به گزارش خبرآنلاین، در بخشی از روایت سال 1359 آمده است:
* از اتفاقات نوروز 59 دو واقعه اگر چه در حاشیه رخ داد، اما بیشتر قابل ذکر است. یکی تلاش کفیل وقت وزارت آموزش و پرورش – محمد علی رجایی- برای حضور دانش آموزان در مدارس در فاصله پنجم تا 12 فروردین و لغو این تعطیلی یک هفتهای بود. شماری از محصلین به مدرسه میرفتند اما سر کلاس حاضر نمیشدند. این طرح شکست خورد و هم نشینی تعطیلی جدید 12 فروردین به مناسبت روز جمهوری اسلامی با 13 فروردین بیش از پیش موجب شد هفته دوم فروردین به هفته نخست منضم شود. اتفاق دیگر سیاست گذاری متفاوت در دو بخش رسانه رسمی بود. «صدا» به یک راه میرفت و «سیما» به راهی دیگر. علت این بود که رییس تلویزیون را رییس جمهور منصوب کرده بود و از این رو فردی نه چندان سرشناس به نام دکتر فروحی که به ریاست تلویزیون منصوب شده باب میل بنی صدر عمل میکرد و چندان به سیاستهای شورایی که پس از قطبزاده در جام جم مستقر شده بود، توجه نداشت. رادیو اما مطابق نظر روحانیون شورای انقلاب اداره میشد. آیت الله خامنهای هم در جایگاه امام جمعه تهران در دومین نماز جمعه سال تازه، به تندی از سیاستها و مدیریت تلویزیون انتقاد کردند اما رضایت خود را از رادیو ابراز داشتند. در میان برنامههای نوروزی تلویزیون نمایشهای پانتومیم بیش از برنامههای دیگر مورد انتقاد قرار گرفت. علت اصلی اما اختلافات رییس جمهور با حزب جمهوری اسلامی بود که اکثریت کرسیهای مجلس را به دست میآورد و با شکاف مدیریت در صدا وسیما آغاز شد و بعد با چالش بر سر انتخاب نخست وزیر خود را نشان داد.
*در نوروز 59 شاه همچنان زنده بود و در پاناما روزگار میگذراند. روزی که وارد پاناما شد و او را به دیدار «عمر توریخوس» حاکم وقت بردند با تعجب به حاضران گفت: شاه شاه که میگویند این است؟ او که یک مشت پوست واستخوان بیشتر نیست. بیماری سراسر پیکر محمد رضا پهلوی را گرفته بود و سایه مرگ دمی او را رها نمیکرد.
/29217
نظر شما