به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، شهید سید محمد حسینی بهشتی در مکتب قرآن، جلد۲، صفحه ۳۳-۳۴ میگوید: متعدد این سؤال از من میشود که آ یا مخترعین به بهشت میروند یا جهنم؟
گفتم دوستان توجه کنید! اگر این دانشمند، دانشمندی است تلاش میکند برای این که میداند یک دانه اختراع که کرد، حقوق ماهانهاش از پنج هزار لیره تبدیل میشود به هفت هزار لیره! خب ارزش تلاش همان دو هزار لیره است دیگر. چه زحمتی است من و شما به خودمان میدهیم که این آقا را برای کارش ارزشی فوق این قائل شویم.
اگر نه از این بالاتر، فکر میکرده است که با این اختراع نام او در دنیا منتشر میشود معروف میشود مشهور میشود، شهرتطلبی و جاهطلبی و نامطلبی او را به این کار وادار کرده. خب این ثمرهاش همینجا نصیبش میشود. آیا باز هم طلبکار است از من؟ شما، جامعه، خلق خدا؟ نه آنچه میخواسته بهش رسیده.
اگر از این بالاتر میخواهد به جامعۀ انسانها خدمتی کند اما غرض او از آن خدمت، آن ته دلش را که میشکافتی این بود لذت میبَرد از این که دیگران او را دوست داشته باشند. این غیر از شهرتطلبی است، این یک مرحله بالاتر است. انسانهایی هستند از این که محبوبیت عامه داشته باشند لذت میبرند. او نیز فوراً در همین سرا به پاداش خودش رسیده، دیگر چیزی برایش باقی نمیماند.
اگر از این بالاتر باشد خالص خالص خالص، آدمی که بخواهد خالص خالص خالص کار کند این به نظر من نمیتواند مادی باشد. این اگر اسم خدا را هم به زبان نیاورد، اگر کلمهی خدا را هم نگوید، تا در درون هستیاش به بینهایتی پیوسته نباشد هرگز نمیتواند این کوشش را کند. کوششی که نه چشمداشت مالی داشته باشد، نه چشمداشت جاه و نام داشته باشد، نه حتی چشمداشت دوست داشتن و تشکر و تقدیر و محبوبیت داشته باشد، هیچ یک از اینها انگیزهی او نباشد. این باید یک عامل دیگر او را تحریک و تهییج میکند.
این آدم ممکن است خیال کند به خدا معتقد نیست، اما اینها غالباً کسانی هستند که به خدایی که ماها معرفی میکنیم معتقد نیستند. به آن خدایی که خود خدا معرفی کرده معتقد هستند. باور کنید بسیاری از بی خداها، بیخداییشان در اثر چهرهی غلطی است که ما از خدا در تحقیقاتمان در تعلیماتمان به مردم نشان دادهایم.
نظر شما