هیجدهم اسفندماه نخستین سالگرد درگذشت مردی است که عمرش را به پای کتاب گذاشت. کتاب خطی فهرست کرد، کتاب نوشت و تصحیح کرد، کتابخانه درست کرد، با کتاب زیست، درباره کتابفروشی نوشت و عاقبت در میان انبوهی از کتاب دنیای ما را ترک کرد.
اگر بگوییم افشار فقط و فقط برای کتاب زیست، سخنی به گزاف نگفته ایم. فراوان هستند کسانی که بخش مهمی از زندگی آنان را کتاب تشکیل می دهد، اما افشار همه چیزش کتاب بود، فقط کتاب.
البته و صد البته این «کتاب» که اساس کار و زندگی وی را تشکیل می داد، کتابی بود که برای ایران باشد. او مردی مذهبی نبود، اما به کتابی که برای ایران اسلامی و شیعی بود احترام وافر می نهاد. وقتی کتاب تاریخ تشیع من در سال 1368 منتشر شد چون نام کتاب تاریخ تشیع در ایران بود، برای وی ارزش داشت، آن را در مجله آینده معرفی کرد، با بنده تماس گرفت و تشکر کرد.
برای او تفاوتی نداشت که این کتاب را یک ایرانی در روزگار دیرین نوشته باشد، یا یک ایرانی امروزی یا یک فرنگی یا یک چینی و ژاپنی. مهم برای او این بود که این کتاب مربوط به ایران باشد. خواه در لغت، خواه در ادبیات، خواه در شعر و سیاست و اجتماع و هر نوع پژوهشی که می توانست گوشه ای از ایران را بشناساند و معرفی می کند.
افشار تمام توانایی های خود را برای کتاب و کتابخوانی و کتابخانه گذاشت، هم مدیریت کرد، هم کتابداری کرد، هم تصحیح کرد، هم تالیف کرد، هم معرفی کرد و هم ... و هر کاری که از دستش برای کتاب ساخته بود انجام داد. او کارهای بزرگی در حوزه ایران و کتاب کرد، کارهایی مبتکرانه که یاد آنها در تاریخ کتاب و کتابخانه و کتابداری در ایران باقی خواهد ماند.
اکنون یک سال از درگذشت این مرد ایرانی و کتابی می گذرد. در طول سال گذشته و به احترام این بزرگ مرد، چندین ویژه نامه از مجله و کتاب منتشر شد. تقریبا می توان گفت اهل دانش به او احترام گذاشتند، اما تردید نداریم که حق او بیش از این بود.
بدون تردید آیندگان قدر ایرج افشار را بیش از زمان ما درک خواهند کرد.
دوستان عکاس ما این عکس را در جریان حضورش در مجلس قدیم در محفلی که به مناسبت بررسی روابط فرهنگی ایران و افغانستان تشکیل داده بودیم، از آن مرحوم گرفتند. خدایش رحمت کند.
رسول جعفریان
نظر شما