مومنی : آقای پزشکیان از شوک درمانی بپرهیزید/ بانکهای خصوصی در تحریک دولت به سمت اجرای سیاستهای تورم زا نقش دارند

به آقای پزشکیان پیشنهاد می کنم، پروژه ای را در دستگاه هایتان با عنوان بررسی «نقش بانکهای خصوصی در صنعت زدایی در اقتصاد ایران» تعریف کند، در حد آماری که منتشر شده، شواهدی وجود دارد که بانکهای خصوصی در دامن زدن به تب سوداگری در بازار ارز، سکه و مسکن، و تحریک دولت به سمت سیاستهای تورم زا چقدر نقش ایفا کردند.

به گزارش خبرآنلاین،فرشاد مومنی، اقتصاددان، با بیان انتقاداتی نسبت به اظهارات رئیس جمهور درخصوص قیمت بنزین، از ایشان خواست نظرات اقتصاددان ها درباره این موضوع را بشنود، با بیان اینکه اظهارات رئیس جمهور درباره قیمت بنزین، بسیار خطرناک و بی پایه بود، گفتبانک جهانی، رشد متوسط قیمت ها را از ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ برای یک دوره ۳۴ ساله مطالعه کرده است، این دوره از همان سالی است که برنامه تعدیل ساختاری در ایران اجرا شده و آمار آن خجالت آور است.

جماران در خبری نوشت:رشد متوسط قیمت ها در این ۳۴ سال، در عربستان صعودی۵۵درصد، جمهوری آذربایجان ۳۱۲ درصد، در مصر که منحط ترین کارنامه ها را در آفریقا داشته ۸۹۷ درصد ، در ایران بالغ بر ۱۲هزار درصد بوده است. وقتی به تولید پشت می کنید و از طریق شوک درمانی و دست بردن پی در پی می خواهید برای دولت کسب درآمد کنید، تولید ضربه می بیند و فقر، نابرابری و وابستگی ذلت آور به دنیای خارج افزایش می یابد و ناپایداری ذاتی سیستمی هم گریبان کشور را می گیرد.

با یک بهره کشی خشن و استثماری شدید علیه اکثریت قاطع جمعیت روبرو هستیم

 فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد که در نشست دولت چهاردهم و بحران صنعت کارخانه ای در ایران در این موسسه سخن می گفت، با بیان اینکه آنچه که در حیطه صنعت کارخانه ای ایران مشاهده می شود، نوعی آشنفتگی، سرگردانی و بلاتکلیفی مطلق است که از درون آن شاهد روند انحطاطی، شکننده و به غایت خطرناک هستیم، اظهارداشت: عنصر اساسی در این وضعیت، این است که ما با یک روند میان تهی سازی فراگیر نظام حیات جمعی روبرو هستیم. در این چارچوب، از یک سو با یک بهره کشی خشن و استثماری شدید علیه اکثریت قاطع جمعیت روبرو هستیم و از طرف دیگر، اکثریت قریب به اتفاق منافعی که از درون این مناسبات پدیدار می شود، نصیب افراد و گروه هایی می شود که ویژگی مشترک آنها، نداشتن علائق تولیدی است.

فقر اندیشه ای ، در نظام تصمیم گیری های اساسی ما بیداد می کند

وی افزود: فقر اندیشه ای ، در نظام تصمیم گیری های اساسی ما بیداد می کند که باعث شده بیشتر روی یک سلسله توهمات تمرکز داشته باشند تا اداره عالمانه و توسعه گرای کشور در عصر شتاب تاریخ. برای نمونه، روند بهره کشی شدید از مردم و بنگاه های تولیدی و نهاد دولت در یک سو و در طرف دیگر، روندهای قهقرایی است که در همه عرصه های رفاهی و کیفیت زندگی و چشم اندازهای توسعه ملی در آینده مشاهده می شود. اگر بخواهیم این وضعیت را حمل بر صحت کنیم، می توان گفت این فقر اندیشه ای است که بیداد می کند. آنها تصور می کنند از طریق تشویق دلالی، واردات و هر نوع فعالیت غیرمولدی، می توان انتظار بهبود وضعیت در ایران داشت.

جامعه ای که فهمی از منزلت تولید فناورانه نداشته باشد، در اسارت قدرتهای بزرگ قرار می گیرد

این استاد دانشگاه با بیان اینکه اگر اندکی از حمل بر صحت گرفتن مساله فاصله بگیریم و فراتر از آن را ببینیم، ماجرا مقداری پیچیده تر می شود ، توضیح داد: جامعه ای که فهمی از منزلت تولید فناورانه نداشته باشد، در اسارت قدرتهای بزرگ قرار می گیرد. مساله وابستگی یا اسارت به دست قدرتهای بزرگ را نباید صرفا در کادر مسائل احساسی ببینیم. از نظر احساسی، کتاب «مارک گازیوروفسکی»، با عنوان « سیاست خارجی آمریکا و شاه » را مطالعه کنید، مشاهده می کنید که او برای اولین بار در میان متفکران توسعه، شاخص دست نشاندگی برای رژیم های مسلط در کشورهای در حال توسعه طراحی کرده و در چارچوب آن نشان می دهد، گستره و عمق دست نشاندگی رژیم پهلوی، از حدودی که برای جامعه ایران قابل تحمل باشد، فراتر رفته است. بنابراین فروافتادگی رژیم پهلوی را از این طریق توضیح می دهد.

مفهوم «درونی شدن وابستگی» چیست؟

به گفته مومنی ؛ دیدگاه های جدیدتر درباره وابستگی از یک مفهوم جدیدی برای توضیح این مناسبات استفاده می کنند که مسائل ایران را بهتر توضیح می دهد. عنوان این مفهوم «درونی شدن وابستگی» است. در چارچوب این مفهوم توضیح داده می شود که در کشورهای توسعه نیافته و عقب مانده، بعد از اینکه مناسبات دست نشاندگی و وابستگی، طی چند دوره خود را بازتولید کرد، گروه های ذی نفع قدرتمندی در داخل پیدا می کند که حتی بدون نیاز یا اتکا به نیروی محرکه خارجی، مناسبات وابستگی را بازتولید می کنند.

راه حل وزیران صمت برای کمک به تولید کشور، واردات است!

این اقتصاددان، ادامه داد: شما می توانید این درونی شدن وابستگی را از طرز نگاه وزرای صنعت در ۱۰ ساله اخیر ایران نگاه کنید. همه آنها به طرز رقت برانگیز تولید صنعتی در برخی از واحدهای تولید کننده کالاهای به شدت مورد نیاز کشور سخن می گویند ، اما راه حلی که برای آن ارائه می کنند، واردات است. در این مناسبات مبتنی بر وابستگی، کمترین حدی از درک و آینده نگری دیده نمی شود. برای نمونه، ما اکنون رقمی بین ۳۰ تا ۳۲میلیون خودروی در حال حرکت در کشور داریم، می گویند این بازار ۳۲ میلیونی را با مجوز واردات ۲۰۰هزار خودرو تنظیم کنیم! این راه حل، مضحک است. آنها حلیم خارجی ها را هم می زنند و هیچ درکی از واقعیتهای ایران در این راه حل وجود ندارد. اگر بخواهیم، اظهاراتی از این سنخ را جدی تر بگیریم، باید به آنها نگاه کنیم که صداوسیمای ایران به آنها میدان می دهد و خدا می داند که چه کسانی از آنها پشتیبانی مالی می کنند، می گویند که این دو خودروساز بزرگش را تعطیل کند و ما کل مساله را از طریق واردات در کشور حل و فصل کنیم!

چاقوی خارجی ها را در این اقتصاد تیز می کنید!

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با اشاره به محدودیتهایی که کشور به لحاظ تامین ارز با آن مواجه است، خاطرنشان کرد: اگر این ۳۲ میلیون را حتی اگر در ۱۰ هزار ضرب کنیم، ۳۲۰میلیارد دلار می شود! آیا کشوری که برای تامین ۲ میلیارد دلار دارو، با مشکلات جدی روبرو است، می تواند فقط برای واردات خودروهای مورد نیاز کشور، ۳۲۰میلیارد دلار منابع آزاد کند!؟ بنابراین از نظر ایجابی، شاید رسالت ملی و دینی ما این باشد که علاوه بر سنجش میزان حمل بر صحت اظهارات، «درونی شدن وابستگی» را جدی بگیریم. وقتی مناسباتی طراحی کردید که پشت همه حرفها و وعده های شیرین و جذاب، انتهای کار، دامن زدن به مناسبات سوداگرانه و ضربه های مهلک زدن به بخش های مولد است، باید حکومت را متوجه کنیم که با این کار، عملا چاقوی خارجی ها را در این اقتصاد تیز می کنید! ولو اینکه وابستگی عاطفی به آنها وجود نداشته باشد و عجیر آنها هم نباشیم، گرچه که در حدی که رسانه ها منتشر می کنند، افرادی که با عنوان نفوذی و جاسوس شناسایی می شوند، کم نیستند.

بخش بزرگی از بازارگراهای مبتذل در ایران، نمی فهمند چه می گویند

وی با بیان اینکه بازارگرایی مبتذل، اساس و بنیان اندیشه ای بازتولیدمناسبات بهره کشانه را در اقتصاد ایران مدیریت می کند، گفت: اینگونه نیست که مثلا هر کس در دانشکده اقتصاد، بازارگرا بود، نوکر بی جیره و مواجب این مناسبات است، بلکه بحث بر سر این است که در جهت گیری های سیاستی، آن مناسبات بهره کش انتخاب می شود، از اندیشه بازارگرایی مبتذل به عنوان بزک و صورتکی به عنوان تامین اعتبار پشتوانه علمی این سیاستهای مخرب استفاده می کنند. ما به آنها که عالمانه بازارگرا باشند، احترام می گذاریم، وقتی کتاب «میلتون فریدمن» را می خوانید، روشن است که او می فهمد چه می گوید، اما بدبختانه بخش بزرگی از بازارگراهای مبتذل در ایران، نمی فهمند چه می گویند.

مناسبات بهره کش، از بازارگراها سوءاستفاده می کند و در ازای آن، امکاناتی هم به آنها می دهد

مومنی ضمن تشریح آرای میلتون فریدمن، با تاکید بر اینکه تمام گزاره های او گزاره های مشروط است اما این مباحث در ایران دیده نمی شود، اظهارداشت: مناسبات بهره کش از آنها استفاده خود را می کند و امکاناتی هم در ازای آن، به آنها می دهد. بخشی از آنها می فهمند که اگر رویکرد انتقادی را برگزینند و کاستیهای بازارگرایی مبتذل را مورد توجه قرار دهند، از گردونه مهر توزیع کنندگان رانت خارج می شوند. به همین دلیل هم است که این مناسبات، به همین شکل استمرار می یابد و هر رسانه ای که بوق تبلیغاتی این بازارگرایی مبتذل شود، از برخورداری های غیرمتعارفی بهره می برد و آنها که رویکرد انتقادی دارند، حذف و تهدید می شوند.

کل بضاعت مالی حکومتی که داعیه عدالت دارد، به زیر ۱۰درصد فروافتاده است!

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان اینکه به دولت محترم می گوییم شاقولی به نام سیاستهای تورم زا پیش روی خود بگذارد تا کارشناسانش اعلام کنند که برندگان و بازندگان آن، چه کسانی هستند، تاکید کرد: به قاعده این ۳۵ سال گذشته که تجربه شده، مهلک ترین ضربه ها به بنیه مالی حکومت وارد شده است. چقدر تلخ است حکومتی که داعیه عدالت دارد، کل بضاعت مالی اش برای اینکه وظایف حاکمیتی را برعهده بگیرد، در سال ۱۴۰۳، به زیر ۱۰درصد فروافتاده است؛ در حالی که دولت ایده آل بنیادگرایی بازار که به آن «دولت اسمیتی» می گویند، فقط برای اینکه نظم، عدالت و امنیت را برقرار کند، سهم امور حاکمیتی و تولید ناخالص داخلی اش، بالای ۱۵درصد است.

۲۱۷

کد خبر 1952124

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =