پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ _ محمد عارف معزی : اخیرا آیتالله سیستانی در پاسخ به پرسش جمعی از مقلدین خود توصیه کردند که پشت سر ائمه جماعتی که حقوق ماهانه از دولت دریافت میکنند، نماز نخوانند. این پاسخ سبب شده برخی به این گزاره دامن بزنند که عمده ائمه جماعات که در شرکتها و موسسات نماز میخوانند اینگونهاند و نباید پشت سر آنها نماز خواند. البته که فرزند آیت الله سیستانی در توضیحی فرمودند که پاسخ ایشان ناظر به ائمه جماعت در کشور عراق بوده است زیرا مقلدین عراقی ایشان این پرسش را مطرح کردهاند؛ لذا نکاتی پیرامون این شبهه سازی تقدیم میشود؛
یکی از پرسشهای پرتکرار این روزها این است که آیا امام جماعت حق دارد بابت امامت نماز حقوق بگیرد و مگر نماز خواندن عبادت نیست؟ این شبهه ظاهراً ساده است اما از نگاه شرعی نیاز به توضیح دقیق دارد، چون بسیاری تصور میکنند حقوقی که به امام جماعت داده میشود بابت «نماز خواندن» است، در حالی که فقه اسلامی دقیقاً عکس این را میگوید.
از نگاه فقه اسلامی، دریافت حقوق توسط امام جماعت نه تنها اشکال شرعی ندارد، بلکه کاملاً قابل توجیه و پذیرفتهشده است؛ البته با این شرط مهم که این مبلغ بهعنوان «دستمزد نماز خواندن» پرداخت نشود، چون عبادت قابل خرید و فروش نیست و هیچکس نمیتواند برای اقامه نماز جماعت پول بگیرد، اما نکتهای که بسیاری از مردم آن را نمیدانند این است که مبلغی که به امامان جماعت داده میشود دقیقاً برای خودِ نماز نیست، بلکه برای وقتی است که آنها صرف حضور در مسجد، پاسخگویی به مردم، رسیدگی به امور دینی، فعالیتهای فرهنگی و رفتوآمدشان میکنند.
در فقه گرفتن پول برای خودِ نماز جایز نیست؛ یعنی امام جماعت حق ندارد بابت «نمازی که میخواند» پول دریافت کند، زیرا عبادت قابل خرید و فروش نیست و نماز ارزش مادی ندارد. بنابراین اگر کسی فکر کند امام جماعت برای نماز حقوق میگیرد، دچار یک سوءتفاهم شده است. اما پس این حقوق برای چیست؟ در فقه پرداخت هزینه به امام جماعت برای سه چیز کاملاً مشروع است:
اول، زمانی که او اختصاص میدهد.امام جماعت موظف است هر روز در ساعت مشخص در مسجد حاضر باشد، آماده باشد، پاسخگوی مردم باشد، مشاوره بدهد، فعالیت فرهنگی انجام دهد و بخشی از زندگی خود را وقف امور مسجد کند؛ بنابراین دریافت هزینه برای «صرف وقت و حضور مستمر» مجاز است.
دوم، هزینه رفتوآمد؛ بسیاری از امامان جماعت از مسیرهای دور میآیند و باید روزانه در مسجد حاضر باشند، بنابراین هزینه ایابوذهاب و فرسودگی جسمی قابل پرداخت است.
سوم، فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی. بیشتر امامان جماعت فقط نماز نمیخوانند؛ آنها کارهایی مثل پاسخ به سؤالات شرعی، حل اختلافات محلی، آموزش قرآن، رسیدگی به امور مسجد، برگزاری برنامههای اعتقادی، ارتباطگیری با نوجوانان و جوانان و حتی کمک به نیازمندان را انجام میدهند، و شرع دریافت دستمزد برای این خدمات را کاملاً جایز میداند.
پس نتیجه این است که حقوق امام جماعت بابت نماز نیست بلکه بابت خدمات، وقت، حضور و هزینههای جانبی است و این موضوع از نظر شرعی کاملاً پذیرفته شده است.
نکته مهم دیگر درباره مقدار حقوق است؛ برخلاف تصور برخی که فکر میکنند امام جماعتها حقوق بالا دریافت میکنند، حقوق ماهانه آنها معمولاً کمتر از ده میلیون تومان است، یعنی کمتر از یک کارمند عادی و حتی کمتر از هزینههای معمول زندگی. در بسیاری از شهرها این مبلغ حتی کمتر از حد نیاز است. پس این حقوق نه نشانه اشرافیت بلکه تنها یک کمک حداقلی برای تأمین هزینههای زندگی و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی آنان است.
از نگاه اسلام نیز کسی که بخشی از وقت خود را برای امور دینی و مردم میگذارد، نباید برای گذران زندگی دچار مشکل شود؛ اگر امام جماعت نتواند هزینههای زندگی را مدیریت کند، نمیتواند ثابت و منظم در مسجد حاضر باشد و مجبور میشود شغل دیگری انتخاب کند که این موضوع به تضعیف مسجد و ارتباط مردم با امور دینی منجر میشود.
پس این هزینه حقوق برای نماز نیست بلکه نوعی بودجه برای فعال نگه داشتن مسجد است. در نتیجه، نماز فروشی نیست، اما حضور، وقت، رفتوآمد و خدمات امام جماعت قابل پرداخت است؛ فقه اسلامی این موضوع را مشروع میداند، حقوق آنها پایین و کمتر از عرف جامعه است و این پرداخت برای حفظ فعالیت مسجد انجام میشود نه برای خریدن عبادت.






نظر شما