ایران 4 ماه پیش به صورت مخفیانه با آژانس انرژی هستهای وابسته به سازمان ملل تماس برقرار کرد تا طرح کلی وضعیتی نگرانکننده را ترسیم کند؛ سوخت یک رآکتور تحقیقاتی در تهران که ایزوتوپهای پزشکی تولید میکند و در هفته امراض 10 هزار بیمار را کشف و درمان میکند، تا پایان دی ماه 1389 به پایان خواهد رسید. ایران درخواستی نیز داشته است: آیا میتوانید ما را در یافتن کشوری که به ما سوخت جدید بفروشد کمک کنید؟
سؤال ایران درخواستی غم انگیز از سوی کشوری است که سوء ظن عمیقی درباره بلندپروازیهای هستهایاش وجود دارد. اما چنین درخواستی دربردارنده تهدید ناگفتهای نیز هست. اگر هیچ کشوری حاضر به فروش اورانیوم با غنای متوسط به ایران نباشد، ممکن است تهران بگوید که چارهای ندارد جز این که سوخت هستهای را خودش تولید کند، در واقع این امر ایران را یک گام به دستیابی به سوخت تسلیحاتی نزدیک خواهد کرد.
در رآکتور تحقیقاتی اورانیومی با غنای 75/19 درصد بهکار میرود، یعنی افزایشی شدید نسبت به اورانیوم غنیشده 5/3 درصدی که ایران تولید میکند. اکنون درخواست ایران درمرکز معاملهای نامتعارف است که با هدف خرید زمان راهحلی دیپلماتیک برای بنبست بلندپروازیهای هستهای ایران صورت میگیرد. در صورت موفقیت، ایران به سوخت مورد نیاز برای درمان بیماران ناامید دست خواهد یافت و به شدت انبار اورانیوم با غنای کمش را کاهش خواهد داد. اما منتقدان میپرسند که چرا ایالاتمتحده باید به ایران کمک کند، در حالی که هنوز هیچ موافقتی در مورد قطعنامههای شورای امنیت مبنی بر توقف فعالیتهای تأسیسات غنیسازی ایران صورت نگرفته و در ضمن سوخت پزشکی غنای بیشتری نسبت به سوخت موجود در ایران دارد.
هنری اسکلسکی مدیر اجرایی «مرکز آموزشی سیاست عدم تکثیر» در واشنگتن میگوید: «شما در حال خرید زمان بیشتری نیستید، شما به جای مسدود کردن سوراخ، مشغول بیرون ریختن آب از یک کشتی در حال غرق شدن هستید». مقامات دولت اوباما در این مورد میگویند به چنین معاملهای باید به عنوان اقدامی اعتمادساز و آزمونی برای تنشهای ایران نگریست. آنها اعلام میکنند که اگر ایران به خواست خود نرسد، به این نتیجه خواهد رسیدکه منافع ناچیزی در همکاری با سایر ملتها حتی برای اهداف انسانی و بیخطر خواهد داشت. جزئیات بیشتر توافق، از جمله جدول زمانی، قرار است در نشست 27 مهرماه وین مشخص شود.
یکی از مسئولان بلند پایه که خواست نامش به دلیل حساسیتهای دیپلماتیک فاش نشود، میگوید: «این یک اقدام اعتمادساز واقعی است. اگر ایران میگوید که سوخت را برای مقاصد پزشکی نیاز دارند، سوخت را در اختیارشان میگذاریم. اگر آنها بپذیرند، اورانیوم با غنای کم از ایران خارج خواهد شد. اگر آنها از این کار سرپیچی کنند، چنین رفتاری، داده دیگری خواهد بود مبنی بر این که بگوییم ببیند! ایرانیها جدی نیستند».
ایالات متحده این رآکتور را 40 سال پیش برای ایران ساخت و در آغاز اورانیوم تسلیحاتی (با غنای 93 درصد) در اختیار ایران قرار داد. اما پس از انقلاب ایران، ایالات متحده از تأمین سوخت بیشتر خودداری کرد. ایران اصرار دارد که ایالات متحده میلیونها دلار از پول سوختی را که تحویل نداده است در اختیار دارد. در سال 1366 با کمک آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران به توافقی با آرژانتین دست یافت، تا هسته رآکتور را برای کاربرد اورانیوم با غنای حدود 20 درصد تغییر دهد. در سال 1372 حدود 23 کیلو سوخت از آرژانتین به ایران منتقل شده است.
اکنون سوخت تأمین شده از سوی آرژانتین در حال اتمام است. یک گزارش خبری در ایران که در سال 1386 منتشر شده میگوید این رآکتور تعدادی از ایزوتوپهای مورد استفاده در اشعه ایکس و درمان اختلال تیروئید را تولید میکند. هنگامی که مقامات آمریکایی از خواست ایران درمورد سوخت جدید آگاه شدند، آنها تهدید بالقوهای را تشخیص دادند. در تأسیسات غنیسازی نطنز، ایران حدوداً 15هزار کیلوی (3 هزار و 300 پوند) اورانیوم با غنای کم انباشته است که اگر در سطح تسلیحاتی غنیسازی شود، برای یک بمب هستهای کافی است. هر روز این انبار رشدی حدود 19 کیلو (2/41 پوند) دارد، بنابراین مسئولان آمریکایی تصور میکردند اگر ایران دستاویزی برای غنیسازی بیشتر پیدا کند، فاجعه بار خواهد بود.
بنابراین دولت اوباما به این ایده دست یافت که بر اساس آن ایران برای تأمین سوخت رآکتور تحقیقاتیاش، ذخیره اورانیومش را در اختیار کشور دیگری (روسیه) قرار دهد. در این صورت، ضرورتاً ایران وادار خواهد شد تا از حدود 80 درصد ذخیره خود چشم پوشی کند تا همان میزان اورانیومی که در سال 1372 از آرژانتین تأمین کرد، به دست آورد و براساس میزان تولید کنونی، دو سال طول خواهد کشید تا ایران چنین حجمی را جایگزین کند.
طی سفر اوایل تیر ماه اوباما به مسکو، گری سامورا از کاخ سفید این ایده را با سرگئی کریینکو، رئیس آژانس انرژی اتمی روسیه و معاون وزیر خارجه روسیه سرگئی رایبکو مطرح کرد. یک مسئول بلندپایه آمریکایی گفت «هر دو طرف فوراً گفتند این ایده عالی است. روسها نیازمند آن نیستند که کسی به آنها بگوید چه چیز به منفعتشان است. هر چیزی که ساعت هستهای ایران را به تأخیر اندازد به نفع روسها خواهد بود».
اما روسیه میخواست کشور دیگری سوخت هستهای را دریافت کرده و به شکل صفحات فلزی ساخته شده از آلیاژ اورانیوم-آلومینیوم درآورد تا قابل استفاده در رآکتور باشد. بدین منظور فرانسه مطرح شد.
سازمان بینالمللی انرژی اتمی و مدیرکل آن محمد البرادعی از نزدیک در جریان این طرح بودند و با ایرانیها نیز در تماس بودند. پیش از مذاکرات حیاتی 9 مهر در ژنو، اوباما درباره این طرح با البرادعی گفت و گو کرد. این طرح مخفیانه پرورش یافت، بنابراین روز اول مهرماه هنگامی که محمود احمدینژاد رئیسجمهور ایران مسئله رآکتور تحقیقاتی را طی مصاحبه با «واشنگتن پست» و «نیوزویک» مطرح کرد و گفت که علاقهمند است مستقیماً سوخت را از ایالات متحده خریداری کند، مسئولان آمریکایی شگفت زده شدند.
مسئولان آمریکایی به شدت در مورد اظهارات احمدینژاد تأمل کردند، چرا که خرید مستقیم از ایالاتمتحده از نظر سیاسی غیرممکن است. آنها هنگامی آسوده خاطر شدند که در شب مذاکرات ژنو، به نقل از احمدینژاد اعلام شد که ایران اورانیوم با غنای کم خود را برای فرآوری به کشور ثالثی منتقل خواهد کرد.
منتقدانی چون اسکلسکی میگویند برای ایران بسیار ساده است که به اورانیوم با غنای بالا برای تسلیحات دست یابد. او خاطر نشان میکند که آرژانتین روند را آنلاین منتشر کرده است. مقامات آمریکایی در جواب میگویند ایران متخصصان فنی شناخته شدهای برای بیرون کشیدن اورانیوم از آلیاژ فلزی ندارد. با وجود این، در این لحظه، مسئولان آمریکای از گفتن این که کدام یک از آنها در دولت چنین طرحی را ارائه کرده خودداری میکنند. مسئول ارشد دیگری گفت: «تصور میکنم ما خواهان آن هستیم که پیش از آن که مبتکر این ایده را مشخص کنیم دریابیم که آیا آن موفقیت آمیز خواهد بود یا نه».
خبرنگار دیپلماتیک واشنگتنپست و عضو شورای روابط خارجی آمریکا
نظر شما