رسانه ، ابزار است . اگر فردی که ابزار به دست می گیرد آشنایی کافی با آن نداشته باشد و یا در جای خود استفاده نکند سوء کاربری کرده است.
در جعبه آچار ، همه نوع ابزار آلات دیده می شود . اگر از انبردست برای بازکردن پیچ استفاده کنیم ، هم پیچ هرز می شود ، هم لبه های انبر ساییده می شوند و مهمتر از همه ، پیچ باز نمی شود و ضمنا راه را بر ابزار درست بعدی نیز می بندد . کسی که آموزش ندیده باشد یا مهارت کافی نداشته باشد و رسانه را با چکش یا بوق یا پاشنه کش اشتباه بگیرد همان سرنوشت تکرار می شود.
بله ، انبر دست به دم باریک یا سیم چین شباهت هایی دارد اما هر یک را برای کاری ساخته اند و استفاده نابجا یا جابجا استفاده کردن مصداق سوء استفاده و سوءکاربری است . بر همین مبنا ، رسانه هم ممکن است در جاهایی به چکش یا بوق یا پاشنه کش شباهت هایی داشته باشد اما بی توجهی به تفاوت ها و ظرافت ها مخاطره آفرین است .
اشکال در این است که ابزار را می دهیم دست کسانی که یا تازه ، وارد کارگاه شده اند و یا مهارتشان در کاربری ابزار دیگری است و ما با پندار آن که اینان نیز اهل بخیه اند، ابزارهای ظریف را به دستشان می دهیم . اگر در دربار آن سلطان صفوی ، پالان دوز با این استدلال که او نیز با سوزن سر و کار دارد و لذا اهل بخیه است خود را در صنف خیاطان و ترمه دوزان جا می زد در روزگار ما بسی مضحک تر و بلکه خطیر تر شده است . آن پالان دوز داستان ما کاش به خیاطی یا خود خیاط پنداری رضایت می داد؛ او دعوی بخیه زدن در اتاق عمل دارد !
.
کد خبر 191947
نظر شما