3 ساله دوچرخه سواری می کند تا من را دید جلو آمد و دست داد، گفت: «من اسمم کامیاره تو اسمت چیه؟» گفت: «میای با هم بازی کنیم؟» و بعد من دیدم چقدر این بچه باهوش است و چقدر خوب صحبت می کند و بعد فهمیدم پسر سرایدار خانه بوده و فکر کردم چقدر جالب است که این بچه در برنامه حضور داشته باشد و صرفا به دلیل آگاهی و هوش سرشاری که داشت. بعد از مدتی این پسر بچه را به برنامه دعوت کردیم و آنقدر خوب صحبت کرد که بعد از پخش آیتم مردم از این بخش استقبال کردند، فکر کردیم می تواند این بخش جزو آیتم های برنامه باشد که ادامه دار هم شد.
فکر میکنم مردم دوست دارند خودشان را در تلویزیون ببینند، ما سعی کردیم در این آیتم بچه ها را موجودات کاملی نشان بدهیم یعنی همیشه بچهها در تلویزیون ما تحقیر شدند مثلا شبیه کسی که خیلی چیزها را نمیداند، اما ما سعی کردیم طوری رفتار کنیم که انگار یک آدم بزرگ روبروی ما نشسته است.
یکی از نکات جذاب این برنامه حضور چهرههای سرشناس است. آیا این اتفاق تمهیدی برای جذب مخاطب بیشتر بود؟
صوفی: هدف و اصل برنامه بر حضور این افراد بنا نشده بود، هدف ما رسیدن به آرامش بود و حال نقطه عظیمت ما برای رسیدن به هدف میتوانست حضور این چهرهها باشد و یا متنهای انتخاب شده و یا موسیقی و...به نظر من مهمتر از همه اینها رسیدن به هدف است.
حضور چهرههای مختلف بخشی از برنامه برای رسیدن به هدف اصلی بود. وقتی چهرهای در برنامه شرکت و شروع به خواندن متن می کند، هر چقدر هم محبوب باشد نهایتا یک دقیقه اول برای مردم جذابیت دارد و بعد متن است که بیننده را درگیر میکند. از طرف دیگر حضور افراد سرشناس به هر حال در جذب مخاطب تاثیر دارد، اما از آن مهمتر این است که برنامه چه چیزی به بیننده انتقال میدهد و او را به آرامشی که مد نظر است نزدیک میکند.
ضابطیان: و بعد خیلی از اینها آدمهایی هستند که میتوانند خوب اجرا کنند، یعنی بیشتربه این دلیل دعوت میشوند که توانایی اجرای خوب دارند و بعد اتفاقا بازیگر یا فوتبالیست هم هستند. این هم به نوعی از جنس همان غافلگیری است که گفتم یعنی این آدم ها را در جایی استفاده کنیم که کسی انتظارش را ندارد.
شاید بتوانیم این تعبیر را درمورد «رادیو هفت» بکار ببریم که گونهای پیشرفته از رادیو است و یا شکل استانداردتری از برنامههای تلویزیونی را ارائه داده است. آیا به این مرزبندیها درمورد ماهیت این برنامه معتقد هستید؟
مارال دوستی (نویسنده): رادیو جذابیتهایی دارد که یکی از آنها دسترسی آسان و رهگذر بودنش است. تلویزیون این خاصیت را ندارد، اما جذابیتهای تصویری دارد که رادیو از آن بیبهره است. فکر میکنم اتفاقی که در«رادیو هفت» افتاده این است که همه چیز سر جای خودش است. ما الزاما نه فقط یک برنامه رادیویی و حتی نه فقط یک برنامه تلویزیونی هستیم. در واقع، این نیست که حتما برنامه یک قسمت رادیویی داشته باشد، میتواند یک برنامه موفق تلویزیونی هم باشد و مخاطبان خاص خودش را هم داشته باشد.
ضابطیان: برنامه ما اصلا رادیویی نیست. ما به شدت از تصویری بودن این برنامه دفاع میکنیم ولی اینکه شما تصاویر ساده شیک به کار ببرید به این معنا نیست که برنامه رادیویی میشود. سادگی تصویر بسیار مهم است.
مزیدی: به نظر من خوبی برنامه «رادیو هفت» کارکرد درست و هدف برنامه است. در واقع، ما نخواستیم این یک ساعت را همه روی برنامه تمرکز کنند و اگر لحظهای از آن غافل شوند کل برنامه را از دست دهند، بلکه دقیقا عکس این است یعنی این اختیار عمل در مورد مخاطب وجود دارد که هر قسمتی را ببیند که مورد پسندش هست.
محمد صوفی
صوفی: فکر می کنم از این منظر به ماجرا نگاه کنیم که رادیو یا تلویزیون یک ابزار است در دست یک برنامهساز. مهم نیست که ما اصرار داشته باشیم یک برنامه رادیویی هستیم و یا یک برنامه تلویزیونی. نظر ما این است که از این ابزار طوری استفاده کنیم و برنامهای بسازیم که مخاطب ارتباط مناسبی با آن برقرارکند و در همان آخر شب حال بیننده ما بهتر شود، دیگر مهم نیست برنامه چقدر تلویزیونی یا رادیویی است.
ضابطیان: تعاریف گاهی ما را محدود میکند و گمراه میشویم. اگر شما از دیدن برنامه ای لذت میبرید هر اسمی میتواند داشته باشد و خوب است و صرف نظر از اسمش جواب میدهد.
نادری: اگر بخواهم یک مثال ساده بزنم، باید به برنامه قصه شب رادیو اشاره کنم. چیزی حدود 30 سال پیش مادربزرگ من عاشق «قصههای شب» بود و من بچه بودم و تصویری که از آن زمان دارم، این است که مادربزرگم رادیو را به گوشش نزدیک میکرد و با قصههای شب میخوابید. من هم میخزیدم گوشهای و گوش میکردم. در واقع اولین قصههایی که شنیدم همان «قصههای شب» رادیو بود . در حال حاضر خیلی از خانمهای مسن یک بخش عظیمی از زندگی شان را با تلویزیون می گذرانند، تصویری که من برای قصه و برای شب داشتم همان مادربزرگ بود که کنار رادیو میخوابید و حالا جلوی تلویزیون مینشیند و آرامش میگیرد. خدا رو شکر حس میکنم در «رادیو هفت» این اتفاق افتاد.
بجز شکل نوشتاری قصهها، آیتمهای برنامه هم بسیارهمخوان و متناسب با کلیت برنامه نوشته میشود. آیا از ابتدا شیوه خاصی برای نگارش این بخش در نظر گرفته شده بود؟
دوستی: زحمت اصلی بر عهده بچههای آیتم نویس است ، بهخاطر این که قصههای «خانجون» یا «امیر علی» و... به برنامه کمک میکنند تا شکل امضای برنامه حفظ شود و جدا از بخش گفتوگو یا جدا از بخش خوانندهها، این مهم است که ما مخاطب را شرطی کنیم نسبت به چیزی که قرار است ببیند و به او اجازه دهیم که سریالی چیزی را دنبال کند.
خود برنامه ماهیتی دارد که باعث میشود شما متفاوت باشید، یعنی این خواست تمام بچههای گروه هست که متفاوت باشند و اگر قرار است چیزی را به مخاطب یا مردم بدهیم همین تفاوت و احساس است. ما سعی می کنیم حرفهای تکراری نزنیم و موضوعات بهتری را انتخاب کنیم، سعی میکنیم جریان سازی کنیم، و با نوشتنها و اجرای بچهها مخاطب را درگیر کنیم. برای ما مهم است مردم سهمشان را از برنامه بگیرند و لذت ببرند.
ضابطیان: «رادیو هفت» یکسری برند دارد، مثل قصههای «خانجون»، «امیر علی»و... در واقع، ما در این برنامه شانسی آوردیم چون انتخابهایمان درست از آب درآمد و آدم ها سر جای خودشان قرار گرفتند.
یکی از مهمترین برندهای «رادیو هفت» که به آن کمتر اشاره میشود، متنهای غیر سریالی ما است، متنهایی که نویسندهاش خانم دوستی. فکر میکنم دایره واژگان او همخوان است با نگاهی که ما در برنامه دنبال میکنیم. او از واژه های شریف و محترم سر جای خودشان استفاده میکند.
آیا برای سری جدید برنامه فکر یا ایده جدیدی دارید و اصلا قرار هست اتفاق جدیدی برای «رادیو هفت» رقم بخورد؟
ضابطیان: اگر شما روند «رادیو هفت» را ببینید متوجه میشوید که این تغییر مدام در «رادیو هفت»اتفاق افتاده؛ یعنی در ماهیت برنامه این تغییر وجود دارد . شاید ساختار کلی مشخص باشد اما چون در بخشهای برنامه نوزایی میشود و تغییردر آن پیش میآِید، برای همین مرتب تغییراتی در برنامه اعمال میشود. در سری جدید هم تغییراتی داده خواهدشد. حالا بعد از یک مکث یکسری آیتم جدید به برنامه اضافه خواهد شد، ولی اتفاق عجیب و غریبی قرار نیست بیفتد، چون مردم هم خواهان تغییر اساسی نیستند.
مزیدی: بیشتر حوزه درخواست مردم محدود به حضور چهرهها در برنامه است و اینکه مدت برنامه اضافه شود.
ضابطیان: که متاسفانه زمان برنامه 45 دقیقه شده است. ما خودمان هم دوست نداشتیم این اتفاق بیفتد، چرا که معتقدیم برنامهای که مردم دوستش دارند، اگر زمانش اضافه نمیشود دست کم کمتر از قبل نشود، اما این تصمیم شبکه برای کل برنامهها بود.
اشکان مزیدی و امیرعلی نبویان
«قصههای امیرعلی» از پرطرفدارترین بخشهای برنامه است؟ نگارش این بخش پیشنهاد چه کسی بود؟
امیرعلی نبویان (نویسنده): آقای ضابطیان در نیمه اسفند سال گذشته خواستند یک قصه ده تا دوازده قسمتی داشته باشیم. مردد بودیم چه کسی قصهها را اجرا کند. من تا اوایل اسفند 6 قسمت آن را نوشته بودم، اما به نتیجه نرسیدیم که چه کسی این بخش را اجرا کند. تا این که با نظر آقای صوفی و ضابطیان تصمیم گرفته شد خود من آیتم را اجرا کنم.
و داستانها چطور نوشته شد؟
نبویان: نوشتن این داستانها ارتباط مستقیم دارد به این که در طول هفته چطور به مردم نگاه میکنید و به تمام اتفاقات خندهدار و یا گریهدار از زاویه طنز نگاه کنید. من اسم این داستانها را هم گذاشتم «قصههای امیرعلی» تا به کسی بر نخورد.
نکته جالب توجه برنامه «رادیو هفت» این است که گروهی با سابقه کار مطبوعاتی دارند این برنامه را هدایت میکنند. ایدهها و تفاوتهایی که در برنامه لحاظ میشود تماما از این دید ناشی میشود که خود ما برنامهها را از زوایای مختلف نقد می کنیم و حالا برنامهای به شکل «رادیو هفت» پخش میشود که کاستیهای معمول برنامههای روتین تلویزیون را ندارد. رویکرد تلویزیون درمواجه با شما که سابقه مطبوعاتی داشتید چطور بود؟
ضابطیان: در تیم ما غیر از من و خانم نادری، ژورنالیست دیگری نیست، اما درباره خود من سابقه کارم در تلویزیون کمتر از مطبوعات نبوده است. من سالهاست درتلویزیون کار میکنم. «رادیو هفت»، «نقره» و... از جمله کارهای من است. به هر حال تلویزیون یک برنامه خوب میخواهد، این که چه کسی آن را بسازد خیلی مهم نیست. رشته تحصیلی من سینما است و کسی که این رشته را خوانده به مدیوم تلویزیون نزدیکتر است تا مطبوعات.
صوفی: برخی میگویند اگر مطبوعاتیها در تلویزیون باشند، برای برنامهسازی ممکن است ایدههای درخشانتری داشته باشند یا رادیوییها و یا بچههای سینما و... به نظر من این دستهبندیها موضوعیت ندارد، مهم برنامهای است که ساخته میشود. طبیعی است وقتی یک برنامه ترکیبی در تلویزیون ساخته میشود، مثل یک مجله تصویری همه حوزهها را در آن دخیل است.
با توجه به سابقه کاریتان در تلویزیون فکر میکنید ظرفیت تلویزیون برای پذیرش ایدههای جدید مهیا است یا خیر؟
ضابطیان: دست کم در شبکه آموزش دست ما برای ایدههای جدید خیلی باز بود، چون خط قرمزها را میدانیم و هیچ وقت نخواستیم بالاتر از خطوط قرمزها حرکت کنیم.
صوفی: ظرف هر رسانهای را آدمهایی که در آن کار میکنند، مشخص میکنند و این ظرف محدود نیست، خواه تلویزیون باشد یا رسانه مکتوب.
ضابطیان: فکر میکنم کل آیتمهایی که در این مدت به پخش دادیم و به ما مجوز ندادند بیشتر از 30 تا نبود و این تعداد در میان تعداد بسیار زیاد آیتمهایی که این مدت پخش شده چیزی نیست. بنابراین معتقدم با تمام چیزهایی که درباره تلویزیون گفته میشود و مشکلاتی که خودمان به آن اذعان داریم بعضی چیزها پیش از اندازه بزرگ میشود. به نظرم میزان خلاقیتی که در همین تلویزون یک برنامهساز از خودش بروز میدهد به مراتب خیلی بیشتر از شبکههای ماهوارهای است.
مارال دوستی و شرمین نادری
خانم نادری، شما تا پیش از این با آقای ضابطیان در مطبوعات همکاری میکردید، تفاوت کار کردن با آقای ضابطیان درمطبوعات و تلویزیون چیست؟
نادری: بازخورد برای بچههای مطبوعات بسیار مهم است. من این مشخصه را در خودم سراغ دارم. خیلی در مورد کاری که انجام میدهم عجول هستم. دوست دارم خیلی سریع عکسالعملها را ببینم. این خاصیت ما است که در مطبوعات کار کردهایم. این خاصیت الان تغییر چندانی نکرده است. در حال حاضر هم بازخورد برنامه را میان مردم پیگیری میکنیم، بنابراین برای من فرق چندانی ندارد. در مورد آقای ضابطیان هم مثل یک سردبیر یا دبیر کار را با هم پیش بردیم و بخش مدیریتی ایشان با قبل فرقی نکرده است.
خانم دوستی، شما تا پیش از این برنامه چه تصویری از یک برنامه داشتید که قرار است در ساعات پایانی شب پخش شود؟
دوستی: درباره آن ساعت از شب من توجیه بودم و میدانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد. همیشه وقتی آدمها همدیگر را درست شناخته باشند و از هم توقع درست داشته باشند خیلی اذیت نمیشوند. من میدانستم آقای صوفی و ضابطیان از من چه میخواهند، پس خیلی اذیت نشدم.
آقای نبویان نگاه شما به این برنامه تلویزیونی چه بود؟
نبویان: تنها چیزی که توانستم درک کنم این بود که «رادیو هفت» علاوه بر آرامشی که به مخاطبش داد، سلیقه مخاطبان را هم در رسیدن به آرامش تغییر داد. فکر میکنم این مهمترین دستآورد «رادیو هفت» بود. به این ترتیب ممکن است شما با گوش دادن به یک سمفونی پر سرو صدا که یک ارکستر بزرگ اجرا می کند به آرامش برسید، اما «رادیو هفت» گاه گداری با یک موسیقی شلوغ و یا یک شعر پر از قصه و بغض خواننده در پایان شب قرار است عدهای را به آرامش برساند.
و ناگفتهها در مورد «رادیو هفت»...
نادری: من به عنوان یک مخاطب در طول پخش این برنامه دلشوره میگرفتم که یک وقت دیدن برنامه را از دست بدهم. مخصوصا موسیقیهای برنامه و آیتمهایی که بهطور عادی در تلویزیون نمیبینیم، مثل انیمیشنها و... که واقعا دوستشان دارم. البته تا هر زمانی که کار تکراری نشود و همینطور ایدههای جدید در آن جاری باشد.
ضابطیان: برنامه «رادیو هفت» کاری تیمی است و همه یک تفکر را پیش میبرند. هر کدام از دوستان که نباشند یک بخش از کار انجام نمیشود. من اگر قرار باشد حرفی بزنم باید از همه این بچهها تشکر کنم، در بخشهای مختلف به ویژه بخش تدوین که خیلی زحمت میکشند. خیلی از ایدههایی که به آنها میرسیم زحمت بچههای تدوین است که متاسفانه از آنها یاد نمیشود.
صوفی: یکی از شانسهای من و آقای ضابطیان تیمی بوده که با آن کار کردیم. ما خیلی در این سالها آدمهای گروهمان عوض نشدهاند. ما تقریبا تیم ثابتی داشتیم که هر کدام به تنهایی وزنهای در برنامه هستند و به راحتی یک روزهایی ما میتوانیم سر برنامه نباشیم و بدون نگرانی تیم برنامه را پیش ببرد. شانس بزرگ ما تیم خوبمان است.
مزیدی: «رادیو هفت» به شعور بیننده خیلی احترام میگذارد، به معنای واقعی کلمه ببیندههایش را اصلا پایین فرض نمی کند و به هر روش آنتن پر نمیکند.
نبویان: تلویزیون بی تردید تاثیرگذار است. مهم این است که چه تاثیری می گذارد. تاثیرگذاری برنامه «رادیو هفت» به این دلیل است که ساده است، اما این سادگی ناشی از عبور از پیچیدگی است.
ضابطیان: ما خیلی نگران تقلید از این برنامه هستیم. وقتی برنامهای موفق میشود، موجی را در برنامههای مشابه خود به وجود میآورد، مثل برنامه «نقره» که یک جور نوستالژی نسل ما بود، برنامه موفقی هم شد و جریانساز هم بود، اما باز دیدیم که تمام برنامههای تلویزیونی فکر کردند که میشود از آرشیو استفاده کرد. در صورتی که باید روی این آرشیو یک فرآوری انجام شود. من نگران این هستم که سادگی «رادیو هفت» یک وقت دستمایه برنامههای دیگری نشود و مفهوم سادگی با مفهوم شلختگی یکی گرفته نشود.
5857
نظر شما