سمیه علیپور: در روزهایی که بلندتر فریاد زدن در جامعه و سیاست و هنر و گفتن مسائلی که اغلب هیچ سند و مدرکی برای آن رو نمیشود رواج یافته و رویکرد جدی گروهی شده است؛ کسی هم در سینمای ایران فریاد رواج فساد سر داده است.
فرجالله سلحشور چندی است که از فساد عمیق در سینما میگوید؛ اینکه بازیگران آن مسئله دارند و اساس و بنیان سینما که از غرب و هالیوود آمده فاسد است و در ایران نه تنها خود این سینما دچار فساد است، بلکه مفاهیم موجود در آن و تولیداتش هم موجب ترویج فساد میشود و همه اینها را در حالی میگوید که امیدوار است روزی مصلحانی از راه برسند و سینما را سالم کنند.
او حتی معتقد است این سینما با شرایط کنونی نمیتواند عمری طولانی داشته باشد و اگر چنین در مسیر خود حرکت کند، گروهی آن را از ریشه خواهند کند.
سلحشور نگران سینمایی است که خود را به هیچ عنوان عضو آن نمیداند و در روزهایی که هنوز واکنش به صحبتهای او در مورد بازیگران زن سینمای ایران ادامه دارد، در گفتوگویی نسبت به موضعگیریهای صورت گرفته در مورد سخنانش پاسخ داد.
واکنشهایی که نسبت به صحبتهای اخیر شما مطرح شده را چطور ارزیابی میکنید؟
خیلیها دوست ندارند اشکالات سینما مطرح شود، زیرا در صورت مطرح شدن این مشکلات عیش و نوششان به خطر میافتد. هیچ آدم صالحی از این صحبتها ناراحت نمیشود و حتما دوست دارد سینما درست شود. انسانهای صالح سینما میدانند که مورد خطاب سلحشور نیستند و همچنین درک میکنند من این حرفها را به چه کسانی زدهام.
تا زمانی که سینما درست نشود بنا ندارم سکوت کنم. از شکایت هم نمیترسم. تا جایی که وظیفه خود میدانم از مشکلات موجود خواهم گفت و تا زمانی که جان دارم در جهت رفع اشکال سینما فریاد خواهم زد.
اگر هدف اصلاح است، امکان آن وجود داشت این صحبتها در درون خانواده سینما مطرح شود؟
من به این مسئله اعتقاد ندارم. در 30 یا 32 سال گذشته همین کار را کردیم و خواستیم مشکلات را به صورت درونی حل کنیم. ما با التماس و خواهش از کسانی که در سینما اخلاق را رعایت نمیکنند خواستیم رویه خود را عوض کنند، اما عملا دیدیم کسی به حرفهای ما گوش نمیدهد.
غیر از ماجرای سفر آنجلینا جولی به ایران، اخیرا اتفاقی در سینما افتاده که احساس کردید، الان زمان مطرح کردن این مسائل است؟
همه این مسائل را پیش از این هم عوامل سینما میگفتند؛ چند وقت قبل محمدعلی کشاورز گفت، چندی پیش تهمینه میلانی، کیهان هم نوشت... همه این را میدانند. بالاخره هرچیزی از جایی شروع میشود.
البته شاید ماجرا از آنجایی کلید خورد که گفتند فلان هنرپیشه بدنام جهانی را دعوت کردهاند به ایران بیاید. این زخمی خفته و مربوط به درازمدت بود؛ دملی که الان سر باز کرده است.
شما سینما را دوست دارید؛ تعلق خاطری به آن احساس میکنید؟
من سینمایی را که در خدمت اسلام باشد و سینمایی اسلامی محسوب شود دوست دارم؛ سینمایی منطبق با اعتقادات و انقلاب مردم ایران.
و خودتان را عضو خانواده سینمای کنونی میدانید؟
من هزار بار در همه مصاحبههایم گفتهام عضو خانواده سینما نیستم، زیرا این سینما اسلامی نیست.
خب در همین سینما کسی مثل جمال شورجه که همکار نزدیک شماست هم کار میکند؛ فیلمسازی مثل ابراهیم حاتمیکیا هم فیلم میسازد. اینها هم مورد تایید نیستند؟
من جمال شورجه را خیلی قبول دارم، اما اینها جزو استثناها هستند. این استثناها را نباید به کل تعمیم بدهیم. نباید اگر چهار نفر خوب هستند، آنان را تابلوی کل سینما در نظر بگیریم. سینما یک «مجموعیت» است. امثال شورجه مستثنی هستند و فکر نمیکنم خیلی علاقه داشته باشند به عنوان عضو این سینما شناخته شوند.
وقتی میگویید تا زمان اصلاح سینما سکوت نخواهید کرد، چه افقی را پیش روی خود در نظر گرفتهاید، میخواهید این راه را چطور ادامه دهید؟
فکر میکنم سینماگران باشعور و فهیمی وجود دارند که میتوانند با حرکت در مسیر انقلاب تلاش کنند و موجب اصلاح وضعیت سینما شوند. اینها سینما را درست خواهند کرد و مانع فروپاشی سینما میشوند. من یقین دارم اگر سینما درست نشود، مذهبیها، بزرگان، نمایندگان مردم این سینما را با این مفاسد تحمل نخواهند کرد و آن را تعطیل میکنند. کسانی که به فکر سینما هستند اجازه نمیدهند این بلا برسر آن بیاید.
وقتی با واکنشهای پنج بازیگر سینما به صحبتهایتان مواجه شدید چه نظری داشتید؟
نظر پنج بازیگر را خواندم. ضربالمثل ایرانی هست که میگوید وقتی چوب را برمیداری گربهدزده حساب خودش را میکند. من چوبی را برداشته بودم که بعضیها را ناراحت کرده بود و واکنش نشان دادند، طبیعی است... ولی یقین دارم صالحین و خوبها و پاکهای سینما نسبت به این حرف واکنش نشان نمیدهند. چرا که آنها هم آروز دارند سینما ساخته شود.
اگر به این ترتیب است، چرا مقطعی بعد شما معذرتخواهی کردید؟
ظاهراً نسیم بود که مطلق نوشته بود سلحشور عذرخواهی کرد، در حالی که چنین نبود. من از زنها و مردهای خوب و سالم و دلسوزان سینما عذرخواهی کردم که آنان را در صحبتهایم استثنا نکرده بودم. هر عاقلی میفهمد مورد خطاب من خوبها نیستند.
توضیحات بعدی من در آن مصاحبه کاملا مشخص است که روی صحبت من با چه کسانی است. اگر عذرخواهی کردم از آنان بود نه از قاطبه سینما، نه از کسانی که اصرار دارند فضای سینما را برای رسیدن به آمال و لذتهای دنیاییشان آلوده نگه دارند.
با اینکه شما فیلم سینمایی نساختهاید، اما در تلویزیون با بازیگران زیادی کار کردهاید. این نگاه که از آن صحبت میکنید و بحث سالم بودن بازیگران را در انتخابهایتان رعایت میکنید؟
بچههایی که با ما بودند میدانند ما سعی خودمان را میکردیم افراد سالمی وارد گروه شوند؛ البته براساس برداشت از ظاهر افراد. انصافا از بازیگران راضی بودیم و بازیگران چه زن چه مرد بچههای خوبی بودند. غیر از این، سعی کردیم محیط سالمی فراهم کنیم و فضا آنقدر آلوده نباشد که هر مرد و هر زنی در هر گوشهای که دلشان خواست با هم بگو بخند داشته باشند.
سالم بودن بازیگران را به چه ترتیب تشخیص میدهید؟
براساس ظاهر. از افراد میشنویم فلانی بازیگر خوبی است و وقتی هم سر کار آمد دیدیم جلف و سبک نیست، براین اساس انتخاب میشود. در سریال حضرت موسی در این مورد بیشتر دقت خواهیم کرد. با اینکه در مورد بازیگران «یوسف پیامبر» خیلی تحقیق نکردیم، اما بازیگرانی که نصیبمان شدند زنها و مردهای خوبی بودند.
میتوانید از چند بازیگری که با نظر شما افراد سالمی هستند اسم ببرید.
قریب به اتفاق بازیگران زن ما در سریال «حضرت یوسف» مثل خانم معصومی، خانم ریاحی، خانم حمیدی، خانم بلوکات، خانم سرمدی، خانم مرتضوی، خانم ثمری و همهشان انصافا بازیگرانی بودند که از آنان راضی بودیم و خطایی یا بگو بخند با آقایان یا بگو بخند با خودشان جلوی آقایان از آنها ندیدیم.
نه اینکه ما به آنان تحکم کرده باشیم. وقتی میدیدند فضا سالم است، عوامل اصلی سریال کارگردان، مشاورش بچههای پاکی هستند و دنبال این جور بگو بخندها نیستند، خانمها که خودشان زمینه پاکی داشتند مشکلساز نشدند.
خارج از بازیگران سریال «یوسف پیامبر» چطور؟ بازیگری در نظر دارید؟
خانم تیموریان، خانم گلاب آدینه و خیلی خانمهای دیگر... زیادند. من آنها را خانمهای خوب و محترمه و با ارزشی برای سینما میدانم.
در مورد فیلمسازان به چه کسانی چنین نگاهی دارید؟
تقریبا میتوانم بگویم همه بچههای مذهبی و مومن سینما آدمهای پاک و سالمی هستند. وقتی میگویم مذهبی به جرات این را میگویم. برعکس کسانی که از اطلاق کلمه مذهبی به خیلی از عوامل سینما خجالت میکشند، من افتخار میکنم و با عزتنفس میگویم بچههای مذهبی. در میان آنها آقای شورجه، آقای بحرانی، مجتبی راعی، چند تا از فیلمسازان مشهد، آقای حاتمیکیا و مجید مجیدی هستند.
اینهایی که سرشان با مهر آشناست و دین و قیامت را فدای سینما نکردهاند. همه اینها را آدمهای خوبی میدانم و هنرمندان ارزشمندی محسوب میکنم، البته به علاوه کسانی که اسمشان یادم نمیآید.
براساس همان برداشتهای ظاهری که گفتید احتمالا مسعود دهنمکی هم باید در این جمع قرار بگیرد. چطور از او اسم نبردید؟ واکنش او را به صحبتهایتان خواندهاید؟
من باید آقای دهنمکی را استثنا کنم. او از آنهایی است که میخواهد هر دو طرف را داشته باشد و این عیب بزرگی است، من حرف خاصی در مورد ایشان ندارم و اگر بخواهم از مومنان و صالحان سینما اسم ببرم، ایشان جزو آنها نیستند.
در این شرایط سینما که شما نسبت به آن انتقاد دارید، نقشی هم برای مدیریت سینما قائل هستید؟
عیب مدیران سینما این است که قاطعیت ندارند، طرح برای اصلاح حوزه مدیریتی خود ندارند، و در برابر وضعیت موجود هم تسلیم شدهاند و این سینما را پذیرفتهاند. این اشکال به مسئولان سینمایی بازمیگردد، اما بخش اعظم مشکلات سینما به خود هنرمندان برمیگردد.
بخشی از خود هنرمندان هستند که وضعیت موجود را دوست دارند و انگیزهشان برای آمدن به سینما برای شهرت و محبوبیت و عیش و کیف دنیایی و رسیدن به آمال نفسانی و مادی است. من به اینها بیشتر اشکال وارد میدانم.
چرا شما فیلم سینمایی نمیسازید؟
فیلم سینمایی خواهم ساخت. از «یوسف پیامبر» هم دو فیلم سینمایی تهیه کردیم که یکی خود فیلم یوسف بود و یکی در جشنواره امسال حضور خواهد داشت. من فیلم میسازم، اما وقتی آدم کارهای بزرگ دست میگیرد، فرصت نمیکند به سینما خیلی فکر کند. ضمن اینکه آن بینندهای که سریالها دارد سینما ندارد.
من نمیدانم باید برم در سینما فیلم بسازم برای چی؟ در صورتیکه اگر فیلم خوب باشد از تلویزیون چند وقت بعد پخش میشود. من باید فیلم بسازم برای اینکه پول در بیاورم؟ گیشهای داشته باشم؟ به من بگویند سینماگری؟ اینها افتخار است؟ اینها را خیلی عزت و افتخار نمیدانم، اما اگر موقعیتی پیش بیاید خیلی ابایی ندارم از اینکه فیلم هم بسازم.
صحبتهای شما در مورد بازیگران از سویی مصداق تهمت تلقی شده، واکنش شما به این نگاه چیست؟
هرکسی از ظن خود شد یار من... هر کسی حرفهای من را از دیدگاه خودش برداشت میکند، یکی تهمت، دیگری حقیقت. هدف من این است که وضعیت موجود تغییر کند. اگر بتوانم هرکاری انجام میدهم. هدف من تخریب و تخطئه نیست.
به نظر من بخش اعظم بدنه سینما قابل استفاده است. بخش اعظم بدنه سینما میتواند در خدمت ارزشها، انقلاب، اسلام و در خدمت این مملکت و ملیت و فرهنگ و تمدن گذشته قرار بگیرد، به شرط اینکه یک جریان سالم ایجاد کنیم. سینما در این وضعیت آلوده و ناسالم نمیتواند خدمتی به جامعه انجام دهد. مثل آدم ناباب؛ آدم معتاد و خطاکار نمیتواند برای جامعه مفید باشد، اما اگر همین آدم توبه کند و دست از اعمال نادرست بردارد و رو به اعمال صالح بیاورد میتواند برای جامعه مفید باشد. سینما هم این طور است.
با توجه به نظراتتان، احتمالا راهکاری مثل گزینش اعتقادی میتواند سینما را اصلاح کند...
من 100 بار گفتهام؛ مهمترین مشکلی که با سینمای موجود داریم این است که اصول و مبانی سینما را هالیوود و کمپانیهای صهیونیستی تعیین کردهاند. این مبانی الحادی، ضدمذهبی و ضددینی در دنیا گسترش پیدا کرده، از جمله کشور ما. سینمایی که مبنای آن مادیگرایی و انسانمحوری است و در آنجا انسان حرف میزند نه خدا و دین و قرآن و کتاب.
ما میگوییم حرف را باید خدا بزند که در حقیقت همان قرآن و اهل بیت است، بایدها و نبایدهای جامعه اسلامی را آدمها تعیین نمیکنند مذهب تغیین میکند در حالی که سینما انسان محور است و این با اعتقادات ما در تضاد است.
پایه و اساس صحبت اولیه شما در مورد بازیگران براساس شایعاتی بود که در مورد آنان منتشر میشود و اتفاقا اطراف افراد مختلفی چنین چیزهایی وجود دارد، قرار داشت یا براساس شواهد؟
گاهی آنقدر شور میشود که دیگر لازم نیست شما ببینید. شوره زدن ظرف غذا بر جداره ظرف کاملا داد میزند. لازم نیست آدم ببیند. وقتی در اینترنت، سایتها، خانههایی که نیروی انتظامی گرفته، محلههای فسادی که گرفتند تعدادی از این آقایان و خانمها آنجا حضور داشتند دیگر همه چیز روشن است.
از اینکه اینها در ماهوارهها و سایتها خودشان را نشان میدهند و از داستانهایی که پشت پرده تعریف میشود و از دفاتر فیلمسازی گزارشها و حکایتهایی که میآید یکی دو تا ده تا صد تا نیست که حالا بپرسیم آقا شما یقین دارید؟ آنقدر وضعیت خرابتر از این حرفاهاست که جای سئوال نمانده است.
از فساد سینما بدتر مفسد بودن سینماست؛ وقتی میگویم سینما همه آن را مطلق نمیگویم. این سینمای موجود را میگویم. یک فساد را خود من انجام میدهم، یک فساد اینکه دیگران را وادار میکنم. سینما نه اینکه در خودش فساد و اشکال و ایراد دارد و با مذهب و اخلاق رابطه ندارد، بلکه به طور کل این فساد را دامن میزند؛ یعنی در جامعه رابطه نامشروع دختر و پسر، از هم پاشیدن خانوادهها، تجملپرستی، بیگانهپرستی و غربپرستی را رواج میدهد. این بدتر از آن فساد است. فسادی که در سینما وجود دارد به مراتب زیان آن کمتر از فسادی است که سینما میپراکند.
57243
نظر شما