کشتن انسانهای بیگناه، از هر گروه و مذهب و در هر جای عالم و با هر توجیه و بهانهای که باشد، در تمام مذاهب و ادیان الهی حرام و مذموم شمرده شده است. مقام معظم رهبری (درخصوص حادثه 11 سپتامبر که منجر به کشتار انسانهای بیگناه زیادی شد)، در دیدار مسؤولان نهاد نمایندگی ولیفقیه و مدیران گروههای معارف اسلامی دانشگاههای سراسر کشور، با اشاره به حوادث آمریکا و دیدگاه اسلام در محکومیت هرگونه قتل عام و کشتار انسانهای بیدفاع اعم از مسلمان، مسیحی و افراد دیگر، فرمودند: «تفاوتی ندارد که این کشتار در هیروشیما و یا ناکازاکی، در قانا و یا صبرا و شتیلا، در دیر یاسین و یا بوسنی و کوزوو، در عراق و یا در نیویورک و واشنگتن باشد». خداوند متعال در قرآن کریم به کسی که عمداً انسان بیگناهی را به قتل برساند، خشم الهی و دوزخ ابدی و عذاب بزرگ وعده داده است (آیه 93 سوره نساء).همین اعتقاد دینی کافی بود تا ایران از نخستین کشورهایی باشد که پس از حادثهی 11 سپتامبر پیام همدردی با مردم آمریکا ارسال کند و عدهای از مردم ایران نیز با حضور در محل سفارت سوئیس در تهران که حافظ منافع آمریکا در ایران است، با روشن کردن شمع با مردم آمریکا ابراز همدردی کنند.
در سطح جهان، از سال 1937 میلادی، هنگامی که کنوانسیون پیشگیری و مجازات تروریسم در جامعه ملل به تصویب رسید، اقدامات تروریستی یکی از مهمترین نگرانیهای جامعه بینالمللی بوده است. از آن تاریخ، سازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای بینالمللی و منطقهای از منظر حقوقی و سیاسی بسیار به این پدیده پرداختهاند. از سال 1963 تا کنون، اسناد متعددی برای مبارزه و مقابله با اقدامات تروریستی تحت نظارت ارکان سازمان ملل متحد به تصویب رسیده است. شورای امنیت، به ویژه بعد از حادثهی 11 سپتامبر 2001، چندین قطعنامه در ارتباط با اقدامات تروریستی تصویب کرده است. در سپتامبر سال 2006، کشورهای عضو سازمان ملل با صدور قطعنامه شماره 288/60، تمام اشکال تروریستی در هر جا و با هر نیتی را شدیداً محکوم نموده و برای هماهنگ کردن تلاشهای مبارزه با تروریسم، استراتژی جهانی ضد تروریستی را تصویب نمودند. در این قطعنامه تمامی اقدامات، روشها و اعمال تروریستی در هرجا و توسط هر کس که انجام گیرد، به عنوان تهدید بر صلح و امنیت جهانی، تقبیح شده است.
اما با وجود همه تلاشهای بینالمللی و اتفاق نظری که در محکومیت عملیات تروریستی وجود دارد، ولی دنیای استکبار همچنان از این شیوه شوم و غیر انسانی برای مقاصد سیاسی خود استفاده میکند. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دولت و ملت ایران همواره قربانی ترورسیم دولتی و غیر دولتی بوده است. توسل به ترور از سوی دولتهایی مثل اسرائیل و آمریکا به یک سیاست رفتاری و برنامه کاری تبدیل شده است. شهید بزرگوار مصطفی احمدی روشن نیز قربانی همین سیاست غیر انسانی دنیای استکباری است. این کشورها که هر از گاهی ایران را به حمله نظامی تهدید میکنند، به چند دلیل توسل به ترور را به جای حملهی نظامی، گزینه مناسبی برای پیشبرد اهداف سیاسی خود میدانند. اولاً، با توجه به رویکرد جامعه بینالمللی و افکار عمومی در ممنوعیت تهدید و استفاده از زور، برای حمله نظامی نیاز به توجیه و بهانهی قابل قبولی دارند که از این حیث تا حد زیادی در مورد ایران دستشان خالی است. ثانیاً، جنگ مستقیم و عملیات نظامی هزینهی بسیار زیادی را برای غرب دارد که در این شرایط بحرانی قابل تحمل نیست. ثالثاً، عواقب و نتایج توسل به نیروی نظامی در برابر ایران، برای غرب قابل پیشبینی نیست. لذا، راه کوتاهتر و کم هزینهتری را انتخاب نموده و به ترور متوسل شدهاند. شواهد و برخی گفتمانها (مثل اظهارات سناتورهای آمریکایی و مقامات اسرائیلی) نشان میدهد که توسل به اقدامات تروریستی بر علیه شهروندان و دانشندان ایرانی به بخشی از سیاست خصمانه اسرائیل و آمریکا تبدیل شده است. متأسفانه با همهی مقررات و برنامههایی که برای پیشگیری و مقابله با اقدامات تروریستی در سازمان ملل متحد به تصویب رسیده و ارکان فرعی و کمیته های تخصصی و ویژه متعددی تحت نظر سازمان ملل متحد تشکیل شده و مأمور اجرای برنامههای به اصطلاح استراتژیک ضد ترور شدهاند، اما تا کنون حتی یک بیانیه هم از سوی این مراجع رسمی و بینالمللی در محکومیت از ترور دانشمندان ایران صادر نشده است. آنان که با ژست بشر دوستانه، حذف مجازات اعدام را توصیه میکنند و اعدام مجرمین و متجاوزین به جان و نوامیس مردم را که به حکم قطعی دادگاه محکوم شدهاند، رفتار ضد بشری میدانند و پشت سرهم قطعنامه صادر میکنند، معلوم است که چرا در برابر جنایت کشتن انسانهایی پاک و بیگناه مثل شهید مصطفی احمدی روشن، سکوت اختیار کرده و هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدهند.
یداله عسگری
کد خبر 195271
نظر شما