رخداد این زمینلرزه ها نمایانگر شکل گیری یک خوشه لرزه ای در سامانه گسل درونه است. در گذشته در این پهنه گسله زلزله ۲۵ سپتامبر ۱۹۰۳ ترشیز به بزرگی ۵.۹ و زلزله ١٩٢٣ کاج درخت با بزرگای ٥.٨ - غرب کاشمر - به بخش مرکزی آن مرتبط است. به رغم حرکت زیاد گسل درونه، تعداد زمین لرزه های شدید طی سده اخیر روی گسل درونه کم بوده و چه بسا اکنون با یک دوره سکون لرزه ای روی قطعات مختلف این گسل مواجه هستیم. از سوی دیگر بررسی های میدانی وقوع زمین لرزه های شدید قبلی درگسل درونه با گسیختگی سطحی را تایید می کند. سامانه گسله درونه جمعا با حدود ۷۰۰ کیلومتر طول با سه قطعه درونه شرقی از مرز ایران و افغانستان تا تربت حیدریه ، درونه مرکزی از تربت حیدریه تا شمال بردسکن و درونی غربی از شمال بردسکن آغاز می شود و با رد شدن از روستای درونه تا شمال نخلک در مرکز ایران امتداد دارد.
شهر تربت حیدریه در ۱۴۰ کیلومتری جنوب مشهد در استان خراسان رضوی در پایان اسفند ۱۴۰۳ حدود ۵۰۰ هزار نفر جمعیت داشته است. این شهر در فرادیواره و فاصله حدود ٥ کیلومتری شمال سامانه گسلی دورونه -بخش مرکزی- قرار دارد. ریسک زمینلرزه در مورد این تمرکز جمعیتی مهم در استان خراسان رضوی باید بسیار جدی تلقی شود. سامانه گسله درونه به صورتی کمانی در شمال ناحیه لوت ادامه دارد. روند گسل درونه در قطعه مرکزی در زمستان ١٣٧٨ تا فروردین ١٣٧٩نیز یک فوج زمینلرزه نیز نشان داد که در مقاله ای در پژوهشنامه پژوهشگاه به تاریخ بهار ١٣٧٩ در مورد آن فوج زلزله ها و همچنین سامانه گسله درونه توضیح داده ام (علاقمندان را به آن مقاله با عنوان "تحلیل لرزه زمین ساختی سیستم گسله درونه و بررسی زلزلههای زمستان ۱۳۷۸- بهار ۱۳۷۹ کاشمر" در این لینک ارجاع می دهم:
http://www.iiees.ac.ir/images/stories/PDF/pajuheshnameh/spr_۷۹_۵.pdf)
زمینلرزه تاریخی ١٣٣٦م خواف یکی از بزرگترین و مهمترین زلزله های شمال خراسان است . وقوع زلزله ١٣٣٦م خواف که مرحوم استاد آمبرسیز -در کتاب تاریخ زمینلرزه های ایران-بزرگای ٧.٦ را به آن نسبت داده است ممکن است به جنبایی بخش شرقی گسل درونه مربوط باشد. مشاهده گسیختگی سطحی در نهشته های هولوسن نیز از سوی نگارنده در سوی نگارنده در بهمن ۱۳۹۲ ممکن شد. اگر به همان مقاله سال ١٣٧٩ مراجعه فرمایید توضیح داده ام که چگونه ساز و کار راستا لغز در بخش شرقی گسل را فشاری با مولفه راستالغز راستگرد می دانم . ضمنا سازوکار فشاری در بخش مرکزی و سازوکار امتدادلغز چپگرد در درونه غربی غالب است.
برپایه مشاهدات صورت گرفته بخش های مرکزی و شرقی سامانه گسله درونه فعال و لرزه زاست و نگارنده توان لرزه زایی این سامانه گسلی را در حد بزرگای ۷.۵ می داند. این توان لرزه زایی و وقوع زلزله های تاریخی باید از دیدگاه ریسک زلزله برای جمعیت ساکن در منطقه جدی تلقی شود. نرخ لغزش حدود ۲ تا ۳ میلیمتر در سال تخمین زده میشود.
این گسل، نمودهای ژئومورفیکی واضحی از جمله رودخانههای جابجا شده، پشتههای کرکرهای و حوضچههای فرونشسته را نشان میدهد.
سامانه گسل درونه برای درک تغییر شکل درون قارهای در ایران بسیار مهم است. سامانه گسله درونه (DFS) نشانههایی از نبود های لرزهای و سکون لرزه ای را نشان میدهد که نشاندهنده خطرات بالقوه زلزله در آینده است. بخشهای بزرگی از این سامانه گسله به ویژه بخشهای مرکزی و شرقی، در قرنهای اخیر گسیخته نشدهاند، که نشاندهنده نبود های لرزهای احتمالی است. برخی مطالعات اخیر دوره بازگشت طولانی (حدود ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ ساله) را برای زلزلههای بزرگ روی سامانه گسله درونه نشان میدهند.
اگر وضعیت کنونی رخداد زلزله های کوچک پیرامون گسل درونه نشانگر آزاد شدن تنش روی گسل درونه باشد که از آخرین گسیختگی بزرگ در حال تجمع بوده این بخشهای آرام ممکن است برای یک زلزله بزرگ - که در مدت زمان طولانی رخ نداده است- ناگهان آزاد شود. سامانه گسله درونه در برخی از مناطق، لرزهخیزی دستگاهی نسبتاً کمی را نشان داده است. این میتواند نشاندهنده تجمع تنش باشد و البته با توجه موضعیت و میزان اغزش قطعات گسل درونه کمتر می تواند به خزش غیرلرزهای مربوط شود. اگر لغزش در حدود ۲ تا ۳ میلیمتر روی سامانه گسله درونه از طریق زلزلههای کوچک یا متوسط آزاد نشود، ممکن است منجر به گسیختگی بزرگ در آینده شود .
سامانه گسل درونه دارای بخشهایی با دورههای سکون طولانی، به ویژه در بخشهای مرکزی و شرقی آن است. چنین وضعی می تواند به گسیختگی منجر شود که خطر لرزهای قابل توجهی ایجاد کنند. با این حال، مطالعات تفصیلی دیرینهلرزهشناسی و ژئودزی و تحلیل حوزه نزدیک جنبش شدید زمین برای سامانه گسله درونه برای تأیید زمان دقیق و بزرگای بالقوه و جنبش قابل انتظار در رویدادهای آینده مورد نیاز است.
*استاد دانشگاه
۴۷۴۷
نظر شما