رای دادن
VOTING
مطالعه رأی دادن در علوم سیاسی به سه شاخه فرعی تقسیم میشود: رویههای رأی دادن، رفتار رأیدهی در حوزههای انتخابیه تودهای و رأیدهی در نهادهای کوچکتر نظیر مجالس قانونگذاری.
رأی دادن بهعنوان یک رویه گزینش، اولینبار در یونان باستان مطرح شد. از رأی دادن برای انتخابات مشاغل و مسئولیتها، که براساس اصل هیأتمنصفه گزینش تصادفی پر میشدند، چندان استفاده نمیشد، اما برای تصمیمات مربوط به پیشنهادات ارائهشده به مجمع دموکراتیک و نیز برای تصمیمات مربوط به سرنوشت افراد مورد استفاده قرار میگرفت. مجامع گاه به گاه در مورد بیرون راندن – یعنی تبعید موقت – افراد رأی میدادند. کلمات بیرون راندن و بیرونگرایی از ریشه یونانی «سفال» گرفته شده است، چون تکههای شکسته سفالها برای رأی دادن مورد استفاده قرار میگرفتند. ورقههای رأی چندگانه با نام و دستنوشته یکسانی پیدا شدهاند که بر نخستین رأی مکتوب سازمانیافته موافق (یا مخالف) دلالت میکند.
نامه پلینی جوان به تاریخ 105 میلادی نشان میدهد که یکی از نخستین بحثها پیرامون رویههای رأیدهی در سنای رم مطرح شده است، اما طرح و پیشبرد رویههای رأیدهی بعدها توسط نهادهای مذهبی قرون وسطی در اروپا مطرح شد. از آنجا که این نهادها ناچار بودند مقامات خود را مستقل از مقامات پاپی در رم گزینش کنند، رویههای سنجیده برای انجام این کار تدوین کردند. همزمان، دولتشهرهای ایتالیا رویههای رأیدهی سنجیدهای تدوین کردند. قواعد انتخاب دادرسان کل در ونیز از معروفترین این رویهها بودند.
در قرن هجدهم رأیدهی به عنوان موضوع محوری نظریه دموکراتیک با اندیشههای روسو و کوندورسه دوباره ظهور کرد. قوانین اساسی دموکراتیک حاوی قواعد رأیدهی در فاصله 1787 و 1793 برای ایالات متحده، فرانسه و لهستان نوشته شد.
مطالعه رفتار رأیدهی در مقابل رویههای رأیدهی در قرن بیستم شروع شد. نخستین مطالعات رفتار رأیدهی تودهای براساس دادههای جمعی نظیر نتایج انتخابات استوار بود. جغرافیدانان انتخاباتی به پیروی از سنت زیگفرید توانستند میان برخی ویژگیهای جغرافیایی و الگوهای رفتار رأیدهی ارتباط برقرار کنند. هربرت تنگستن در سوئد یکی از اولین مطالعات عوامل مربوط به حضور انتخاباتی را که باز هم براساس دادههای جمعی استوار بود انجام داد.
مطالعه رأی دادن در مجالس قانونگذاری نظیر مجلس عوام و کنگره ایالات متحده نیز (که غالباً رأی دادن حضور و غیابی خوانده میشود) به اوایل این قرن بازمیگردد. در ابتدا شیوههای جمعی به ویژه توسط ا.ی.ا.ل لوول در کتاب حکومت انگلستان (که در سال 1919 در آن تجدیدنظر شد) مورد استفاده قرار گرفتند. در ایالات متحده که نظم حزبی ضعیف است شیوههای تحلیل شکافهای میان دموکراتها یا میان جمهوریخواهان براساس شاخصههایی چون ایدئولوژی آنها، طول زمان خدمت آنها در کنگره، یا منافع بخشهای آنها بسیار جا افتاده است. در انگلستان قدرت نظامهای حزبی حاکی از این است که مجلس عوام کاملاً غیرسازنده است. اما، چند مطالعه رأیدهی مبتنی بر حضور و غیاب، از شاخصههای غیرمستقیم نظیر مشاجرات در صحن مجلس، عضویت در جناحهای حزب یا پیشنهادات مربوط به استفاده از اولین فرصت ممکن استفاده کردهاند.
منبع: فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد/نویسنده:ایان مک لین/ ترجمه: دکتر حمید احمدی/ با اندکی تلخیص
/2727
نظر شما