رسول سلیمی: در سالنهای آرام مسقط، جایی که عمان سالهاست میانجی تنشهای خاورمیانه است، بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان، توافقی را اعلام کرد که معادلات منطقه را به هم ریخت: آتشبس میان حوثیهای یمن و ایالات متحده. اما این خبر برای اسرائیل، که هنوز از حمله موشکی حوثیها به نزدیکی فرودگاه بنگورین در شوک بود، ناامیدکننده بود. محمد عبدالسلام، مذاکرهکننده ارشد حوثیها، به رویترز گفت: «این توافق به هیچ وجه شامل اسرائیل نمیشود.» چرا یمن با آمریکا به صلح رسید و اسرائیل را کنار گذاشت؟
از غزه تا دریای سرخ
وقتی حماس در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ به جنوب اسرائیل حمله کرد، حوثیها که از سال ۱۳۹۳ کنترل صنعا را در دست دارند، در حمایت از فلسطینیها وارد میدان شدند. آنها با موشک و پهپاد به اسرائیل و کشتیهای تجاری در دریای سرخ حمله کردند و اقتصاد جهانی را مختل نمودند. از دیماه ۱۴۰۳، ایالات متحده حملات هوایی گستردهای علیه حوثیها آغاز کرد. نیویورک تایمز گزارش داد که این حملات صدها کشته، از جمله غیرنظامیان، به جا گذاشت.
اسرائیل نیز از تیر ۱۴۰۳ به این درگیری پیوست و با بمباران بندر حدیده و فرودگاه صنعا، سعی کرد توان موشکی حوثیها را تضعیف کند. اما این حملات، بهویژه بمباران اخیر که فرودگاه صنعا را از کار انداخت، تنها عزم حوثیها را برای ادامه حملات به اسرائیل تقویت کرد. کارشناسان میگویند این چرخه خشونت، ناکارآمدی استراتژی نظامی آمریکا و اسرائیل را نشان داد و حوثیها را به نمادی از مقاومت تبدیل کرد.
استراتژی عملگرایانه ترامپ
دونالد ترامپ، که به کاخ سفید بازگشت اعلام کرد: «حوثیها تسلیم شدند و حملات به کشتیهای ما را متوقف کردند.» اما محمد عبدالسلام پاسخ داد: «این آمریکا بود که عقبنشینی کرد.» در همین راستا نیویورک تایمز در تحلیلی نوشت که تصمیم ترامپ ریشه در فشارهای اقتصادی دارد. حملات حوثیها به دریای سرخ، قیمت انرژی و حملونقل جهانی را افزایش داده بود.موضوعی که برای دولت جدید، که وعده رشد اقتصادی داده، غیرقابلتحمل بود.
وال استریت ژورنال نیز افزود که ترامپ، با تمرکز بر سفر قریبالوقوع به کشورهای خلیج فارس، به دنبال کاهش تنشها برای جلب سرمایهگذاریهای عربی بود. از این رو ناظران سیاسی می گویند این آتشبس، بخشی از استراتژی «اول آمریکا» ی ترامپ بود که اولویت را به کاهش هزینههای نظامی و تقویت اقتصاد داخلی میدهد. ناظران سیاسی معتقدند این رویکرد عملگرایانه، اسرائیل را که انتظار هماهنگی کامل با واشنگتن داشت، در موقعیت دشواری قرار داد.
نقش عمان و نفوذ ایران
در چنین شرایطی عمان، با سابقه طولانی در میانجیگری میان ایران، آمریکا و گروههای منطقهای، نقشی محوری در این آتشبس ایفا کرد. بدر البوسعیدی وزیر خارجه عمان که همزمان میانجی ایران و امریکا است، در پستی در ایکس نوشت: «توافق ما ناوبری امن در دریای سرخ را تضمین میکند.» این آتشبس، حوثیها را متعهد کرد که حملات به کشتیهای آمریکایی را متوقف کنند، در ازای توقف بمبارانهای آمریکا. اما اسرائیل از این توافق کنار گذاشته شد. تایمز اسرائیل نیز گزارش داد که آمریکا پیش از اعلام آتشبس، تلآویو را مطلع نکرده بود.
در همین حال، یک مقام آمریکایی به آسوشیتدپرس گفت: «اسرائیل زمانی از توافق باخبر شد که ترامپ آن را علنی کرد.» کارشناسان میگویند عمان، که همزمان با ایران درباره برنامه هستهای مذاکره میکند، احتمالاً تحت فشار تهران عمل کرد. ایران، حامی اصلی حوثیها، ممکن است خواستار معافیت اسرائیل از آتشبس شده باشد تا فشار بر تلآویو ادامه یابد. این استراتژی، به حوثیها اجازه داد تا بدون تسلیم شدن، چهرهای مقاوم در برابر اسرائیل حفظ کنند.
شکاف استراتژیک میان آمریکا و اسرائیل
حوثیها از ابتدا اعلام کردند که حملاتشان به اسرائیل تا پایان جنگ غزه ادامه خواهد داشت. مهدی المشاط، رئیس شورای عالی سیاسی حوثیها گفت: «اسرائیلیها باید در پناهگاهها بمانند، چون دولتشان نمیتواند از آنها محافظت کند.» این موضع، ریشه در فروپاشی آتشبس غزه در ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ داشت، زمانی که اسرائیل حملات به غزه را از سر گرفت. جروزالم پست همان زمان گزارش داد که حمله موشکی حوثیها به بنگورین، که هشت زخمی به جا گذاشت، نشانه عزم آنها برای ادامه فشار بر اسرائیل بود. آتشبس با آمریکا، که صرفاً به عملیات دریایی و کشتیهای آمریکایی محدود است، تغییری در این تعهد ایجاد نکرد. ناظران سیاسی معتقدند این توافق، با حذف فشار نظامی آمریکا، به حوثیها آزادی عمل بیشتری برای تمرکز بر اسرائیل داده است.
در همین راستا رسانههای اسرائیلی، از جمله معاریو، این آتشبس را «شوکآور» و «تحقیرآمیز» خواندند. حملات مشترک آمریکا و اسرائیل به حدیده یمن، نشاندهنده هماهنگی نزدیک بود. اما تصمیم یکجانبه آمریکا برای آتشبس، اسرائیل را در برابر حوثیها تنها گذاشت. چه آنکه سناتور لیندزی گراهام نیز به تایمز اسرائیل گفت: «اسرائیل باید خودش از حملات نیروهای نیابتی ایران دفاع کند.» این اظهارات، نشانه تغییر در سیاست خارجی آمریکا تحت رهبری ترامپ است که به جای حمایت بیچونوچرا از اسرائیل، به کاهش درگیریهای پرهزینه اولویت میدهد. کارشناسان میگویند این شکاف، ریشه در اختلاف میان ترامپ و نتانیاهو دارد: اسرائیل به دنبال تشدید فشار بر محور مقاومت است، در حالی که ترامپ دیپلماسی منطقهای و کاهش تنشها را ترجیح میدهد.
به همین دلیل، این آتشبس شکننده، معادلات منطقه را پیچیدهتر کرده است. اسرائیل، که حالا خود را در برابر حملات حوثیها تنها میبیند، ممکن است به حملات گستردهتر روی آورد، همانطور که بمباران ۱۵ آبان ۱۴۰۴ نشان داد. اما این رویکرد میتواند واکنش ایران را برانگیزد، بهویژه اگر تهران به تهدیدات خود برای تلافی عمل کند. چه آنکه وال استریت ژورنال نیز هشدار داد که اگر حوثیها به حملات به کشتیهای آمریکایی ادامه دهند، اعتبار دیپلماتیک ترامپ زیر سؤال خواهد رفت. در همین راستا کارشناسان سیاسی غربی معتقدند نقش ایران، که همچنان از حوثیها حمایت میکند، تعیینکننده خواهد بود. اگر تهران فشار بر حوثیها را برای ادامه حملات به اسرائیل حفظ کند، این آتشبس تنها یک وقفه موقت خواهد بود. همچنین، نتیجه مذاکرات هستهای ایران با غرب میتواند بر رفتار حوثیها تأثیر بگذارد.
۲۱۳
نظر شما