رییس مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با هفته نامه حزب موتلفه اسلامی پیشنهاداتی را به عنوان استراتژی مجلس نهم مطرح کرد.

به گزارش خبرآنلاین، علی لاریجانی، در بخش دیگری از این گفت و گو ضمن پاسخ به برخی نقدها در باره عملکرد مجلس هشتم تصریح کرد: برخی به دنبال این هستند که روی فتنه 88 بنزین بریزند.
اهم سخنان رییس مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با هفته نامه شما در ادامه می‌آید:
  • از قبل از انتخابات یک موج همراه با توفان تبلیغاتی راجع به انتخابات بر پا کردند که یک مقدار هم قابل حدس بود. اما نتیجه انتخابات به نظرم از لحاظ بین المللی یک مقدار هشدارباشی به صحنه بین المللی داشت که نسبت به کلیت کشور و حیثیت ملت ایران باید ملاحظات جدی‌تری داشته باشند و روش‌های گذشته‌شان که تصور می‌کردند با این فشارها می‌توانند وضعیت درونی کشور را دچار انشقاق بکنند، به نتیجه نرسید، لذا انسان می‌بیند که فضا در صحنه بین المللی آرام‌تر است. این نتیجه همین انتخابات است. اگر انتخابات وضع متفاوتی داشت، شما صحنه بین المللی را این گونه نمی‌دیدید؛ یعنی در واقع ملت با حضورشان در صحنه انتخابات، حریفان را یک قدری پس زدند و آنها یک قدری وادار به تأمل شدند.
  • در بعد داخلی اولاً حضور مردم در انتخابات به‌طور طبیعی روی کارآمدی مجلس تأثیر می‌گذارد، یعنی مردم هر چه بیشتر حضور داشته باشند، علی‌القاعده مجلس بهتری خواهند داشت؛ لذا وقتی رقم حضور مردم به 60 و خرده‌ای درصد می‌رسد، باید انتظار داشت که مجلس آینده از کارآمدی بیشتری برخوردار باشد.
  • پشتوانه مجلس نهم قوی شد. پارلمان در واقع تکیه‌گاه ملت است و هر چه قدرتمندتر باشد، دموکراسی در کشور، معنادارتر هست، لذا از این جهت هم پشتوانه قوی‌تری برای پارلمان شد. از جهت دیگری هم در داخل، آرامشی را به وجود آورد. از این جهت که به هر حال در این دسته‌بندی‌هائی که در داخل کشور هست، این انتخابات مثل یک استخری شد که همه در آن شنا کردند و لذا آرامشی به صحنه سیاسی داد. ممکن است بعضی‌ها بگویند ما مشارکت فعال نداشتیم، ولی میدان برای آنها باز بود و می‌توانستند شرکت کنند، کما اینکه گروهی از اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت هم کردند، ولی خودشان گفتند ما شرکت نکردیم، ولی انتخابات، در کلان سیاست داخلی آرامشی را به وجود آورد؛ لذا باید از مجموعه این شرایط صیانت بشود.
  • من فکر می‌کنم این سهم‌بندی‌هائی که الان می‌گویند، خیلی دقیق نیست، به دلیل این که ما احزاب خیلی قوی در کشور نداریم که افراد را تربیت کنند و وقتی در انتخابات پیروز شدند، بگوئیم شما جزو این حزب هستید. نزدیک انتخابات که می‌شود جبهه‌هائی به وجود می‌آیند و اینها هم نگاه می‌کنند ببینند در آن منطقه کدام برنده‌اند، می‌گویند شما را هم در لیست می‌گذاریم. استثناهائی هم دارد، ولی علی‌العموم نسبتشان همین طول مدت است . اینها وقتی در مجلس می‌آیند، بر حسب وظیفه‌شان، چهارچوب‌های دیگری پیدا می‌کنند، ولی در کل از نظر خرد می‌شود این طور فکر کرد که اصولگراها در مجلس وزن بیشتر و اصلاح‌‌طلب‌ها وزن کمتری دارند. اینکه سهم‌بندی در داخل اصولگراها چیست، به نظرم بیشتر حدس و گمان هست و افراد، هم مستقلین هستند، هم جبهه متحد، هم تعدادی جبهه پایداری هستند، ولی علی العموم این جوری انتخاب شده‌اند. خود این جبهه‌ها چهارچوب‌های نظری چندان قوی‌ای ندارند، لذا خیلی هم نمی‌توانند در این زمینه، نقش داشته باشند.
  • احتمال اینکه فراکسیون‌های مختلفی شکل بگیرد، هست، چون در این انتخابات، خود اصولگراها در داخل خودشان، فراکسیونی و شعبه شعبه شدند. حالا اگر اینها یک هاله‌ای از یک معنای اصولگرائی داشته باشند، قاعدتاً تجمعات دیگری برای خودشان درست می‌کنند.
  • در فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم در زمینه‌هائی با هم وحدت داشتند. دربعضی از زمینه‌ها با هم توافق می‌کردند و در کل هم حرفشان را به نتیجه می رساندند. حالا ممکن بود نتیجه یک کمی ضعیف می‌شد و میزان اصولگرایان به تعداد دلخواه، محقق نشود، ولی حرفشان نتیجه می‌داد. کم موردی بود که فراکسیون اصولگراها در مسئله‌ای وحدت نکنند، اما سلایق متفاوت بود. این کاملاً در داخل، مشهود بود.
  • جامعه مدرسین همیشه در قم وزنی دارد، یعنی هر وقت وارد می‌شود، افرادش تقریباً و علی العموم قبول می‌شوند. جامعه مدرسین دو نفر را مشخص کرد و نفر سوم را مشخص نکرد. به همین دلیل چون تفاوت نظر وجود داشت، چهره دیگری انتخاب شد.
  • نسبت به مجالسی که به ما نزدیک‌تر بودند، به نظر من کارآمدی مجلس هشتم بیشتر بود و این در نتیجه آرای مردم هم دیده می‌شود. گاهی می‌گویند یک سوم مجلس رأی آورد. این تحلیل درستی نیست، چون 290 نماینده بودند، سه نفر مرحوم شدند، دو نفر وزیر و معاون شدند، 33 نفر صلاحیتشان رد شد و اصلاً در رقابت شرکت نکردند، 26 ، 27 نفر اصلاً کاندید نشدند. اینها را که جمع کنید، باقی می‌ماند 220نفر. از این تعداد 75 نفر در مرحله اول رأی آوردند، 45 نفر هم به مرحله دوم رفتند که اگر از اینها نصفشان هم رأی بیاورد، می‌شود حدود 100 نفر، یعنی حدود نصف مجلس. کسانی را که مرحوم شده یا در رقابت نبوده‌اند که نباید محاسبه کرد. اگر بودند لابد یک رأی هم آنها می‌آوردند. پس باید محاسبه‌تان این طور باشد که از مجلس هشتم 220 نفر شرکت کردند و 100 نفر رأی آوردند. این یک سوم نیست، بلکه نزدیک به نصف است که این نشان می‌دهد مجلس هشتم علی الاجماع یک کارآمدی‌ای داشته است.
  • مجلس در موارد مختلف فتنه موضع‌گیری صریح داشت. بیانیه داد، موضع‌گیری کرد، بعد از انتخابات، هم من موضع داشتم، هم مجلس موضع داشت. راه‌پیمائی داشت، بعد از صحبت‌های آقا در نماز جمعه، بیانیه داد. من هم در صحن مجلس موضع‌گیری داشتم. سطح کار را هم باید در نظر گرفت. سطح مجلس، سطح قوه است، فرمانداری که نیست. سطح قوا را باید با هم سنجید و دید آیا قوای دیگر در مسئله، این قدر موضع‌گیری داشته‌اند؟ البته ما منت سر کسی نمی‌گذاریم. این جایگاه اقتضا می‌کرد که این کار بشود، ولی مجلس به هر حال وظیفه‌اش را در حوادث داخلی و خارجی انجام داده و به نظر من خوب رصد کرده است.
  • ممکن است بعضی‌ها بخواهند از این مسائل استفاده سیاسی کنند، یعنی به جای این که به دنبال حل مسئله باشند، بخواهند کاسبی کنند. این هم مثل بداخلاقی‌هائی است که در انتخابات صورت گرفت. یک وقت هست که شما می‌خواهید مسئله فتنه را حل کنید. مسئله فتنه را باید حل کرد، اما یک عده‌ای می‌خواهند روی آن بنزین بریزند. این دو تا استراتژی است. این ماجرا در کشور به وجود آمده بود و مجلس به دنبال حل آن بود تا مسیر برای کار در کشور آماده شود، ولی بعضی‌ها این را تبدیل به رونق سیاسی‌شان کرده‌اند. آنها می‌توانند بهره‌هایشان را ببرند، ولی نمی‌توانند بگویند قوه مقننه باید مثل ما عمل کند. یک فرد ممکن است به این شکل دوست داشته باشد عمل کند، اما یک قوه مقننه باید در طراز یک قوه موضع بگیرد. سئوال این است که آیا مجلس، اعم از رئیس مجلس یا نمایندگان مجلس، بعد از انتخابات موضع گرفت یا نگرفت؟ آیا بعد از صحبت‌های آقا در نماز جمعه، هر دو موضع گرفتند یا نگرفتند؟ طراز موضع‌گیری باید این باشد.
  • مجلس هشتم در تعامل با قوای دیگر دو خصوصیت داشت. یکی اینکه از استقلال فکری برخوردار بود که به نظر من خیلی مهم است. بر اساس قانون اساسی، قوای سه‌گانه مستقل هستند و لذا باید این استقلال را در عمل معنا کند. این به معنای پنجه‌کشی به صورت یکدیگر نیست، بلکه به معنای تعاملی است که معنای استقلال در درون آن نهفته باشد. معنای استقلال این است که هر قوه‌ای با استعدادها و توانائی‌هائی که دارد، خودش منافع ملت را تشخیص بدهد و آن را محقق کند. ممکن است با رایزنی با قوای دیگر باشد، اما در جائی که باید تصمیم بگیرد، باید بر اساس استعدادها و قوای خودش تصمیم بگیرد و نه دخالت دیگران. تا حد زیادی این مشرب را دنبال می‌کردیم. ممکن است یک قوه‌ای خوشش هم نیاید ، ولی من فکر می‌کنم یکی از مصادیق تحقق استقلال قوا همین است.
  • نکته دیگر این که مجلس هشتم وقتی می‌دید که مشاجرات دارند جنبه فرعی پیدا می‌کنند و ضرر می‌زنند، تلاش می‌کرد این را جمع و جور و از آن عبور کند. بعضی‌ها می‌گفتند این محافظه‌کاری است، ولی اگر انسان سبک و سنگین کند و ببیند مصالح کشور چیست، گاهی مجبور است از بعضی چیزها عبور کند. اما به هر حال دولت ما هم در تصمیم‌گیری، یک جور سلایق خاصی دارد. لذا مجلس می‌تواند در جاهائی که اسلام در خطر است، محکم بایستد، اما در جاهائی که اختلاف سلیقه است، چندان سخت نگیرد. به هر حال مجلس هشتم تلاش کرد این مسائل به آرامش کشور لطمه نزند.
  • در بحث طرح هدفمند کردن یارانه‌ها، مجلس تصمیمی گرفت و با یک واکنش غیرطبیعی مواجه شد که رفراندوم بگذاریم و از این حرف‌ها که البته حرف منطقی‌ای نبود. رهبر معظم انقلاب در مشهد توصیه کردند و ما توصیه ایشان را پذیرفتیم. نشستیم، بحث کردیم و به یک جمع‌بندی‌ای رسیدیم.
  • مجلس نهم حتماً باید یک استراتژی داشته باشد و این را باید خود نمایندگان تشخیص بدهند. ولی برداشت من که در کارهای اجرائی و مسائل پیرامونی کشور در چهار سال اخیر تجربیاتی دارم، این است که با تهدیدهائی که برای کشور وجود دارد و بحث تحریم‌ها و مجموع مختصات داخلی کشور، چند حرکت کلی باید برای مجلس نهم مهم باشد.
  • نکته مهم اول این است که بخش زیادی از وقت و انرژی خود را باید صرف توسعه کشور کند.
  • نکته دوم در زمینه فرهنگی است. با مجموع شرایط فرهنگی‌ای که در صحنه بین المللی وجود دارد که به هر حال یک استراتژی جنگ نرمی را با ایران دارند که مال حالا هم نیست و به نظر من سال‌هاست که دارند این را دنبال می‌کنند. در کل، تکیه اصلی آنها روی واگرائی دینی و سیاسی است. در این دوره باید یک خوداتکائی فرهنگی به وجود بیاید تا خود افراد از خودشان صیانت کنند و این هم فرهنگ دینی است، یعنی انسان برای خودش ناظر داشته باشد تا بتواند از سلامت نفسانی خود صیانت کند. ترجمه این سخن این است که باید روی فرهنگ دینی مردم سرمایه‌گذاری کرد.
  • نکته سوم در سیاست خارجی است. به نظر من مجلس باید سدی باشد در برابر قدرت‌های زورگو و اجحاف‌هائی که می‌کنند، چون اینها نمایندگان ملت هستند و انتصابی که نیستند و لذا باید حقیقت ملت را بروز بدهند که در مقابل جریانات زورگو ایستاده‌اند، حالا چه در مسئله هسته‌ای و چه ماجراجوئی‌های دیگرشان. این امر باعث می‌شود که سرافرازی ملت محقق شود.
27219
 
کد خبر 206133

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین