به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
هفته گذشته در حوزه علمیه قم، دو اجلاسیه برگزار شد که یکی از آنها مربوط به مجلس خبرگان رهبری بود و دیگری به مناسبت یکصدمین سال تأسیس حوزه علمیه قم و یا به تعبیر برگزارکنندگان آن «بازتأسیس» این حوزه.
انتظار اینست که وقتی قلم، قدم و زبان علمای دین به حرکت درمیآیند، باعث تحولی در زندگی مردم شوند.
تا زمانی که دین عهدهدار حکومت نبود، انتظار مردم از علمای دین به تحولات معنوی محدود بود ولی از زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و حکومت دینی در ایران تشکیل شد، انتظار تحولات مادی نیز به آن اضافه شد. درست است که مردم با انگیزههای مادی به انقلاب نپیوستند و همراهی آنها با امام خمینی با هدف نجات دادن کشور از سلطه استبداد داخلی و استعمار خارجی بود ولی همان مردم دین را مظهر عدالت میدانستند و این انتظار را هم از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی داشتند که با مبارزه علیه ظلم و تبعیض و فساد اقتصادی، زندگی مادیشان را نیز متحول کند.
این، وعدهای بود که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی نیز به مردم دادند و با فریادهائی که ایشان در بیانیهها، سخنرانیها و پیامهایشان بر سر «مرفهین بیدرد» میکشیدند و سفارشهای مؤکدی که برای رسیدگی به «پابرهنهها» میکردند همین هدف بسیار مهم را دنبال میکردند.
کلمات، جملات و فرازهائی که در بیانیهها، سخنرانیها و پیامهای امام خمینی در تبیین این نکته که کشور، نظام و انقلاب متعلق به کوخنشینها هستند و مسئولان نظام موظفند به راهی بروند که فاصلههای طبقاتی از بین بروند و خوی کاخنشینی از فرهنگ این جامعه رخت بربندد و ثروتمندان نتوانند در مقدرات کشور تأثیرگذار باشند و برای عامه مردم تصمیم بگیرند، اگر یکجا جمعآوری شوند چند جلد کتاب قطور را تشکیل میدهند. اینها شعار نبودند، مؤسس نظام جمهوری اسلامی به این راه و روش اعتقاد راسخ داشت و این خطمشی بر مبانی فقهی ایشان مبتنی بود و با نگاه کلامی، فلسفی و عرفانی آن یگانه دوران گره خورده بود.
امروز جامعه ایرانی، نه در بخش معنوی و نه در بخش مادی با آنچه فلسفه انقلاب اسلامی و رسالت نظام جمهوری اسلامی – طبق آرمانهای اعلام شده توسط امام خمینی – اقتضا دارد نسبتی ندارد. در فرهنگ و اخلاق و دینداری وضعیت بسیار نامطلوبی داریم و در تأمین زندگی مادی مردم علاوه بر اینکه عدالت را جاری نکردهایم، بیش از ۳۰ میلیون نفر زیر خط فقر داریم و بعد از ۴۵ سال از استقرار حکومت دینی هنوز به توزیع یارانه و بستههای حمایتی و کالابرگ، که همگی اسامی بدلی همان «کوپن» زمان جنگ هستند، متوسل میشویم. فاصله طبقاتی بیداد میکند و کار به جائی رسیده که مقدرات اقتصادی کشور دوباره به دست امثال بابک زنجانی بزرگترین مفسد اقتصادی افتاده است!
در چنین شرایطی، وقتی اجلاسیههائی از علمای دین و حوزه علمیه قم تشکیل میشود، حرف اول و آخر تمام حاضران باید پاسخ به مطالبات معنوی و مادی مردم باشد که متأسفانه نیست. اینکه برگزاری چنین اجلاسهائی با آنهمه شرکتکننده و هزینه و تبلیغات پرسروصدای رسانه ملی، هیچ بازتابی در جامعه ندارد و مردم هیچ اعتنائی به چنین وقایعی نمیکنند، باید علمای دین را وادار کند از خود بپرسند چرا مردم نسبت به این امور بیتفاوتند؟
پاسخ البته روشن است. برگزارکنندگان و حاضران در این اجلاسها در فضائی سیر میکنند که با واقعیات زندگی مردم بیگانه است. در خود حوزههای علمیه و همان حوزه علمیه قم هم اکثریت علمای دین و طلاب علوم دینی از چنین فضائی فاصله دارند و خود را از آن بیگانه میدانند. حرف مشترک آنها با مردم اینست که حدود نیمی از این یک قرن که از تأسیس حوزه علمیه قم گذشته، در اختیار حکمرانی دینی بوده است. چرا حضرات در این اجلاسها از کارنامه این حکمرانی چیزی نگفتند؟ مگر دین و حوزههای علمیه نباید در خدمت مردم باشند؟ لطفاً به این سؤال پاسخ بدهید که با میراث مؤسس حوزه علمیه قم و میراث مؤسس نظام جمهوری اسلامی چه کردهاید
۲۷۳۰۲
نظر شما