آنچه در ذیل می آید نامه دوست عزیز و دانشمندم جناب آقای دکتر محمود امیدسالار است، استاد شاهنامه پژوه که هم خوب سخن می گوید، هم خوب می نویسد و هم خوب از ایران اسلامی دفاع می‌کند. کمتر در ایران بوده، اما ایران را از جان شیرینش بیشتر دوست دارد. و اسلام را هم. و تشیع را نیز. از آنجایی که این یادداشت یادآور چند نکته بسیار سودمند برای جوانان عزیز است، منهای برخی از مسائل شخصی آن که حذف کردم، بقیه را تقدیم می کنم. اشاراتی که به دو سه یادداشت من دارد، همانهاست که در وبلاگ بنده در خبرآنلاین منتشر شده و عز

 

 

جناب دکتر جعفریان عزیز

با عرض سلام و تشکر از مراحم سرکار امیدوارم که تندرست و شادکام باشید.

چند مطلب اخیری که در اینترنت از شما خواندم، مخصوصا روایت برخورد حضرت ثامن الائمه (ع) را با «ادعا های هاله نوری» مثل همیشه مختصر، همه فهم، و مفید بود. لینکش را برای همه دوستانی که فارسی می توانند خواند از ایرانی و غیر آدمیزاد ارسال کردم.

از مطالعه دو یادداشتی که چندی پیش تحت عناوین «تمدن مانند ساعت است نه درخت چنار» و نیز «انقطاع عامل اساسی عقب ماندگی ما» که همین یکی دو هفته اخیر منتشر شده بود، مخصوصا ً لذت بردم.

جا دارد نکته مهمی را که درباب حوزه نجف در مقاله کوتاه «انقطاع ...» مطرح کرده اید در یادداشتهای آینده بیشتر بشکافید. مخصوصا ً ازین نظر که نام دانشگاه آکسفورد را با حوزه نجف در یک پاراگراف آورده اید.

آکسفورد که اکنون از اهمّ دانشگاه های دنیاست در قرن 11 میلادی نهادی بود که در آن علوم دینی تدریس می شد. شعاری که بر مهر این دانشگاه نوشته شده، یعنی عبارت لاتین:

Dominus Illuminatio Mea

یعنی «خداوند روشنائی من است» البته نه به معنی هاله نور بلکه به این مفهوم که خداوند نوریست که راه مرا روشن می کند. بهترین مصداق این نکته است که هنوز هم رگ و ریشه مذهبی این دانشگاه در شعار آن پیداست. حتی کلمه دانشگاه (university) هم اساسا صورت خلاصه شده عبارت لاتینی ِ

Universitas magistorum et scholarium

است که یعنی «جامعه مدرّسین و محققین» که از نظر مفهوم به آنچه که از لفظ «حوزه» مستفاد میشود نزدیکست.

ازین گذشته، اصطلاحات لیسانس و دکتری را نیز شرقشناس آمریکائی جورج مقدسی (1920-2002) مأخوذ از «بحقّ الروایه» و «اجازة التدریس» می داند.

علی ایّ حال مذهبی الاصل بودن دانشگاه های بزرگ غربی نه تنها در باب دانشگاه آکسفورد، بلکه در مورد دانشگاه های ییل و هاروارد هم صادقست. مثلاً دانشگاه هاروارد که در سال 1636 میلادی پایه گذاری شد، با این که مشخصا یک سازمان مذهبی نبود، اما در عمل بیشتر فارغ التحصیلانش کشیش های دو فرقه مشخص مسیحی بودند. دانشگاه ییل هم اساسا ساخته و پرداخته کشیش های مسیحی بود و حتی کتابخانه بزرگ آن که بیش از دوازده میلیون کتاب دارد، اول بار در سال 1701 میلادی توسط ده نفر کشیش که دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند که کتب شخصی خودشان را به قول خودمان یک کاسه کنند و در اختیار طلاب علوم دینی قرار دهند، بوجود آمد.

اما متأسفانه در مملکت ما وقتی اسم حوزه را میاوری، نسل جوانمان فکر میکند که حوزه محلیست که در آن با دانش و علم مبارزه می شود و فقط خرافات قرون وسطائی ترویج می گردد.

تأسف من درینست که بعد از سی سال حکومت یک دولت شیعه، مبلغین ما نتوانسته اند با رواج روزافزون این نوع اعتقادات غلط در باب سنّت علمی و حوزوی مسلمانان به نحو معقولی مبارزه کنند و در واقع کاری جز آب به آسیاب این عقاید ریختن صورت نداده اند.

به همین علت نوشته های سرکار که بنده گاه گاه در اینترنت می بینم بسیار مغتنم است چون هم برای نسل جوان مفهومست و هم مستدلّ و معقول. در هرحال امیدوارم موفق و سربلند باشید که این جامعه به وجود فضلائی مانند شما نیازمندست.
 

دکتر محمود امیدسالار

کد خبر 178081

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار