اگر جمهوری اسلامی بخواهد بماند باید عناصر ناباب روحانی بیرون بروند

از صد سال پیش عناصر ناباب، پست، مخرب در این لباس [روحانیت] آمده است. اگر این جمهوری بخواهد بماند این‌ها باید بیرون بروند. باید متعهدین بمانند. باید آن‌هایی بمانند که نمونه‌ای از امام باشند. این نهایت احترام به روحانیت است. ما این‌قدر برای این‌ها احترام قائلیم که می‌گوییم، تهذیب.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سایت مبلغ پس از ۴۵ سال متن سخنرانی علامه محمدرضا حکیمی اندیشمند فقید اسلامی را منتشر کرد. این سخنرانی در نیمه مرداد ۱۳۵۸ طی دو شب در ورزشگاه موسوم به شماره ۳ واقع در خیابان ۱۷ شهریور انجام شده است. موضوع سخنرانی درباره ولایت تکوینی و تشریعی است که در ادامه به بحث ولایت فقیه و انقلاب اسلامی می‌رسد. بخش‌هایی از سخنرانی شب نخست را به نقل از مبلغ در پی می‌خوانید:

یک آقایی نوشته است: «[حرف‌های تو] توهین به روحانیت است.» این مزخرف است. من خودم روحانی هستم، طلبه هستم. تمام کتاب‌های من آخوندنامه است. روحانیت دو قسمت است: یکی همین است که امام خمینی (ره) [می‌گویند] (خواهش می‌کنم اگر نخوانده‌اید بروید بخوانید) چند شب پیش در روزنامه با تیتر درشت از قول امام نقل کرده‌اند که ما در معممین، کسانی را داریم بدتر از ساواکی‌ها. پس روحانیت دو بحث است: اسلام منهای روحانیت خیانت است. اسلام به علاوه روحانیت یعنی هر کسی که دو متر و نیم موری پیچید، این هم خیانت است. اسلام با روحانیت اصیل و متعهد… [راه درست است]

... فخرالاسلام یزدی که حتی بنده وقتی معمم هم بودم در مشهد کنار او راه می‌رفتم، یک سید با ریش و عمامه که الحمدلله تیربارانش کردند، یکی از رفقا می‌گفت: «در ماه رمضان رفتم خانه کسی دیدم او [فخرالاسلام] نشسته دارد مشروب می‌خورد. (خدا شاهد است) بعد گفت فلانی بیا بخور که علی بن ابی طالبش هم می‌خورد.» این توهین به روحانیت است؟! من که امثال این‌ها را می‌شناسم باید دست صادق خلخالی را ببوسم… از صد سال پیش عناصر ناباب، پست، مخرب در این لباس آمده است. اگر این جمهوری بخواهد بماند این‌ها باید بیرون بروند. باید متعهدین بمانند. باید آن‌هایی بمانند که نمونه‌ای از امام باشند. این نهایت احترام به روحانیت است. ما این‌قدر برای این‌ها احترام قائلیم که می‌گوییم، تهذیب. شما اگر یک جنس را در بازاری بخرید، اگر همه‌اش پوسیده باشد رد می‌شوید، اما اگر جدا کردید، معلوم می‌شود توجه دارید و به این جنس اهمیت می‌دهید…

 

درباره جمهوری اسلامی

در رابطه با جمهوری اسلامی هم که نوشته‌اند «توضیح دهید»، همانی است که عرض کردم. هیچ عاقلی نمی‌آید برنامه‌ای بدهد و بعد بگوید خداحافظ. پس اگر خداوند متعال می‌خواهد دینش اجرا شود، این دین باید قدرت داشته باشد. قدرت هم به حکومت است. وگرنه ما در زمان سابق چه بدبختی داشتیم، سی میلیون مسلمان در این کشور بود. تاریخش را دو بی‌غیرت در یک شب‌نشینی عوض کردند. دو ولد زنا. من می‌شناسم که چه کسانی این کار را کردند و به گردن رژیم سابق گذاشتند. دو نفر ولد زنا در یک شب می‌نشینند برای سی میلیون مسلمان با ۱۴۰۰ سال فلسفه و… [تصمیم می‌گیرند]. من اتفاقا آن زمان می‌خواستم این موضوع را مطرح کنم که آقا شما که هزاره ابوریحان و ابن‌سینا می‌گیرید و این‌ها را مفاخر ایران می‌دانید، اگر خود ابن‌سینا زنده بود، آیا نامه نمی‌نوشت که چرا تاریخ پیامبر را عوض می‌کنید؟‌ پس ببینید چه دلقک‌های بی‌شرفی بودند!…‌ اگر زکریای رازی زنده بود، نامه به این‌ها نمی‌نوشت که من به عنوان طبیب بزرگ شرق و اسلام، تاریخ محمد(ص) را می‌خواهم. چرا عوض کردید؟ ببینید چه نامردانی بودند؟ بر دست‌پروردگان همین محمد(ص) افتخار می‌کردند و تاریخ پیغمبر را عوض می‌کردند! اگر خواجه نصیرالدین طوسی زنده بود به این‌ها نمی‌نوشت که من که خواجه نصیر الدین طوسی هستم، بنده محمد(ص) هستم، چرا تاریخش را عوض می‌کنید؟ پس اگر دین خدا باید اجرا شود، جمهوری اسلامی هم باید باشد

اگر ما اهل ولایت و معتقد به ولایت تشریعی باشیم، یعنی به «ائمه طاهرین» و «مظاهر حکم‌ الله» و «اجرای حکم الله»، باید کاری کنیم که خواسته‌های این‌ها عملی شود. نباید کنار بایستیم هر قلدری بیاید

اتفاقاً قبل از شروع جریانات انقلاب در یک سال و نیم اخیر، یکی از اساتید دانشگاه به من گفت که مستشرقی آمده ایران و از من پرسیده که «من آمده‌ام ایران را به عنوان یک کشور اسلامی مطالعه کنم، اما اصلاً اثری از اسلام در این کشور نمی‌بینم. در حالی که ما این‌جا را به نام یک کشور اسلامی می‌شناختیم.» پس اگر کسی در خونش تشیع، امام، مهدی(عج) و صادق(ع) وجود دارد، باید کاری کند که احکام این‌ها اجرا شود. باید کسب قدرت و تحصیل حکومت الهی کرد که ان‌شاءالله [احکام الهی اجرا] شود.

 

آرزوی امام در انتخاب مهندس بازرگان برآورده نشد

نوشته‌اند: «انتخاب مهندس بازرگان به حکم ولایت شرعی از طرف امام صورت گرفته است. ما در برابر دولت میانه‌رو و غیرانقلابی ایشان چه وظیفه‌ای داریم؟» خب امام که دستپاچه شده‌اند و دارند قانون اساسی را تصویب می‌کنند. در روزنامه چند روز پیش از خود امام نقل شد که باید چراغ برداریم و دنبال یک انسان بگردیم، معلوم است که خود امام هم الان توقعاتشان برآورده نشده است. چند جا دیدم فرموده‌اند اسم اسلام هست، حقیقت اسلام نیست. معلوم می‌شود که امام هم در آن برهه از زمان، صلاح [کار] را این‌طور دانسته‌اند و الان دنبال مسائل دیگر هستند و آرزوی ایشان هم برآورده نشده است.

 

راه همین است که «آقا» می‌گوید

کاش حالا که جمهوری اسلامی شده است، مسلمانان ایران از همه طبقات کمی به اخلاق اسلامی توجه کنند؛ اخلاق فردی و جمعی، در رابطه با همسایه، خانواده، بچه، حتی اصناف، در بازار گران‌فروشی نکنند، واقعا این‌ها چیزهایی است که خود مسلمانان باید رعایت کنند که خون شهدا و هویت انقلاب محفوظ بماند. ما هم خوشحالیم که ولایت ائمه در وجود امام در حدی که در فرد بشر مقدور است تجلی پیدا کرد. ایشان از نظر علم، تقوا، زهد، شعور اجتماعی، حرکت، شجاعت و قاطعیت در برابر جبارها و طاغوت‌ها [سرآمد هستند و کوشیدند] تا داستان به این‌جا رسید. حالا [روی سخنم با] جوان‌های ما از دختر و پسر در سطح دانشگاه و دبیرستان‌ها [است]، اگر واقعا شور و هیجان کار اجتماعی دارید، خودتان می‌دانید؛ ولی اگر شور و هیجان کاری اجتماعی در رابطه با دین دارید، این جمعیت‌ها را رها کنید. راه همین است که «آقا» می‌گوید. ما خیلی‌ راه‌ها را رفته‌ایم و علما و کتاب‌های زیادی دیده‌ایم، اما حق و حقیقت و راه صحیح دین همین است. می‌شود این راهی را که امام می‌روند و اشخاصی را معین می‌کنند در جایی گیر کند، حتی در روایت داریم که به ائمه مسلمین و کسانی که در راس جامعه قرار دارند، راهنمایی کنید. حرفی نیست. ممکن است اشتباهی باشد؛ ولی به این معنی نیست که راهمان را جدا کنیم و مسلک دیگری را به وجود بیاوریم.

۲۵۹

کد خبر 2023695

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار