نسرين وزيري: مجري 45 ساله خبر ورزشي که از دقايقي قبل از ساعت 8 هرشب در قاب تلويزيون ظاهر ميشد و از برد و باخت در فوتبال و کشتي و ... خبر ميخواند؛ چهارسال پيش يکباره از حوزه ايذه و باغملک به عنوان زادگاهش، نامزد حضور در مجلس هشتم شد و با 65درصد آراي حوزه انتخابيهاش راهي خانه ملت شد. او اينک قصد نمايندگي از حوزه پايتخت را دارد و اميدوار است که پس از 3-22 سال حضور تلويزيوني در خانههاي مردم، تهرانيها هم به او راي خواهند داد.
«گاوداريهاي مجهز و به روز» که او آنها را«شيک» ميخواند و به شوخي ميگويد «خوشبحال گاوهايي که در آنجا خواهند بود» از جمله دستاوردهاي او براي حوزه انتخابيه به شدت محرومش است. حوزهاي که مردمش از او توقع آباداني و توسعه داشتهاند و او ارمغان او بعد از چهارسال برايشان اقداماتي بوده که ثمرهاش در سالهاي بعد نمايان ميشود.
دهقان دو گلايه از مردم حوزه انتخابيهاش و مجريان کار راه انداز دارد. نخست اينکه موکلانش در ايذه و باغملک بيشتر دغدغه مشکلات شخصي خودشان را دارند و توقعي بيش از توان قانون گذاري و نظارتي او دارند و دوم اينکه «قرارگاه خاتم الانبيا» و «بانک صنعت و معدن» به تعهداتشان عمل نکردهاند.
او که با ليسانس علوم ورزشي، با برنامههايي براي مديريت کلان ورزش قصد نمايندگي از پايتخت را دارد، در خبرآنلاين گفت که تا روز حضورش در کافه خبر -7 اسفند- براي تبليغات انتخاباتي ريالي خرج نکرده است. اين در حالي است که به گفته وي، موجودي حساب مالي «صداي ملت» در آن روز 34 ميليون تومان بود. موجودي اندکي در مقابل پولهاي کلاني که برخي از بيتالمال براي تبليغات انتخاباتي هزينه ميکنند و دهقان به آن معترض بود و ميگفت: « برخي مدعيان اخلاق چه هزينههاي کلاني که از جيب ملت نميکنند!»
مشروح مصاحبه با وي را در ادامه بخوانيد:
آقاي دهقان يادتان هست که دور قبل با چه شعارهايي راي آورديد؟
بله خوب به ياد دارم. من به علت سوابقم در صدا و سيما و حضورم در تهران با کار و وظايف نمايندگي آشنا بودم و تمام شعارهايم در راستاي وظايفي بود که به عهده يک نماينده مجلس است و کار مجلس محسوب مي شد. تلاشم اين بود که به وظايف اصليام بپردازم و وامدار افراد و گروها و احزاب نباشم. براي همين بود که در شعارهايم قول پيگيري امور را ميدادم نه ايجاد طرح يا پروژه خاصي که در حيطه وظايفم نيست. مثلا هيچ وقت نگفتم فلان سد را خواهم ساخت اما گفتم که براي اشتغالزايي جوانان تلاش مي کنم.
يادم هست در فرجه تبليغات انتخاباتي همان دوره مهمان مردم منطقه امازاده سلطان ابراهيم بودم که سد شهيد عباسپور در نزديکي روستاي آنها سبب شده عبور و مرورشان با ديگر مناطق از طريق با قايق و به سختي باشد. نمايندگان زيادي تا قبل از من قول داده بودند که براي مشکل آنها کاري خواهند کرد ولي من با اينکه بر سر سفرهاشن نشسته بودمو به رايشان هم نياز داشتم، به آنها گفتم که نمي توانم قولي به آنها بدهم.
کاري برايشان کرديد؟
خودشان شاهدند که پيگيري کردم ولي نشد. خواسته آنها به حق است ولي سد شهيد عباسپور يک پروژه ملي و عظيم است و نمي توان براي يک خواست محلي، آن را دچار خدشه کرد. ما همين مشکل را در حوالي سد کارون سه هم در مورد ديگر روستاها داريم ولي کاري از دستمان بر نميآيد.
به خاطر همين مشکلات محلي زياد بود که عطاي نمايندگي از شهرستان را به لقايش بخشيديد و ترجيح داديد که نماينده تهران باشيد؟
نه اينطور نيست. خدا وکيلي براي طرحهايم در مباحث ورزشي خواستم از تهران نامزد شوم تا وقت بيشتري براي پيگيري اين امور داشته باشم. در دورهاي که نماينده ايذه بودم، يکي از وظايفم پيگيري مصوبات دولت بود. پيگيريهايي کردم که به نتيجه هم رسيد. مثل آبياري منطقه 80 هزار هکتاري کشت آبي که 35 هزار فرصت شغلي ايجاد ميکند، امور زيادي را در دامداري و باغداري و ... پيگيري کردم که يک کار درازمدت 5 ساله است و ثمراتش بعدها حاصل خواهد شد. براي اجراي مصوبات دولت هم همه ساله کوشيدم تا رديفهايي را در بودجههاي سنواتي بياورم.
من حتي براي حضور بخش خصوصي در حوزه انتخابيهام هم فعاليتهايي داشتم. کارخانه حفار ماشين که از بخش خصوصي بود را به آنجا بردم که کار ساختمان سازي آن را به پايان رساندهاند و الان پيگير وام آن هستيم که متاسفانه بانک صنعت و معدن به تعهدش عمل نميکند. بيمارستان باغ ملک و گاوداري مجهز و به روز و .... از جمله کارهاي من براي ايذه و باغملک است. اين ها که گفتم، کارهايي است که انجام شده، اسنادش هم موجود است. يعني اين ايدهها روي کاغذ نيست، روي زمين و ملموس است.
سر سفره مردم هم چيزي از اين دستاوردهاي شما رفته است؟
نه و همين باعث شده که مردم ناراحت باشند و فکر کنند کاري انجام نشده. چون اينها کارهاي بلند مدتي است که نتايج و ثمراتش در آينده به بار مي نشيند. کارهايي هم نيمه کاره مانده. مثلا خود من هم از قرارگاه خاتم گله مندم چون قرار بود براي آبياري دشت هاي منطقه از طريق سد کاراون سه پروژهاي را عملياتي کند که نکرد. آقايان اگر نميخواستند اين کار را انجام دهند، خب اصلا آن را نميپذيرفتند تا به پيمانکار ديگري محول شود.
شما ميفرماييد براي مسائل کلان ورزش و دغدغههاي مديريتي آن ميخواهيد از تهران نامزد شويد، در حايکه در بحث بررسي صلاحيت وزير ورزش، هيچ نطقي از شما نشنيديم!
حرف شما کاملا درست است. ما در برههاي بوديم که دولت زيربار تشکيل وزارت ورزش نميرفت، کسي پيگير سهميه المپيک نبود، بودجه ادارات و فدراسيونها پرداخت نميشد و مرتب به ما مراجعه ميکردند که هرچه سريعتر وضعيت فدراسيونها را از بلا تکليفي در بياوريم.
کدام يک از اين دلايلي که گفتيد باعث شد که شما نه در موافقت با وزير ورزش و نه در مخالفت با او صحبت کنيد؟ عملا هيچ تحرکي از شما در آن روز ديده نميشد!
نوبت نطق کردن در مجلس با قرعه کشي تعيين ميشود که متاسفانه به من نوبت نرسيد. البته بعد از اينکه آقاي سجادي راي نياورد هم بنده احساس خوبي براي ادامه اين بحث نداشتم.
چقدر احتمال ميداديد آقاي عباسي به عنوان وزير ورزش معرفي شود؟ اصلا در 500 اولويت اول انتخاب وزير ورزش، ميشد انتظار حضور ايشان را داشت؟
نه واقعا! يکي از اشتباهات ما هم همين بود. براي همين است که ميخواهم از تهران نامزد شوم و تلاشم اين است که برنامه ورزشي ها را دنبال کنم.
آن زمان گفته شد که نمايندهها بر اساس يک مصالحه، به وزارت عباسي راي دادند. اين صحت دارد؟
نه اينطور نيست. من سعي ميکنم قسم نخورم ولي باور کنيد اينطور نبود. چون آقاي سجادي راي نياورده بود و موقعيت بدي بود، از يک سو فدراسيونها به مجلس فشار مي آوردند که زودتر به وضعيتشان سر و سامان بدهيم، از يکشو بحث سهميههاي المپيک با مشکل روبرو شده بود و ادارات ورزشي استانها مشکل مالي داشتند؛ از سوي ديگر دولت زير بار اجراي تاسيس وزارت ورزش نميرفت و ميخواست توپ را به زمين مجلس بياندازد که با عدم راي به وزير ورزش، مانع از تشکيل آن ميشود. در حاليکه خود دولت نيتي براي معرفي وزير نداشت و اساسا مخالف اين مصوبه مجلس بود.
قبول دارم که ما نمايندگان تحت آن فشارها بوديم که به وزارت آقاي عباسي راي داديم. اين اشتباه خودم و مجلس هشتم را قبول دارم.
در مورد آقاي عباسي در فشار بوديد، در مورد وزارت آقاي سجادي چرا هيچ اظهار نظري نکرديد و علنا در صحن علني از او حمايت نکرديد؟
من آن روز ثبت نام کرده بودم که در موافقت با وي نطق کنم اما نوبت به من نرسيد و هيچ يک از نمايندگاني که موفق شده بودند نوبت بگيرند هم حاضر نشدند نوبتشان را به من بدهند!
ببينيد وقتي آقاي توکلي به عنوان يک اقتصاددان در مورد استيضاح وزير اقتصاد موضع گيري ميکند، ميتواند روي آراي ديگر نمايندگان موثر باشد. شما هم به عنوان يک چهره ورزشي اگر در مورد هر يک از وزراي پيشنهادي ورزش صحبت ميکرديد ميتوانستيد تاثير گذار باشيد. اما اين کار را نکرديد. آنوقت چطور ميخواهيد با نمايندگي از تهران، به امور کلان ورزش و مديريت آن بپردازيد؟
در مباحث کارشناسي و مرتبط با تجارب و تخصص خودم از موقعي که وارد مجلس شدم، به عنوان مسئول کميته ورزش موضع گيريهاي بسياري کردم. اما در آن روزهاي خاص کسي به من نوبت نداد. اين که دست من نبود. اما پس از آن من بارها در مورد وزارت ورزش و عملکرد بد بکارگيري نيروهاي غير ورزشي و فدراسيونها انتقاد کردم و تذکر دادم.
آقاي دهقان، فضاي رقابتهاي انتخاباتي در پايتخت بسيار متفاوت از شهرستانها است. در تهران چهرههاي سياسي با يکديگر رقابت ميکنند نه چهرههاي بومي. شعارهاي منطقهاي چنداني در تهران شنيده نميشود در حاليکه شعارهاي انتخاباتي در شهرستانها همگي منطقهاي و بومي است. شما به عنوان چهره غير سياسياي که حداکثر انتقاد سياسياتان، اعتراض به عدم اجراي مصوبات استاني دولت بوده است، کجاي اين رقابتهاي سياسي در تهران قرار ميگيريد؟
اتفاقا گلايه من از دوستان رسانهاي است که فقط هربار پيگير وضعيت امور ورزشي بودند به سراغ من ميآمدند. در حاليکه من هم موضع سياسي داشتم. اما رسانهها در اين زمينه به سراغ من نميآمدند! يکي ازکارهايي که مندر اين دوره از انتخابات بايد بکنم، اين است که خودم را اثبات کنم. ديگراني چون آقايان توکلي و باهنر با مناصب مختلف طي 20-30 سال گذشته وقت داشند به عنوان يک چهره سياسي خودشان را نشان دهند و معرفي کنند. اما من فقط چهار سال نماينده بودهام و معلوم است که مثل آقايان مصباحيمقدم و توکلي و مطهري شناخته شده نيستم و هنوزخيليها من را به عنوان يک چهره رسانهاي ميشناسند نه يک چهره مجلسي.
با اين شرايط فکر ميکنيد ميتوانيد از مردم تهران راي بگيريد؟
اين ديگر با مردم است. من تلاشم را مي کنم. اين مردم هستند که با رايشان اعلام ميکنند که من اين توانمندي را دارم که نمايندهشان باشم يا نه. من نميخواهم خودم را به مردم تحميل کنم. چون اگر چنين قصدي داشتم ميتوانستم در حوزه قبليام بمانم.
البته حضورتان در ليست «صداي ملت» مي تواند يک شانس براي شما باشد. برخي ميگويند شما انتقاداتان را اين اواخر افزايش داده بوديد تا بتوانيد در چنين ليستي باشيد. اين صحت دارد؟
باور کنيد من به فکر راي جمع کردن ليستي نبودم که آمدم در ليست صداي ملت. انتقاداتم هم تندتر نشده تا به اين ليست بروم. از روز اول که قصد نامزدي از تهران را داشتم، روي خودم حساب کردم. من 3-22 سال در خانههاي مردم بودم و جواناني که امروز مردي شدهاند و حق راي دارند، خاطرات زيادي از من دارند و اميدوارم به من راي بدهند. در تمامي موضع گيريهايم سعي کردم در اظهارات غيرکارشناسي نداشته باشم وطرف جناح خاصي را هم نگرفتم.
من جزء جامعه ورزشي هستم و فکر ميکنم اگر مردم بفمند که من از تهران نامزد نمايندگي مجلس هستم، به من راي خواهند داد. چون سالهاست که مرا ميشناسند.
چرا ليست صداي ملت را برگزيديد؟ موسسين اين ليست همه از نامزدهاي احتمالي جبهه متحد بودند که وقتي در آن ليست قرار نگرفتند، «صداي ملت» را پايه گذار کردند. شما اصلا از گزينههاي مورد بررسي در جبهه متحد بوديد؟
اطلاع ندارم که در جبهه متحد دربارهام بحثي شده است يا نه. اما دوستان در «صداي ملت» با توجه به سوابقم و مواضع ورزشيام اين افتخار را به من دادند که در اين ليست باشم. من با ليستهاي ديگر هم رايزني نکردم.
شما خودتان را يک نامزد اصولگرا ميدانيد يا اصلاحطلب؟
من مستقلم، نه اصلاح طلب و نه اصولگرا. معتقدم که در مجلس هم بايد دنبال قانون خوب و مطالبات مردم باشيم نه خواستههاي احزاب و جناحها و طيفها. نبايد بناي ورودمان به مجلس، منتقد يا مخالف و موافق بودن با دولت باشد.
ولي در ليستي قرار داريد که ابتدا با عنوان «منتقدان دولت» پا به عرصه وجود نهاد. آيا شما هم طرح سوال از رئيسجمهور را همچون موسسين «صداي ملت» امضا کردهايد؟
نه. ولي نامه درخواست جلسه غيرعلني براي بررسي وضعيت بازار سکه و ارز را امضا کردم.
در خلال سخنانتان گفتيد که مواضع سياسي هم داشتهايد اما رسانهها به سراغتان نميآمدند. يکي دو مورد از اين مواضع سياسي را الان بفرماييد.
به نظر من مجلس وظيفه اش قانون گذاري است و دولت کارش اجراي قوانين مصوب مجلس است. تفسير قانون و تشخيص آن هم با مجلس و شوراي نگهبان است. از اين رو دولت حق تفسير مصوبات مجلس و عدم اجراي آن را ندارد.
موضع سياسي ديگرم هم انتقاد به شعارهاي اجرايي نشده دولت در اشتغالزايي است. عليرغم اظهارات رئيسجمهور مبني بر ايجاد يک و نيم ميليون شغل در سال گذشته، همچنان با تعداد متعددي بيکار و عدم امنيت شغلي در فضاي عمومي کشور روبروهستيم.
اين دومورد هم خيلي کلي و کمي اقتصادي بود. اجازه بدهيد يک سوال سياسي از شما بپرسمو موضعتان نسبت به آنچه که فتنه 88 خوانده ميشود، چيست؟
معتقدم که مواضع مقام معظم رهبري کاملا همه چيز را مشخص کرده است. حالا برخي بنا به هر دليلي، به هر شکلي مي خواهند اين بحث را ادامه دهند، کار درستي نيست. من به منظور خواني از مواضع رهبري اعتقادي ندارم. به جذب حداکثري و دفع حداقلي در منظر ايشان اعتقاد دارم که متاسفانه در اين زمينه خوب عمل نشد.
/2929
نظر شما