۰ نفر
۲۸ اسفند ۱۳۹۰ - ۲۳:۱۷

شمایی که از اینده تحولات سیاسی در فرانسه می توان دید بسیار مبهم و غبارآلود است و هیچ رصدخانه سیاسی فعلا قادر به حدس متمایل به یقین برای انتخابات نمی تواند باشد.

جهان در حال تحول و تغییرات جدی است. در سال دو هزار و دوازده میلادی فرانسه، روسیه و ایالات متحده با الهام از روند تحولات جهانی، آزمونهای دشواری را در پیش روی خویش دارند و بار دیگر با انتخابات ریاست جمهوری تلاش می کنند که در حفظ موازنه قدرت سهیم باشند. این تغییرات و تحولات در مغرب زمین در مقطعی شکل میگیرد که بیداری اسلامی یا تکاپوی بیداری و رشد انتفاضه ضد حکومتی در کل جهان عرب و جهان اسلام فراگیر شده است. مبارک هم پیمان غرب، دوست استراتژیک فرانسه و امریکا در حصر و بند است. در تونس که از هم پیمانان فرانسه بشمار می رفت، اسلام گرایان معتدل حاکم شدند.علی عبدالله صالح یمن را ترک گفت و پس از یک دوره چالش خونین قدرت را به مردم واگذار نمود.سرهنگ معمر قذافی که این اواخر دوست گرمابه و گلستان غرب به ویژه فرانسه شده بود با بهره گیری از روش های سنتی خصم قبائل خود گشت و قبائل لیبی با کمک دوستان نو غربی قذافی، او را بدون محکمه و محاکمه به قتل رساندند و سرانجام در بحرین و سوریه و جاهای دیگر مشکلات فراوان است.

 

جناب نیکولا سارکوزی هم تربیت یافته مکتب گلیسم فرانسه، خود مکتب جدیدی را در مناسبات فرانسه جمهوری پنجم .فرانسه بنا نهاد و نیو کانسروتیسم فرانسوی راپایه گذاری کرد که از آن به عنوان سارکوزی نماد نئوگلیسم نام می برند. مرد هوشمند و بلند پرواز کوتاه قد با اندام فکری متوسط و با بیان مسحور کننده فاتح کاخ پر طمطراق الیزه گشت و با شعارهای آسمان کوب اصلاحات اقتصادی-آموزشی-خدماتی در درون و با پیوستگی دو سوی آتلانتیک در برون مصدر معادلات فرانسه جدید گشت. فرانسه ای که به تدریج قدرت سنتی خود در خاورمیانه و امریکا را واگذار کرده است. فرانسه ای که نتوانست اهداف خودش را در سازمان امنیتی-نظامی غرب یعنی ناتو به کرسی بنشاند و فرانسه ای که نتوانست حتی در ممالک تحت نفوذ خود به تحکیم پایگاههای سنتی خود مبادرت ورزد.سارکوزی پس از یک دوره پنج ساله نماد رئیس جمهور بسیاری از ناکارآمدی هاست. یک بررسی اجمالی واقعیت تلخ و در عین حال خطرناکی را برای آینده قدرت سارکوزی رقم زده است. از هنگام حضور نیکلا سارکوزی در کاخ ریاست جمهوری در الیزه در سال 2007 میلادی حزب حاکم و قدرت حاکمه در تمام انتخابات های داخلی شکست خورده است.نخستین شکست انتخابات مجلس در سال 2008 و سپس انتخابات مجلس در سال 2011 و اینک واگذاری ریاست مجلس سنا که در طول قریب به پنجاه سال تاریخ جمهوری پنجم فرانسه بی سابقه بوده است. همواره اکثریت سنا در تاریخ جمهوری پنجم از هنگام ژنرال دوگل تاکنون در ید قدرت گلیست ها و یکی از شاخصه های کاملا مهم در انتخابات آینده ریاست جمهوری بوده است. کاهش قدرت خرید، افزایش شدید مهاجرت، افزایش نا امنی، عدم استقلال در سیاست خارجی و پیروی از سیاست های امریکا، عدم انجام وعده های داده شده در مبارزات انتخاباتی سال 2007، از هم پاشیدگی انسجام درونی حزب ump حزب حاکم و تجلی اعمال قدرت در دولت و سیاست و بیان عامل و خصیصه شخصی برای سارکوزی به دلیل نوع مناسبات با ثروتمندان یا به عبارتی رئیس جمهوری ثروتمندان و تحکم و سرکوبی رقبا تحت عنوان دیکتاتوری سارکوزی ، انشعاب های جدی را در بدنه حزب حاکم پدید آورده است. سارکوزی هم رفیق را رنجانده و هم رقیب را عصبی تر کرده است در یک چنین فرایندی دومینیک دوویلپن مدعی است که دارای ایده های مشخص تری برای اراده کشور با آرمانهای انسانی است.

 

نخست وزیر اسبق و سیاستمدار روشنفکر و شاعر فرانسه مدعی است صحنه انتخابات را به صحنه رویارویی اعتقاد و شجاعت و اراده تبدیل می کند وی در درونش هدفی متعالی تر از کسب قدرت در این اتخابات را جستجو می کند و آنهم این است که نگذارد سارکوزی رئیس جمهور شود . دومینیک دو سال قبل حزب حاکم ump را ترک گفت. یک جبهه جدیدی به نام جمهوری متحد در ژوئن سال 2010 به وجود آورد . هدف وی دستیابی به آرمانهایی است که همواره در ذهن و عمق تفکر دویلپن سیاستمدار کهنه کار و ریسک پذیر تجلی پیدا می کند. دوویلپن شخصیت ارمان گرایی است، لائیک با شعار تحقق عدالت اجتماعی، مبارزه با پدیده بیکاری، رشد اقتصادی و بهبود اوضاع مناطق و دستیابی و مقابله با سیاست های سختگیرانه و دوگانه و آزاردهنده دولت سارکوزی، احیای موقعیت جهانی فرانسه در مناسبات جهانی تعارض با منطق هژمونی سلطه که در تعارض.با نظام حاکم سلطه جهانی است ودر آرمان گرایی وی تفکر واندیشهایی را میتوان جستجو کرد که احیای پدیده آرمان ناپلئون و ناپلئونیسم در آینده فرانسه را رقم خواهد زد.

دومینیک و نیکلا دو رقیب سر سخت در دولت ژاک شیراک بودند و تا جایی هم که تاکنون توانسته اند علیه یکدیگر تلاش کرده اند.

 

دومینیک دوویپلن در سیاست خارجی دارای انتقادات صریحی به سارکوزی است. او را در سیاست خارجی تابع ان سوی آتلانتیک و ایالات متحده می داند. وی سارکوزی را متهم به نابودی ظرفیت های جهانی فرانسه می کند.

دومینیک باورش این است که نیکلا سارکوزی احساساتی و اسیر هیجانات درونی خود و نابود کننده ظرفیت و توانایی های فرانسه است. باورش این است که سارکوزی بحران عقب ماندگی فرانسه از تکنولوژی و پیشرفت را فاصله پیدا کردن سیاست هایش با امریکا می پندارند. وی در مقابله با پدیده اسلام هراسی دارای نظرات مهمی است. باورش این است که جهان اسلام دارای ظرفیت و توانایی ها و استعدادهای بالقوه و بالفعلی است. اندیشه اسلام هراسی در پدیده شوم نظام سلطه است. دومینیک با طرح بنای دیالوگ شرق-غرب در پیوند و گفت و گو میان اسلام-غرب تاکید جدی می ورزد. دومینیک باورش این است که سارکو ضربات زیادی به اعتماد مردم فرانسه زده است. حزب حاکم و سارکو فاقد محبوبیت و مشروعیت ملی هستند و گره زدن هویت و سرنوشت فرانسه به هویت و سرنوشت سارکوزی یک خیانت آشکار است.تلاش سارکوزی برای ائتلاف میان خودی ها شکست خورده است. با اینکه سارکوزی با جذب آلن ژوپه در دولت و فرانسوا بایرو نیز تا حدی توانسته است نحله های فکری جناح راست و اقطاب مختلف ump را بهم پیوند دهد ولی عملا با عملکرد ناموفق دولت سارکوزی تاکنون کم تر کسی از دوستان و رفیقان هم حزبی (البته تا زمان تدوین این وجیزه) از وی حمایت کرده اند. البته به زعم نگارنده شور و هیجان دو هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری هم اختلافات جدیدی را پدید می آورد و هم اینکه با مشخص شدن وزنه و اندازه رقیب انتخاباتی دوستان هم حزبی به حمایت و سیاست های حمایتی مبادرت می روزند. همانگونه که تاکید شد رقبای سارکوزی از حزب سوسیالیست فرانسوا هولاند بودند که سابقه دوره کوتاهی نخست وزیری را هم دارد تا مارلین لوپن دختر آقای لوپن سنترالیست معروف و بدنام فرانسه تا دومینیک دویلپن که همکار و دوست و همفکر سابق خود می باشد. برخی قدرت و توانایی مبارزه و چالش کشیدن سارکوزی را دارند مثل هولاند و برخی هم قدرت تخریب سارکوزی را دارند مثل مارلین لوپن و دومینیک دوویلپن.

 

همه این جریانات و واقعیت های روزگار سخت سارکوزی رئیس نو داماد فرانسوی ها را با بحران جدی روبرو خواهد کرد.سارکو دست پرورده شیراک که تجربه سی و پنج ساله در حزب راست گرای RPR را در کارنامه خود دارد، از همان روزهای نخست زندگی سیاسی از خود کاریزمای خاص به منصه ظهور گذاشت از همان آغاز به دلیل مهارت های ویژه شخصی از خود سیاستمداری جوان و متمایز از دیگران ساخت. از همان روز نخستین نام او و بلند پروازی های او بر سر زبانها افتاد. ولی شخصیت دوگانه و بازیگری های سیاسی و عدم پایبندی به قوانین اخلاق در سیاست و با اینکه تحت حمایت های رئیس جمهور سابق فرانسه شیراک بود ولی همواره خیانت های وی بی اعتمادی سنگینی را نسبت به خود به وجود آورد. غلطیدن از دامن شیراک به سمت .ادواردبالادور نخست وزیر اسبق فرانسه و نامزد هم حزبی ژاک شیراک.در انتخابات سال 1993-1994 و خیانت به خانواده شیراک که قرار بود داماد ایشان شود و سپس حمایت از ژیسکاردتسن در مناسبات و موقعیت اروپایی وی و سپس در سال 2002 بازگشت نه تنها ندامت گونه بلکه مدعی وار به صحنه سیاست و دولت شیراک از وی یک شخصیت غیر قابل اعتماد و غیر استوار ساخته است. اگرچه پرکاری، اعتماد به نفس و قدرت بیان و سحر سخن از ویژگی های رئیس جمهور متزلزل جمهوری فرانسه محسوب میشود

گذار از چالش های داخلی فرانسه

اینک فرانسه در پارادایم امنیت اروپا و سیاست های ناتو دارای اختلافات ماهوی با هم پیمانان قدیم خود است همچنین سیاست خارجی فرانسه دارای ابهامات و مشکلات ماهوی جدی است. در سیر تاریخ ولو به ظاهر هم سیاست خارجی فرانسه حمایت از ارزش های دموکراسی را داشته است ولی سیاست خارجی سارکوزی این اهداف را زیر پا گذاشته است. در نظر سنجی ها بیش از 60 درصد مردم مخالف عملکرد سیاست خارجی دولت وی و شخص خود ایشان هستند. رئیس جمهور فرانسه با بهره گیری از تاکتیک های سیاست سپر اقتصادی را عرضه کرد فی الواقع به عنوان راه برون رفت از عرصه سیاست خارجی با فریب موجه سپر اقتصادی سارکوزی همان سیاست اقتصادی سارکوزی است که نتوانست پاسخگوی نیازهای فرانسوی های امروز باشد و بیشترین نقد را متوجه دولت و رفتاهای شخصی خود وی ساخت. دولتی که برای نخستین بار هیچ هویتی مستقل از خود نداشت. همه چیز دولت در وجود یک شخص خلاصه می شد و از این منظر دیکتاتوری خاص و شخصی سارکوزی و تصرف های غیر قابل قبول و سنت شکن وی در ابعاد مختلف ساختار نظام دیوان سالار فرانسه را هدف گرفت به گونه ای که حتی سران کابینه هم مسلوب الاختیار بوده اند و الیزه تصمیم گیر نهایی در تمام امورات داخلی-خارجی امروز فرانسه است.

در باب سیاست خارجی عدم وفاداری سارکوزی به خروج از ساحل عاج و درگیر شدن در جنگ های داخلی آن کشور علیرغم آنچه در انتخابات 2007 به هنگام حضور در الیزه وعده کاهش نیروهای نظامی در افریقا و عادی سازی و تنظیم مناسبات جدید با مستعمره های سابق فرانسه را داده بود بدبینی ناگواری را برای دولت حاکم در الیزه پدید آورده و بهانه نقد جدی امروز همه رقیبان که سارکوزی عامل دخالت در امور داخلی ممالک آفریقایی مثل ساحل عاج و یمن و دخالت در مسائل نظامی در لیبی شد. سوسیالیست ها به رهبری فرانسوا هولاند و دومینیک دوویلپن در نقد رفتار خارجی دولت فرانسه خیلی بی مهابا سخن می گویند و باورشان این است که فرانسه مرتکب اشتباهات استراتژیک شده است. سارکوزی از سوی دیگر پیگیر سیاست اسلام هراسی در عمق استراتژی دولت خود است. در واقع این استراتژی همان استراتژی نئوکان های ایالات متحده است. امروز سارکوزی رهبری نئو کان های اروپایی را برای خوشایند یهودی ها و صهیونیست ها از خود نشان می دهد.

سیاست اسلام هراسی در واقع همان سیاست تقابل با جهان اسلام است و عدم درک واقعیت های آن.سوال اقلیت 8 میلیونی فرانسه این بار این است که دولت در حمایت از مسلمانان کجا ایستاده است. بر خلاف دوره قبل سارکوزی ارتباطات خوبی با جامعه مسلمانان فرانسه برقرار کرده است ولی اینک گرفتار استراتژی عدم سیاست پذیرش تنوع فرهنگی در فرانسه شده است و نارضایتی جامعه مسلمانان و دیگر اقلیت ها فرانسوی را پدید آورده است. سارکوزی همان اشتباه استراتژیک ژاک شیراک در جوامع استازی را دنبال نمود و پدیده اسلام هراسی با قانون منع حجاب و محدودیت سازی سیستم آموزشی برای اقلیت مسلمانان از موقعیت و محبوبیت ومقبولیت و حتی مشروعیت وی در جامعه مسلمانان فرانسه بشدت کاسته.است. داوری و پیش بینی از آنچه طی دو سه ماه آینده در فرانسه رخ میدهد بسیار دشوار است. در عالم سیاست هیچ چیزی غیر ممکن نیست و همه چیز ممکن است.هنوز می توان سخن از اعتماد و ائتلاف و معامله سیاسی کرد ولی آنچه می توان حدس زد این است که رقیبان اصلی سارکوزی در این انتخابات2012 آقای هولاند از حزب سوسیالیست، دومینیک دوویلپن از جبهه متحد برای فرانسه و خانوم لوپن از حزب راستگرای فرانسه هستند. بی تردید انتخابات پیروز مرحله نخست ندارد و بپیش بینی می شود که آقای سارکوزی و آقای هولاند به دور دوم انتخابات راه یابند. در این مرحله از انتخابات نقش رقابتی دومینیک دوویلپن بیش از انکه نقش رقابت در انتخابات ریاست جمهوری باشد نقش تخریبی وی است. گویی دومینک با ماموریت ویژه امده است که نه خود رئیس جمهور شود و نه بگذارد نیکولای هم حزبی سایق خود درالیزه ماندگارشود.

حزب سنترالیت به رهبری خانوم لوپن هم رای سنتی بین 12 تا 15 درصد خود در کل آراء فرانسه را خواهد داشت به هیچ وجه امادگی اعتلاف با حاکمیت را نخواهد داشت. شمایی که از اینده تحولات سیاسی در فرانسه می توان دید بسیار مبهم و غبارآلود است و هیچ رصدخانه سیاسی فعلا قادر به حدس متمایل به یقین برای انتخابات نمی تواند باشد.
 

*منتشر شده در ویژه نامه مهرنامه

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 204517

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =