به گزارش خبرآنلاین، کنت برانا پیش از آنکه نقش سر لارنس اولیویر را در «هفته من با مریلین» بازی کند، با این بازیگر مطرح بریتانیایی شباهتهای بسیار داشت.
نام این دو بازیگر و کارگردان مترادف با اقتباسهای شکسپیری در سینماست، هر دو به این شهره هستند که جملات ویلیام شکسپیر را مثل آب خوردن و بسیار عادی بیان میکنند و برای بازی در همین نقشهای شکسپیری تحسین شدهاند.
هم اولیویر و هم برانا اقتباسهای سینمایی «هملت» و «هنری پنجم» را ساختهاند و در آن بازی کردهاند و هر دو برای این کار نامزد جایزه اسکار شدهاند. اولیویر یک اسکار افتخاری برای کارگردانی «هملت» دریافت کرد.
با توجه به این شباهتها عجیب نیست که برانا در نقش اولیویر بازی کند و برای این نقشآفرینی نامزد جایزه گلدن گلوب شود.
برانا درمورد اولیویر گفت: «او در کارش استاد و در عین حال بسیار آسیبپذیر بود.» فیلم «هفته من با مریلین» داستان همبازی شدن اولیویر و مریلین مونرو در فیلم «شاهزاده و دختر نمایش» است.
این فیلم براساس خاطرات کالین کلارک ساخته شده که در آن مقطع با اولیویر کار میکرد و همراه مونرو در لندن بود. کلارک که پسر کنت کلارک مورخ هنری و برادر آلن کلارک سیاستمدار محافظهکار است، اولین بار خاطرات خود را سال 1958 منتشر کرد، اما قضیه اختلاف کارفرمای خود و بازیگر آمریکایی که آن زمان در اوج شهرت بود، از قلم انداخت.
سال 2002 بخشهای حذف شده در دسترس عموم قرار گرفت و همین بخشها مبنای فیلم سینمایی «هفته من با مریلین» شده است. نقش مونرو را در این فیلم میشل ویلیامز بازی میکند که تاکنون دو بار نامزد جایزه اسکار شده است.
این فیلم براساس خاطرات کالین کلارک ساخته شده که در آن مقطع با اولیویر کار میکرد و همراه مونرو در لندن بود. کلارک که پسر کنت کلارک مورخ هنری و برادر آلن کلارک سیاستمدار محافظهکار است، اولین بار خاطرات خود را سال 1958 منتشر کرد، اما قضیه اختلاف کارفرمای خود و بازیگر آمریکایی که آن زمان در اوج شهرت بود، از قلم انداخت.
سال 2002 بخشهای حذف شده در دسترس عموم قرار گرفت و همین بخشها مبنای فیلم سینمایی «هفته من با مریلین» شده است. نقش مونرو را در این فیلم میشل ویلیامز بازی میکند که تاکنون دو بار نامزد جایزه اسکار شده است.
برانا درمورد اولیویر و مونرو گفت: «اولیویر در جریان ساخت این فیلم متوجه شد میتواند با بازی در آن دوباره به روزهای اوج خود برگردد و به ویژه در آمریکا دوباره به شهرت برسد. اما فهمید کار کردن با مونرو بسیار دشوار است، به ویژه اینکه در نظر او مونرو یک بازیگر حرفهای نبود.»

لارنس اولیویر در فیلم «شاهزاده و دختر نمایش»
اولیویر در نهایت درمورد این فیلم که در بریتانیا فیلمبرداری میشد و موضعاش در برابر بازیگر نقش اصلی زن آن عقبنشینی و بازی مونرو را شگفتانگیز توصیف کرد. این درحالی است که به نظر برانا، همبازی او در «هفته من با مریلین» یک بازیگر حرفهای و قدرتمند است.
کارگردان فیلم «تور» افزود: «قبل از اینکه فیلمبرداری شروع شود ویلیامز هرآنچه را میشد درمورد مریلین خوانده بود. او نقش مونرو را بدون نقص بازی کرد. کمی که از فیلمبرداری میگذرد ما دیگر نقش بازی نمیکنیم، خود شخصیتها هستیم.»
اولیویر زمانی که فیلم «شاهزاده و دختر نمایش» را کارگردانی و در آن بازی کرد 50 ساله بود. برانا نیز در زمان فیلمبرداری «هفته من با مریلین» 50 ساله بود. «اولیویر از آن دست بازیگرانی بود که میگفت «هنوز جای کار دارد!» و من هم چنین اخلاق و رفتاری دارم.»

کنت برانا در «هفته من با مریلین»
برانا همیشه از اولیویر به عنوان یک بازیگر بزرگ نام برده و هرگاه این دو را مقایسه کردهاند با فروتنی از چیرهدستی اولیویر سخن گفته است. با توجه به کارنامه بازیگری اولیویر این تعریفها و تمجیدها عجیب نیست؛ اولیویر نقشهای اصلی را در «بلندیهای بادگیر»، «اتللو»، «ریچارد سوم» و «بازرس» بازی کرده است.
برانا قبل از اینکه زیر خنده بزند درمورد بازیگر اولیویر گفت: «چطور میشود طرفدار اولیویر نباشی؟ فقط به صحنه معروف فیلم «دونده مارتن» فکر کنید، همان صحنهای که با دریل داستین هافمن را شکنجه میکند. همین یک صحنه کافی بود تا یک نسل از اهالی بریتانیا به دندان پزشکی نروند!»
به نظر میرسد برانا که بازیگری جدی است شوخطبع هم هست و مطمئنا او به این شوخطبعی در جریان مراسم گلدن گلوب نیاز دارد، به ویژه که ریکی جرویز مجری مراسم است.
برانا و جرویز هر دو در شهر ریدینگ بریتانیا بزرگ شدهاند و هر دو در کودکی از بلفاست به این شهر نقل مکان کردهاند. برانا یک سال از جرویز بزرگتر است و به یاد میآورد که تیمهای فوتبال مدراس آنها اغلب رقیب یکدیگر بودند. برانا در دوران مدرسه یک فوتبالیست توانا بوده است.
برانا درمورد جرویز گفت: «یادم نمیآید او فوتبال بازی میکرده یا نه. اگر بازی کرده باشد حتما روبروی هم به زمین رفتهایم.»
کنت برانا بیشتر به خاطر به صحنه بردن یا تصویر کردن نمایشنامههای شکسپیر مانند «اتللو» و «هیاهوی بسیار برای هیچ» شهرت دارد و کارگردان فیلمهای «رفقای پیتر» و «مرده دوباره» هم هست. او سال 1990 برای «هنری پنجم» نامزد اسکار بهترین کارگردانی و بازیگری مرد بود و در 1997 برای «هملت» نامزد اسکار فیلمنامه اقتباسی شد.
لارنس اولیویر هم یک شکسپیرین بود و در حدود شش دهه فعالیت در حوزه بازیگری و کارگردانی، 10 بار برای فیلمهای «بلندیهای بادگیر»، «ربکا»، «هنری پنجم»، «هملت»، «ریچارد سوم»، «نمایشگر»، «اتللو»، «بازرس»، «دونده ماراتن» و «پسران برزیل» نامزد اسکار بهترین بازیگر مرد شد و در 1949 برای «هملت» این جایزه را از آن خود کرد. او سال 1989 در 82 سالگی درگذشت.
لارنس اولیویر هم یک شکسپیرین بود و در حدود شش دهه فعالیت در حوزه بازیگری و کارگردانی، 10 بار برای فیلمهای «بلندیهای بادگیر»، «ربکا»، «هنری پنجم»، «هملت»، «ریچارد سوم»، «نمایشگر»، «اتللو»، «بازرس»، «دونده ماراتن» و «پسران برزیل» نامزد اسکار بهترین بازیگر مرد شد و در 1949 برای «هملت» این جایزه را از آن خود کرد. او سال 1989 در 82 سالگی درگذشت.
آسوشیتدپرس / 23 دسامبر / ترجمه: حسین عیدیزاده
58241
نظر شما