۰ نفر
۱۳ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۵

کیوان کثیریان

همه ما تناقض هایی در وجودمان داریم. بروبرگرد هم ندارد. این تناقض ها یک وقت هایی درونی است و فقط خودمان یا حداکثر اطرافیانمان می دانیم، یک وقت هایی هم عالم و آدم خبردار می شوند و طشت مان از پشت بام می افتد.

مثلا طرف، که خیلی به اظهار نظر درباره زنان سینما علاقه مند است، اصرار دارد به گلشیفته فراهانی بگوید بازیگر فیلم های فرهادی ( نه بازیگر فیلم های علی اکبری و ملاقلی پور و حاتمی کیا و تبریزی و مهرجویی و طالبی و حمیدنژاد و نعمت الله و...!) ، آن وقت فکر می کند کسی حواسش نیست به خودش بگوید بازیگر فیلم های محسن مخملباف.
یا همین طرف، کلی هزینه می کند و از سریال های پر خرجش نسخه سینمایی در می آورد که بدهد به جشنواره،  بعد پشیمان می شود و می گوید که این جشنواره کاباره است و من به چنین جشنواره ای فیلم قرآنی نمی دهم.

یا مثلا طرف، فیلم "جدایی نادر از سیمین" را به عنوان نماینده دولت ایران به اسکار معرفی می کند، بعد چون فکر می کند عمرا ً این فیلم اسکار بگیرد اعلام می کند که "اگر این فیلم اسکار نگیرد نشانه خصومت امریکا با ماست"، بعد که می بیند به احتمال اسکار گرفتن فیلم بالا رفته، در رادیو می‌گوید: "احتمال می‌دهم که به عنوان یک سیگنال مثبت بخواهند با در نظر گرفتن جایزه‌ای برای این فیلم نشان دهند که با ایران دشمنی ندارند". بعد که موفق می شود جایزه گلدن گلوب را بگیرد، تبریک های دولتی هم از راه می رسند، بعد مدیر عامل زیر مجموعه او فیلم را سالم و شریف و نماینده کل سینمای ایران و باعث افتخار کشور می داند، بعد یکی از طرفداران پروپاقرص شان (همان آقای معیار پاکی و ناپاکی آدم های سینما)، فیلم را "سیاه، ضد ایرانی و باب دل امریکا و صهیونیست" می داند و توهین به اسلام و خیانت به ایران  قلمداد می کند. بعد جشنواره فجر این فیلم "موهن وسیاه وصهیونیستی!" را در برنامه جشنواره می گذارد، بعد یک طرفدار دیگر که داوری هم می کند و تقدیر هم می شود، فیلم را مغایر با اهداف انقلاب و نظام و همسو با اهداف کشورهای غربی، آمریکا و اسرائیل می داند. تازه همین طرف آخری، که خانه سینما را لانه فساد می داند، به رییس همین لانه فساد، سفارش فیلمنامه می دهد.

یا مثلا طرف، هشت سال تمام جزو سران خانه سینما و رییس مهم ترین صنف آن بوده و در تغییر اساسنامه ها نقش فعال داشته، حالا که دیگر رییس نیست با اصرار تمام، خانه سینما و اساسنامه هایش را از ابتدا غیر قانونی می داند و می خواهد خانه سینما زیر و رو و کن فیکن شود و از هیچ  خصومتی هم کم نمی گذارد. تاره دو هزار امضای همکارانش را جریان مشکوک می داند.

یا مثلا طرف، خودش مدیر عامل خانه سینما بوده و از سوی آن به سیاسیون نامه تند و تیز سیاسی می نوشته ولی حالا خانه سینما را سیاسی می خواند، کمر به قتل خانه ای بسته که خود روزی سردمدارش بوده و زیر علم همان سیاستمدارانی سینه می زند که به آنها نامه آنچنانی نوشته بود. حافظه تاریخی خلق الله را می شود دست کم گرفت، ولی دیگر نه اینقدر.
 

یا مثلا طرف بلافاصله پس از جشنواره بیست و نهم فیلم فجر "جدایی..." را مذهبی ترین و بهترین فیلم جشنواره می داند که در خبرگزاری فارس هم منعکس می شود، بعد با جایزه گرفتن فیلم در گلدن گلوب و نامزدی اسکار، مقاله مفصلی در رد و تقبیح فیلم و صهیونیستی بودن آن می نویسد که در همان خبرگزاری منتشر می شود.
 

یا مثلا طرف، در تلویزیون پنبه 99 درصد تولیدات سال سینمای ایران را می زند و همه فیلم ها را مزخرف و بی ارزش می داند، آن وقت داوری جشنواره فجر را می پذیرد. که چه کند؟ که کلی فیلم مزخرف و "درنیامده" و بی ارزش را قضاوت کند و به آنها جایزه بدهد.
 

یا مثلا دستور انحلال خانه سینما را صادر می کنند و  موجبات نارضایتی هزاران نفر را فراهم می آورند، بعد به جشنواره فجر پیام نازک خیالانه و طنازانه می دهند و می فرمایند: " این طنازی، از هر خرمن، خوشه‌ای می‌چیند و چون در کنار هم می‌نشیند، به جلوه، صد چندان می‌شود." و در آخر می گویند: "توفیق، رفیق طریق عزت و اعتبار یکایک شما عزیزان باد."
امان از این تناقض ها که داریم. امان.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 196703

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۲۲:۱۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۱۳
    8 4
    قربونت برم این طرف تقصیری نداره سیستم این طور ایجاب می کند یعنی اگه بخوای تو بورس باشی و کسی مثل شما از شدت سرگیجه بیاید نقد ات کند بعد از راه همین نقدها مهم شوی و اسم در کنی راه اش همین است که این طرف رفته است می گی نه شما هم یک کمی از این نتاقض ها را تمرین کن اگه تو بورس اخبار نرفتی و مهم نشدی