به جدول هایی که به طرز زیبا و چشمنوازی تنظیم شده بودند نگاهی کردم. بالای هر کدام این عبارت به چشم میخورد: در ستون اول، ویژگی های خود را در حوزه ....... به دقت بنویسید و در ستون دوم ایدهآل هایتان را درباره طرف مقابل در همین حوزه مشخص کنید.

حوزههای مورد درخواست، اعتقادات دینی، اخلاق اسلامی، روابط اجتماعی، هنر، مطالعه، ورزش، فعالیتهای اجتماعی و برنامههای علمی بودند.  پرسیدم: کاربرد این برگهها چیست و آنها را به چه کسانی میدهید؟ دختر دانشجویی که خود را نماینده دفتر نهادی در دانشگاه معرفی کرد، گفت: این حوزه راهنمای همسرگزینی است که به مناسبت اول ذیالحجه، روز ازدواج، تهیه کردهایم و قرار است بین دانشجویان توزیع کنیم. حال آمدهایم نظر شما را هم درباره آن جویا شویم. جزوه اول را ورق زدم و مطالب آن را که بیشتر جدولهای نظرخواهی بودند، از نظر گذراندم و گفتم: فایده و کارآمدی چندانی ندارد!

دختر دانشجو با ناراحتی گفت: ما خیلی برای تهیه و تنظیم این جزوه زحمت کشیدهایم و فکر میکنیم میتوان به دانشجویانی که ویژگیهای اعتقادی، اخلاقی و رفتاری خود و انتظاراتی که از همسر آیندهشان را به روشی بیان میکنند، در امر ازدواج کمک کرد.

نزدیک به یک ساعت بحث کردم تا به آن دختر پرشور و متعهد بفهمانم که نخست اینکه، بسیاری از جوانان نمیتوانند به دقت ابعاد گوناگون وجودی خود را توصیف کنند. دوم اینکه در مورد مشکلات اخلاقی، نه آنها را بیان میکنند و نه پسندیده است که بخواهیم گناهانشان را به زبان بیاورند.

سوم اینکه، چه کسی از سیاهههای رفتاری به شخصیت نویسنده پی میبرد؛ خودش یا دانشجوی فعال در نهاد؟ و اساساً خود نوشتهها برای تشخیص خلق و خوی آدمی چقدر اعتبار دارند؟ چهارم، چون بعضی از رفتارهای ذکر شده هم با گذشت زمان و هم با آموزش تغییر میکنند، نمیتوانند پایهای باشند برای تصمیمگیری در امر ازدواج و سرانجام اینکه آیا میتوان به صرف تطبیق یادداشتهای دختران و پسران، آنها را مناسب ازدواج یکدیگر دانست؟

دختر دانشجو که حسابی دلخور شده بود، برخاست و گفت: کسی برای ازدواج جوانان کاری نمیکند و اگر ما هم بخواهیم گامی برداریم، اینطور سرخورده میشویم! مانده بودم به کسی که از میان حداکثر 25جلد کتابی که در این مملکت 75میلیونی درباره ازدواج تالیف، ترجمه و منتشر شده است، به زحمت یکی را خوانده است و حالا میخواهد مانند دیگر دلسوزان بیتجربه، گره کور ازدواج را در عرض یک هفته بگشاید و هر انتقاد سازندهای را سنگاندازی در مسیر فرهنگ کشور میداند، چه بگویم؟ گفتم: یک پیشنهاد ساده. این برگهها را به 10دختر و10پسر بدهید تا کامل کنند. آنگاه ببینید چگونه میتوان از آنها بهره گرفت و اگر نارسایی و کمبودی هم داشته باشند، برطرف کرد. آهسته گفت: باشد و از دفتر من خارج شد!

 

 

انسان در برابر کشش تند غریزه جنسی بسیار شکننده است. این تنها فروید نیست که لیبیدو یا انرژی اصلی حیات بشر را منحصر در میل جنسی میداند و روانرنجوری انسان و نیز بروز جلوههای متعالی هنر، فرهنگ و تمدن را ناشی از شکست و پیروزی مکانسیمهای دفاعی در برابر تعارض ناهشیار و تکانه جنسی یا ارزشها و قواعد اجتماعی به حساب میآورد؛ و یا ویلهلم رایش، روانکاو چپگرا، نیست که در کتاب روانشناسی در عمق مینویسد: «محروم کردن مردم از رسیدن به رضایت جنسی متعادل- از طریق وضع قوانین اخلاقی اجباری و خشک- به همان اندازه سلامت روان فرد و جامعه را به خطر میاندازد که هرزگی و بیبندباری جنسی(ص11)، بلکه دانشمندان بزرگ مسلمان نیز قدرت این غریزه را در وجود انسان میپذیرند و برای ارضای آن راهکارهای مورد پسند عقل و دین را ارائه میکنند. فیض کاشانی در جلد پنجم کتاب «احیاءالاحیاء» ـ که اصل آن از غزالی است- در بخش «مبارزه با شهوتهای جنسی و شکم» تصریح میکند:

یکی از معانی آیه 286 بقره: «پروردگارا، آنچه را که توان برداشتنش را نداریم، بر ما بار مکن»، درگیر شدن با هیجان جنسی است و قول بزرگانی را میآورد که گفتهاند: «چون شهوت جنسی مرد برانگیخته شود، دوسوم عقل و خردش از بین میرود.» (ص178)

و علامه طباطبایی، حکیم و عارف نامدار معاصر و مفسر بزرگ قرآن، در توضیح آیه «و خلق الانسان ضعیفا»؛ یعنی انسان ناتوان آفریده شده است (آیه 28نساء) مینویسد: «آدمی در برابر نیروی شهوت جنسی که خداوند در او قرار داده و پیوسته باعث کشمکش و درگیری درونی در او میشود، ناتوان است.»

 

در بینش اسلامی، غریزه جنسی شرّی نیست که باید آن را نابود کرد و یا آتش تند و فراگیری که باید آن را فرو نشاند و خاموش کرد؛ نعمت و قدرتی است که اگر در مسیر طبیعی آن به کار گرفته شود، سلامت جسمی، روانی و اخلاقی فرد را تأمین میکند، روابط خانوادگیاش را بهبود میبخشد و بر شادابی و سرزندگی جامعه انسانی میافزاید. قرآن منشور بزرگ وحیانی، از یکسو مسلمانان را تشویق میکند که با رعایت پوشش مناسب و برنامهریزی برای تعامل انسانی زنان و مردان در جامعه، عرضه بیرون از زندگی خانوادگی را میدان تحریک و ارضاء این غریزه قرار ندهند و از سوی دیگر، با ترغیب جوانان به ازدواج، حمایت عملی از این کار و آگاهسازی و آموزش مردم برای استوار کردن پایههای خانواده و نیز تشویق زنان و شوهران برای بهرهمندی کامل از ارتباط با یکدیگر، مردم را در مسیری هدایت میکند که از فایدهها و برکتهای این نیروی شگفتانگیز خدادادی بهره ببرند. علامه طباطبایی از یادآوری شدت نیروی جنسی و ناتوانی انسان در برابر آن میگوید: «خداوند با تشریح حلال بودن ازدواج و قوانین آسانی که دارد، بر بندگانش برای مدیریت غریزه جنسی لطف و احسان فراوان کرده است.» (المیزان، ج 4 عربی، ص 282)

 

  در شرایط کنونی جامعه که عوامل تحریک غریزه جنسی از در و دیوار حقیقی و مجازی هجوم میآورند و با قدرتی بسیار ویرانگر به همه بنیانهای جسمی، روانی، اخلاقی و اعتقادی جوانان ما آسیب میرسانند، ازدواج این طبیعیترین، مقدسترین، قانونیترین و سالمترین راه ارضای میل جنسی بسیار دشوار شده است. زمان بلوغ جنسی به 10،11سالگی دختران و 12سالگی پسران رسیده و ماندن در سیستمهای آموزشی دبیرستان و دانشگاه و رسیدن به ثبات و امنیت شغلی تا مرز 30سالگی ادامه یافته است.

از این رو، میلیونها نوجوان و جوان در طول 20سال بیداری جنسی؛ و در شرایطی که بهطور روزافزون در معرض هزارها فرستنده و پیام، تصویر و فیلم تحریککننده قرار میگیرند، بیپناه و سرگردان رها شدهاند.

به عنوان کسی که از نزدیک با نوجوانان و جوانان این مرز و بوم عهد و پیوندی دیرینه دارد، از دولتمردانی که در سن میانسالی و فراتر از آن هستند و از مسئولان وزات تازهبنیاد جوانان ملتمسانه تقاضا میکنم فکری عالمانه و واقعبینانه برای ازدواج جوانان بکنند.

 

اسلامی که ما و شما به آن باور داریم، برای سرکوب کردن غریزه جنسی نیامده؛ برای تنبیه و مجازات جوانانی نیامده که علی علیهالسلام در نامهاش به امام حسن مجتبی علیهالسلام آنها را «زمینخورده شهوات» مینامد؛ برای این نیامده که در تقویم جمهـوری اسـلامی روز ازدواج را معین کنیم، ولی حتی در حوزه علمی و به قول امروزی‌‌ها نرمافزاری و نه در زمینه اقتصادی و سختافزاری، هیچ برنامه متقن و هماهنگی نداشته باشیم. چرا عالمان و اندیشمندان حوزه و دانشگاه را حمایت نمیکنیم که حداقل یک کتاب، آری تنها یک کتاب درباره ملاکهای همسرگزینی و روشهای تشخیص و مراحل آن را بنویسند که مورد قبول مجامع علمی باشد؟ مشاوران ازدواج را که بسیاری از آنها نه دورهای دیدهاند و نه صلاحیتی در این کار دارند، به امان خدا رها کردهایم تا هر یک مردم نیازمند را به سویی بکشانند و دردمند و سرگشته رها سازند. شمار فراوانی از همسران جوان در آتش درگیریها و نزاعهای عادی خانوادگی میسوزند و بدبختانه بعضی از آنها در وادی سیاه خیانت و طلاق گام برمیدارند، اما سازمانهای دولتی فکری برای آموزش و مشاوره آنها، با تعرفهها و یارانههای دولتی نمیکنند؟ ما نمیگوییم مسئله تفکیک جنسیتی در دانشگاهها را که بهخاطر فراهم نبودن لوازم آن، بهصورتی ناقص و بدون پشتوانه  درآمده است رها کنید، اما میگوییم به اندازه یکصدم حساسیتی که برای امور سلبی به کار گرفته میشود، صرف امور ایجابی نمایید. تا کی میتوان به دختران و پسران به سن ازدواج رسیده خویشتنداری جنسی را که روش‌‌های آن مناسب شرایط امروزی نیست، سفارش کرد؟ اگر در گذشته نزدیک، در سالروز ازدواج علی علیهالسلام و فاطمه زهرا سلاماللهعلیها سازمان ملی جوانان مراسمی برپا میکرد و از فعالان عرصه ازدواج تجلیل مینمود و با این کار آنها را به سرمایهگذاری معنوی و مادی برای ترویج این کار مردمی- دولتی تشویق میکرد، امسال خبری از برگزاری آن مراسم ساده هم به گوش نمیرسد. نکند مسائل اساسی و حیاتی جوانان مانند ازدواج در جنگ و دعواهای تمامنا‌‌شدنی ورزش به فراموشی سپرده شود؟                  

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 184054

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • امیری- دانشجوی روان شناسی IR ۱۰:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۸
    11 0
    آقای دکتر مثل همیشه نظرات خوبی بیان کردید ولی به نظرم با اینهمه مشغله مسئولان هیچ فریادرسی نیست.
  • علی IR ۲۲:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۸
    8 0
    بسیار جالب بود-اصولا"تمام مقالات دکترگلزاری موشکافانه وجالب هستن
  • ali IR ۲۱:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
    0 0
    جالب بود اما.......
  • امیر IR ۲۰:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۵
    0 0
    خیلی خوب بود مرسی. مشکل ما فرهنگ سازی نیست مشکل اصلی ما بیکاری است!!