به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ،یاسمین امین (Dr. Yasmin Amin)؛ عضو هیئت علمی مؤسسه آلمانی مطالعات شرقی OIB قاهره و دکتری مطالعات اسلامی دانشگاه اکستر در درسگفتاری که از سوی آکادمی اخلاقپژوهی روشمند با عنوان کلی درآمدی به اخلاق قرآنی برگزار شد به موضوع «الانسان الکامل، بینقص یا تمام شده؟ بینشهایی از اخلاق داستانهای قرآنی» پرداخت که متن سخنان وی به شرح زیر است؛
بنا بر روایت ایکنا، کلمه خلیفه در برخی آیات مانند یا داود انا جعلناک خلیفه به صورت فرد آمده است و در برخی آیات مانند: هُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ ۚ فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ ۖ وَلَا یَزِیدُ الْکَافِرِینَ کُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا ۖ وَلَا یَزِیدُ الْکَافِرِینَ کُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا، به صورت جمع آمده است. وقتی قرآن خلیفه را به صورت مفرد به کار میبرد منظور، حضرت آدم(ع) است و وقتی آن را به صورت جمع آورده است منظور پیامبر(ص) بوده است که برخی از صوفیان آن را به موارد دیگر از خلیفه تعمیم میدهند که افرادی غیر از آدم را در برمیگیرد.
عنوان خلیفه با ویژگیهای الهی به افراد اطلاق میشود و تعبیر خلیفه الله هم این معنا را دارد؛ ابن عربی در فصوص الحکم در فصل اول به انسان کامل پرداخته است هرچند که پیشینه بحث انسان کامل در آثار منصور حلاج و ابوریحان بیرونی انعکاس یافته است. این ایده در نقاشی لئوناردو داوینچی هم بازتاب دارد. بحث انسان کامل در خود قرآن به صورت مستقیم نیامده ولی در احادیث ذکر شده است.
در مطالعات دانشگاهی، تعبیر انسان کامل برای مرد به کار میرود و زنان خارج از این مقوله در نظر گرفته شدهاند در حالی که قرآن میفرماید ما زن و مرد را از نفس واحده خلق کردیم. ابن عربی هم اشاره دارد که زنان میتوانند در پی کسب ویژگیهای انسان کامل باشند و این شرط را گذاشته است که باید ویژگیهای زنانگی را در رسیدن به این هدف کنار بگذارند. دلیل اینکه تحقق این مرتبه را به مردان نسبت میدهند از بعد عقلانیت است زیرا در برخی احادیث و تفاسیر، اشاره به نقصان زن در این زمینه دارد.
بر اساس برخی برداشتها، زنان گرچه در دنیا اقلیت در نظر گرفته میشوند ولی زنان در جهنم تعداد زیادی خواهند بود، در حالی که در قرآن تصویری کاملا متفاوت با این موضوع قابل مشاهده است. در ذیل آیاتی از سوره آل عمران، تفاسیر و فقه مطالبی را در مورد زنان نادیده گرفته و یا واژگونه بیان کرده است.
چرا قرآن داستان زنان را مطرح میکند؟
در مورد زنان خاص مانند حضرت مریم(س) قرآن مطالب زیبایی ذکر کرده است که سؤالاتی در این زمینه برای ما مطرح میشود؛ سؤال اول اینکه قرآن چه هدفی از بیان داستان ایشان داشته است و دیگر اینکه قرآن قصد دارد چه چیزی را تغییر دهد؟ تمام تلاش قرآن بر این است که برداشتهای ناعادلانه در مورد زنان را به برداشت عادلانه تغییر دهد.
خداوند در سوره بقره به آدم و همسر او به صورت مساوی اشاره کرده و فرموده است که آنها هر دو فریب شیطان را خوردند و از جنت بیرون رفتند زیرا از درخت ممنوعه خوردند و به تعبیری ابتدا آدم از آن خورد و بعد حوا و وقتی توبه کردند هر دو بودند. در آیه «فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَیٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَیٰ» هم مخاطب مفرد دارد که خود حضرت آدم(ع) است؛ در آیه ۱۲۱ بقره هم آدم(ع) خودش به تنهایی عمل نافرمانی و خوردن میوه ممنوعه را انجام داد و بعد همسرش از او تبعیت کرد.
در سوره اعراف هم آیاتی وجود دارد که نشان میدهد هر دو لغزش داشتند و توبه کردند و مشمول رحمت خدا واقع شدند و این نشان میدهد انسانها باید مسئولیت عملکرد خود را فارغ از جنسیت خود بپذیرند.
در داستان همسر عمران(امراه عمران) هم به استقلال و اعتماد به نفس زن عمران اشاره دارد که شگفتآور است. او هیچ تردیدی برای آینده فرزندش ندارد و این مسئله نشانه تقوا و تزکیه روحی این زن است. او با اختیار خود، فرزندش را برای خدا نذر کرد و این نشان میدهد مادر حق حضانت کامل را دارد که چنین کاری را انجام داده است. همسر عمران، خودش نام فرزندش را انتخاب کرد و او را نذر خدا کرد (إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی ۖ إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ) و در اینجا هیچ اشارهای به دخالت عمران که انسانی متقی است نداریم لذا همسر عمران استقلال بالایی داشته است.
اینکه این فرزند به معبد راه داده نشد به خاطر آن بود که فضای مردسالاری وجود داشت و متولی امور مذهبی جلوی ورود ایشان را به بیتالمقدس میگرفت؛ خداوند به طرزی معجزهوار مریم(س) را به عمران عطا کرد و او را به عنوان برترین زنان عالم معرفی کرد که برگزیده خداوند است و خداوند کفالت او را به یکی از بهترین بندگانش یعنی زکریا(ع) بخشید. این در حالی است که در فقه میبینیم ولایت فرزند فقط به مرد داده میشود ولی در داستان مریم(س) میبینیم مادر تصمیمگیرنده اصلی است.
در داستان سوره یوسف(ع) هم نقشی را که همسر عزیز مصر دارد نقش مهمی است؛ قرآن در مورد زلیخا با بیانی عفوآمیز در مورد او سخن گفته است زیرا از تعبیر «قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا» استفاده کرده است یعنی عشق به یوسف(ع) دست خود او نبود. قرآن در ماجرای بریده شدن دست زنانی که به قصر دعوت شدند قصد دارد تاکید کند این زنان در دیدن یک لحظهای یوسف شیفته جمال او شدند و دستان خود را بریدند در حالی که زلیخا مدت مدیدی با او زندگی و او را بزرگ کرده بود لذا خداوند انحراف زلیخا را توجیه کرده است.
تمجید قرآن از یک ملکه زن
در ماجرای سوره سبا و ملکه سبا هم میبینیم این ملکه دانا با اینکه با اطرافیانش مشورت کرد ولی در نهایت خودش تصمیم گرفت و تصمیم درستی هم گرفت که منجر به حفظ سرزمین او شد؛ خداوند لفظ عرش عظیم را برای او به کار برد در صورتی که در موارد مشابه دیگر از عرش به تنهایی یا کرسی سخن گفته است.
در ماجرای ام موسی هم او فرزندش را در صندوقی به داخل نیل انداخت ولی او نجات یافت و نقش مادر در این داستان، شگفتانگیز است. در مورد ملکه سبا از توانمندیهای او سخنی وجود ندارد ولی در قرآن در مورد توانمندی و امکانات عجیب حضرت سلیمان(ع) مطالب زیادی وجود دارد از جمله اینکه او با باد به سرعت به بلاد مختلف میرفت و در یک چشم بر هم زدن تخت بلقیس را برای او آوردند.
از ۱۲ زنی که بنده در مورد آنان مطالعه کردم فقط دو تن یعنی حوا و زلیخا گرفتار خطا شدند و انجیل از خطای آدم در وهله اول سخن گفت. در قرآن هم تمایل زلیخا به یوسف(ع) با تعبیر حبا(دوستی) یاد میشود نه درخواستی از روی هوس.
در قرآن، مردان در مقایسه با زنان خطاهای بیشتری مرتکب شدهاند از جمله این که حضرت موسی بدون اینکه واقعا بخواهد یک فرد را کشت یا آدم از میوه ممنوعه خورد و یا حضرت یونس در شکم ماهی گرفتار شد.
آنچه از قرآن برمیآید آن است که انسان کامل را برای اقامه عدالت و گسترش ذریه آدم بر روی زمین آفریده است و این دو هم نیازمند خلق زن است زیرا بدون زن، مرد و زن دیگری خلق نخواهد شد. البته زوجیت صرفا برای انسان نیست و در همه موجودات وجود دارد.
انسان کامل نه به عنوان انسان بینقص است بلکه زن و مرد در کنار هم کامل میشوند و اینکه قرآن، خلائف را طرح کرد مرادش آدم و حوا با همدیگر بوده است و اینکه آدم و حوا به تنهایی نمیتوانند به عنوان خلیفه و یا انسان کامل مورد پذیرش قرار بگیرند؛ خداوند متعال فقط کامل است و انسان زمانی میتواند ماموریت و وظایف خود را انجام دهد که ترکیب زن و مرد در کنار هم باشند.
نظر شما