۰ نفر
۱۹ مهر ۱۳۸۸ - ۰۷:۱۵

معتقدم مخاطب آقای احمدی‌نژاد هنگام سخنرانی ایشان در نیویورک سران کشورها و مردم جهان نبودند. دست کم مردم کشورهای غربی یا امریکایی‌ها، ژاپنی‌ها و اروپایی‌ها به هیچ وجه مخاطبان ایشان نبودند،

بلکه مخاطبان ایشان در سازمان ملل به دو گروه مشخص محدود می‌شدند. دسته اول مربوط می‌شد به طرفداران ایشان در ایران که عمدتاً جزء اصولگرایانی بودند که از دهه 80 وارد قدرت سیاسی شدند و دسته دیگر مربوط به مخاطبان ایشان در نیویورک مثل مسلمانان و برخی از کشورهای عربی و اسلامی می‌شد. در حقیقت این طور به نظر می‌رسید که آقای احمدی‌نژاد فقط برای آن‌ها صحبت می‌کند نه برای مردمان جهان به صورت عام. نکته دوم در خصوص سفر ایشان این بود که اساساً نگاه آقای احمدی‌نژاد در سفرشان به نیویورک و متن بیانات‌شان کاملاً برگرفته از نگاه ایدئولوژیک و جهان‌بینی آقای احمدی‌نژاد بود. این مطلب را می‌توان این طور تعبیر کرد که جهان در نظر آقای احمدی‌نژاد تقسیم شده بین قدرت‌های استعماری، استکباری، زورگو و قدرت‌های امپریالیستی از یک سو و گروه دوم شامل کسانی که خواهان استقلال و آزادیند مثل مردم کشورهای ایران، ونزوئلا، شیعیان لبنان و برخی از فلسطینی‌ها. البته آقای احمدی‌نژاد نخستین رهبر سیاسی نیستند که به چنین تقسیم بندی در عرصه بین‌المللی قائلند چه آن‌ که قبل از ایشان کارل مارکس این گونه تقسیم‌بندی را حدود صد و اندی سال داشت و جهان را بین دو گروه غربی و استعمارگر و کشورهای عقب مانده یا در حال توسعه تقسیم‌بندی می‌کرد. به عقیده من آقای احمدی‌نژاد فرصت بسیار خوبی در نیویورک در اختیار داشتند که این تفکرات و جهان‌بینی که به آن معتقدند را در آن تعدیل می‌کردند و بیشتر به واقعیات می‌پرداختند و ضمن بیان بخش عدالت طلبانه در بیانات‌شان به این نکته بیشتر توجه می‌کردند که در جهت آرام کردن فضای روابط و تعامل با کشورهای قدرتمند، کشورهای غربی و... حرکت کنند و از تنش‌ها بکاهند.

ایشان می‌توانستند کلمات و عباراتی را در نطق‌شان به کار بگیرند که با توجه به این که گروه 1+5 قرار است در خصوص پرونده هسته‌ای ایران تشکیل جلسه بدهد مقداری تصمیم گیری شدید را علیه جمهوری اسلامی ایران برای امریکا، انگلستان و فرانسه سخت کند. اما متاسفانه ایشان فقط به دیدگاه‌های خودشان فکر کردند. شاید در اینجا با توجه به نکاتی که عرض شد توجه بیشتر به منافع و مصالح ملی توقع بی‌جایی نباشد. به راحتی می‌توان رویکرد آقای احمدی‌نژاد در نیویورک و آقای هو جین تائو رئیس جمهور چین را در سازمان ملل با یکدیگر مقایسه کرد. همان طور که می‌دانید چین، امریکا و هند سه کشوریند که به خاطر اینکه بیشترین میزان گازهای آلاینده را تولید می‌کنند مورد انتقادند. به خصوص چین که 70 درصد سوخت صنایع چین از زغال سنگ را به خود اختصاص داده است. جالب است که رئیس جمهور چین پیش از پروازش به نیویورک در فرودگاه پکن اعلام کرد چین یک برنامه گسترده را تهیه کرده و به اجرا خواهد گذاشت که در نتیجه آن برنامه گازهای آلاینده ظرف مدت یک دهه کاهش پیدا خواهد کرد. بحث این نیست که آیا چینی‌ها این کار را می‌کنند یا خیر چراکه به لحاظ اقتصادی هم چین و هم هند برایشان بسیار دشوار است که تغییری در سیاست انرژی‌شان بدهند چرا که در نتیجه این تغییر هزینه اقتصادی آن‌ها بالا می رود و منجر به بیکاری می‌شود و پیامدهای منفی بسیار دیگری را در پی دارد و هر قدر هم که آن‌ها بخواهند دست به این اقدام بزنند جلوگیری از گازهای آلاینده به این سادگی‌ها هم نیست. اما نکته اینجاست که چینی‌ها برای اینکه دنیا را در مقابل خود قرار ندهند و افکار عمومی را با خودشان همراه کنند این مساله را عنوان کردند. در حالی که شاید اگر این انتقاد در رابطه با گازهای آلاینده به ایران وارد بود ممکن بود ایران برعکس چین عمل کند و در برابر چنین انتقادی واکنش نشان دهد. مقایسه رویکرد آقای احمدی نژاد با هو جین تائو بسیاری از مسائل را حتی بدون این که عنوان کنیم به خوبی روشن می کند. مقایسه ایران و چین تحت هیچ شرایطی درست نیست اما عملکرد آقای تاول بسیار نکته خوبی است که بهتر است مورد توجه قرار گیرد. به همین دلیل شاید به نتیجه مثبت این سفر نتوان خوشبین بود. ما امیدواریم دستاوردهای مشخصی از این سفر به دست آید. خروج کشورها هنگام سخنرانی آقای احمدی‌نژاد صحنه جالبی نبود که ما شاهد آن بودیم. در اینجا هم باید به دو نکته اشاره کنیم. یکی اینکه اگر معتقدیم تصویر مطلوبی از ایران در سطح جهانی وجود ندارد باید بگویم در این صورت نطق آقای احمدی‌نژاد در تغییر یا بهبود این تصویر چندان مناسب نبود اما اگر معتقدیم تصویری که از ایران در سطح جهانی وجود دارد مناسب است حتماً نطق ایشان مناسب بوده و بحثی در این رابطه وجود ندارد حال آن که باید به درستی به قضاوت بنشینیم و ببینیم کدام یک صحیح‌تر و منطقی‌تر به نظر می‌رسد؟

گذشته از تمام این بحث‌ها به نظر من یک سفر دیپلماتیک در چنین سطحی باید با برنامه‌ها و راهبردهای خاصی صورت گیرد که بتواند نتایج مطلوبی را برای دیپلماسی کشور داشته باشد. بنابراین من معتقدم مهم‌ترین شاخصه‌یی که باید در این گونه سفرها در نظر گرفته شود منافع ملی است. کشورهای دیگر نیز در این سفرها به این نکات توجه زیادی دارند بنابراین ایران نیز باید بیشتر به منافع ملی خود فکر کند چرا که از همه چیز مهم‌تر است. هر رئیس جمهوری یا هر مقام سیاسی دیگری در کشور باید منافع ملی جمهوری اسلامی ایران دغدغه‌اش باشد؛ این که در شرایط کنونی ایران منافع ملی‌اش در گرو چیست و چه چیزی را اقتضا می‌کند؟ در پایان نیز باید بگویم با نگاهی عادلانه و دلسوزانه برای تامین منافع ملی ایران باید تصویری که از ایران در سطح جهانی وجود دارد، تغییر کند تا بتوانیم دستاوردهای بیشتر و بهتری در این گونه اجلاس‌ها در سطح جهان به دست آوریم. در یک کشور آن چیزی که در درجه اول مهم است، مردم و توجه به خواسته‌های مردم است بنابراین با در نظر گرفتن این مطلب باید دیدگاه مردم را در نظر بگیریم تا متوجه شویم منافع مردم در چیست، منافع کشور در چیست. چرا که منافع مردم مهم‌تر از منافع شخص است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 19888

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 12 =