نمره زیر ۱۵ سخنگوی سابق مجلس به عملکرد سخنگویان دستگاه های مختلف/ سخنگو باید بگذارد او را به چالش بکشند

سخنگوی پیشین هیات رئیسه مجلس در ارتباط عملکرد سخنگوی دستگاه های مختلف گفت: به هیچ یک از سخنگوهایی که هستند، نمره بالای ۱۵ نمی‌دهم، اما زیر ۱۰ هم نمی‌دهم.

کیاوش حافظی: در سال‌های اخیر، جایگاه سخنگویی در نهادهای مختلف حکومتی با چالش‌هایی جدی روبرو بوده است؛ در مواقعی با آن به صورت تشریفاتی برخورد شده است و همین نگاه تشریفاتی باعث ضعف دستگاه‌ها یا قوا در بیان و انتقال پیام می‌شود.

محسن کوهکن، نماینده پیشین مجلس و سخنگوی سابق هیئت‌رئیسه در گفت‌وگو با خبرآنلاین وظایف و دامنه حرکت هر یک از قوای سه گانه را متفاوت از هم می داند.

به گفته او سخنگوی هیات رئیسه مجلس، سخنگوی مجلس نیست چون نمایندگان نه در طول همدیگر بلکه در عرض همدیگر عمل می کنند. در مورد قوه قضاییه هم سخنگو دست بسته ای در بیان اخبار و جزئیات دارد. اما او معتقد است که دولت است که باید قوی ترین سخنگو را در اختیار داشته باشد

مشروح گفت‌وگوی خبرآنلاین با محسن کوهکن را در ادامه بخوانید؛

*****

*آقای کوهکن! شما قبلا مدتی سخنگوی مجلس بوده اید. به نظر می‌رسد ما در حوزه سخنگویی با یک‌سری مشکلات مواجه هستیم. به‌ویژه در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد که برخی از سخنگوها بسیار ضعیف عمل کرده‌اند. یا در اطلاع‌رسانی ضعف دارند، یا اطلاعاتی که در نشست‌ها برای افکار عمومی ارائه می‌دهند، بیش از حد تخصصی و جزئی است که این هم نوعی ضعف اطلاع‌رسانی محسوب می‌شود، چراکه با میانگین درک افکار عمومی تناسبی ندارد. با توجه به اینکه شما سابقه سخنگویی مجلس را داشته‌اید، می‌خواهم ابتدا تحلیل شما را بدانم که چرا چنین وضعیتی به‌وجود آمده است؟

در یک جمله باید عرض کنم که یک سخنگو باید توان این را داشته باشد که هم «حرف‌های خوبی بزند» و هم «خوب حرف بزند». اگر همین دو کلمه را بسط بدهید به مجموعه مطالبی که یک سخنگو باید بگوید، کاملاً مشخص می‌شود که چه باید بگوید.

«خوب حرف زدن» مستلزم استفاده از الفاظ، کلمات و جملاتی است که شنوندگان در سطوح مختلف جامعه بتوانند منظور او را به‌درستی برداشت کنند و برداشت‌های متفاوت و نادرستی از آن نشود. اما «حرف خوب زدن» یعنی حرف درست، حرف صحیح، حرفی که پشت آن استدلال، منطق و نظرات کارشناسی وجود داشته باشد. پس اگر در یک جمله از من بپرسید که یک سخنگو چه ویژگی‌ای باید داشته باشد، می‌گویم که از اطلاعات و توانی برخوردار باشد که هم حرف‌های خوب بزند و هم این حرف‌های خوب را خوب بیان کند. این خلاصه همه چیز است. حالا اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم، می‌توان مباحث بیشتری را مطرح کرد.

جنس سخنگویی برای دستگاه‌های مختلف فرق دارد

* شما از عملکرد سخنگوها در سال‌های اخیر چه ارزیابی و برآوردی دارید؟ کدام را قوی‌تر و کدام را ضعیف‌تر می‌دانید؟ فارغ از اینکه مربوط به کدام دستگاه باشند.

روال من معمولاً این است که به‌جای ورود به اشخاص، شیوه‌ها را نقد یا تأیید و تحلیل کنیم. بنابراین، خودم را در جایگاهی نمی‌دانم که بخواهم به سخنگویان مختلف در دولت‌های گوناگون یا دستگاه قضایی جسارت کنم. در مورد مجلس هم که شما می‌دانید، سخنگو، اساسا سخنگوی مجلس نیست. چون مجلس ۲۹۰ نماینده دارد که همگی در عرض یکدیگر هستند و هیچ‌کس در طول دیگری نیست. بلکه سخنگوی مجلس درواقع، سخنگوی هیات‌ رئیسه است، یعنی کسی که صرفاً گزارش مصوبات و تصمیمات هیات‌ رئیسه را منتقل می‌کند. او به صورت خلاصه گزارش‌ می‌دهد که چه موضوعات مهمی در کمیسیون‌ها مطرح شده است. اما او تحلیل نمی‌کند و مثلا از او پرسیده نمی‌شود که برنامه کمیسیون قضایی یا ... برای آینده چیست؟

اما سخنگوی دولت متفاوت است. جلسات دولت علنی نیست و پخش هم نمی‌شود، در حالی که جلسات علنی مجلس از طریق رادیو پخش می‌شود. در دستگاه قضایی هم همین وضعیت وجود دارد. بنابراین، چارچوب سخنگویی در مجلس، دولت و قوه قضاییه با هم فرق می‌کند.

قوی‌ترین سخنگو باید متعلق به دولت باشد

پس برای ارزیابی درست، اول باید ابتدا ببینیم که حوزه اختیارات و محدوده کار هر سخنگو چیست. به اعتقاد من، قوی‌ترین سخنگو را باید دولت داشته باشد؛ چون با فرد یا تشکیلاتی رو به رو نیست که فکر کند در کارش دخالت می‌کند. اما در دستگاه قضایی پرونده‌ای در اختیار قاضی قرار داد. قاضی است که تشخیص می‌دهد که جلسه را به صورت علنی یا غیرعلنی برگزار کند. قاضی در انشای رای مستقل است و سخنگو اصلا نمی‌تواند اینجا ورود پیدا کند. نهایت کار سخنگوی قوه قضاییه این است که درباره پرونده‌های مهم از او سوال می‌کنند و سخنگو با ظرافت و دقت پاسخ می دهد. بارها دیده و شنیده اید که در مورد پرونده ای از سخنگوی این دستگاه سوال می کنند و او می گوید دادسرا وارد رسیدگی شده است، اما اطلاعات بیشتری نمی‌تواند بدهد. اما زمانی که رای قطعی و نهایی صادر می‌شود دست او باز است که جزئیات امر را بشکافد.

در دولت، اوضاع فرق دارد؛ در حوزه دولت معمولا سوالاتی که خبرنگاران دارند، از سخنگوی دولت بسیار بیشتر است، دلیل آن هم مشخص است. چون اِعمال حاکمیت و اداره کشور بر عهده قوه مجریه است؛ سیستم اداری مالی و نظام مالی کشور در اختیار رئیس جمهور است. اگر نگوییم صددرصد اما یک بخش قابل توجهی از مطالبات و سوالات مردم در حوزه اجرا خود را نشان می‌هد. بنابراین ویژگی سخنگوی دولت باید این باشد که در جلسات هیات دولت با تمام وجود به بحث ها دقت کند تا پاسخ غلط به آن اشتباه داده نشود چون اگر اشتباهی در پاسخ او باشد، ممکن است تصویری غلط از تصمیمات دولت در افکار عمومی ایجاد شود. بنابراین، بین سخنگویی در مجلس، قوه قضاییه و دولت تفاوت وجود دارد.

سخنگویی که کمتر نیاز به تصحیح داشته باشد قوی‌تر عمل کرده

* نگفتید کدام سخنگو قوی تر یا ضعیف تر بوده ...

در مورد اینکه کدام سخنگو قوی‌تر بوده، ترجیح می‌دهم وارد نام‌بردن نشوم. اما یک معیار مهم این است: باید ببینیم کدام سخنگوها حرف اشتباه زده‌اند و بعد دیگران ناچار شدند آنها را اصلاح کنند. هرچه سخنگویی کمتر نیاز به تصحیح داشته باشد، به احتمال زیاد قوی‌تر عمل کرده است.

سخنگویی در تراز نظام یعنی همین: کسی که با تسلط بر امور، از حوزه گسترده‌ای از مسائل، به‌ویژه در دولت، اطلاع داشته باشد و از پس فضاسازی‌ها هم با دقت و زیرکی عبور کند. اگر مصاحبه‌ها و اظهارات او با واکنش منفی متخصصان روبرو نشود و اگر نقدها صرفاً در حوزه سلیقه باشد، می‌توان گفت او در مسیر درستی قرار دارد.

نکته دیگر این است که سخنگو باید وقار و متانت خود را حفظ کند. نباید حرف سخیف بزند. باید بداند که بعضی موضوعات شخصی، نباید وارد حوزه اطلاع‌رسانی رسمی شود. اگر خطایی کرده، باید آن را اصلاح کند. اگر آمار اشتباهی داده، در جلسه بعد اصلاح کند و عذرخواهی کند. این کار، جلب اعتماد می‌کند.

* آقای کوهکن، بسیاری از همکاران خبرنگار معتقدند در دوره‌ای که شما سخنگوی مجلس بودید، بودند که اشراف خوبی بر موضوعات داشتید و می توانستید با آن‌ها ارتباط برقرار کنید. اما بعضی سخنگوهای دیگر که ممکن بود گرایش‌های تندتری داشته باشند  از عهده این سمت بر نیامدند. شما چه می کردید که افراد دیگر قادر به انجام آن نبودند.

ممنونم که از اسم فرد خاصی را نبردید. ببینید، این موضوع برمی‌گردد به همان دو کلیدواژه‌ای که عرض کردم. تسلط داشتن یعنی اینکه فرد باید اطلاعات صحیح داشته باشد، و این اطلاعات نیاز به صرف وقت دارد. یعنی نمی‌شود اطلاعات را از دیگران گرفت و فقط از روی آن خواند. خود فرد باید وقت بگذارد، مطالب را شخصاً بررسی کند و به آنها باور داشته باشد. من سعی می‌کردم برای مطالبی که می‌خواهم بیان کنم، وقت صرف کنم و خودم به آن مطلب باور پیدا کنم تا با حرف‌هایم شک و شبهه ایجاد نکنم. این اصل قضیه است.

سخنگو باید بگذارد او را به چالش بکشند

موضوع بعدی که یک ویژگی ذاتی است و نمی‌شود در مورد آن کاری کرد، این است که فرد باید مسلط باشد. نوع بیان و خود حرف، همان‌طور که گفتم، باید خوب باشد. ممکن است کسی حرف خوبی بزند، اما آن‌قدر به قول ما اصفهانی‌ها شل‌ و ول صحبت کند یا لحنش آن‌قدر یکنواخت باشد که شنونده بعد از ۱۰ دقیقه خوابش ببرد.

نکته دیگر این است که پرسشگر یا خبرنگار خودش باید کارشناس و مسلط باشد و به چالش بکشد. من با مجادله موافق نیستم، اما به چالش کشیدن به صورت محترمانه و در چارچوب‌های اخلاقی را قبول دارم. اگر من به‌عنوان سخنگو پشت تریبون باشم و خبرنگار بخواهد مرا به چالش بکشد و من بگویم «همین است که گفتم و تمام»، کم‌کم فضای مطالبه‌گری از سخنگو به سمت سردی و بی‌تفاوتی می‌رود. سخنگو باید اجازه دهد که طرف مقابل  او را کمی به چالش بکشد. چه سخنگویی از این چالش موفق بیرون می‌آید؟ کسی که اطلاعات داشته باشد و مسلط باشد. اگر جایی سؤالی پرسیدند و اطلاعاتی نداشت، هیچ اشکالی ندارد که بگوید: «بله، این سؤال شماست، من اطلاعی ندارم، سؤالم را پیگیری می‌کنم و در جلسه بعدی به شما پاسخ می‌دهم.»

«نمی‌دانم» گفتن سخنگو باید استثنا باشد، نه قاعده

اما اگر تعداد دفعاتی که می‌گوید «اطلاعی ندارم» زیاد شود، نشانه ضعف نیست؟

قطعاً همین‌طور است. اینکه بگوید «نمی‌دانم» باید استثنا باشد، نه قاعده. اگر از ۵۰ سوال، فقط به یکی جواب ندهد، اشکالی ندارد. اما اگر به ۳۰ سوال جواب ندهد، یعنی سخنگو بودن او صوری و بی‌اثر است. عرض من این بود که گاهی نگفتن بهتر از غلط گفتن است، اما این نباید به عادت تبدیل شود.

نمره زیر ۱۵ به سخنگوها

* بعضا اشکالاتی هم در روابط عمومی‌ها وجود دارد که به جای آنکه ارتباط دوطرفه با بیرون برخورد کنند، متکلم وحده می‌شوند. اگر رسانه‌ای نقدی به آن دستگاه یا مثلا فرد مورد نظر وارد کند، روابط عمومی‌ها ارتباط‌شان را با آن رسانه قطع می‌کنند  و ...

دلیلش کاملاً روشن است. معمولاً دستگاه‌ها برای روابط عمومی‌های خود چارچوبی تعیین می‌کنند و اگر حتی سؤالی خارج از آن چارچوب پرسیده شود، حتی اگر روابط عمومی جواب را بداند، اما بداند که پس از پاسخ دادن ممکن است مورد بازخواست قرار گیرد و به او بگویند «خوش آمدی». روابط عمومی اگر بخواهد واقعاً روابط عمومی باشد، رئیس دستگاه نباید بترسد و باید بگوید وارد بحث‌های چالشی هم بشو. اگر یکی دو بار هم اشتباه کردی، اشکالی ندارد، بعداً اصلاحش می‌کنیم. البته در برخی مسائل که گفتن مطلبی ممکن است آثار زیان‌بار بزرگی در جامعه داشته باشد، باید احتیاط کرد. من کاملاً معتقد به این هستم که در این موارد سخنگو و حتی روابط عمومی باید حساب‌شده صحبت کنند. اما مثلاً در مورد عملکرد یک دستگاه اجرایی، گاهی مسئول دستگاه حوزه کاری خود را بیش از حد بزرگ جلوه می‌دهد. اگر یک مسئول، وزیر، مدیرکل، نماینده یا قاضی اشتباه کند، با اعلام اشتباه آسمان به زمین نمی‌آید. اتفاقا باعث ایجاد اعتماد می‌شود. مخاطبان و شنوندگان می‌فهمند که اگر کسی اشتباه کوچکی کرد، آن‌قدر خود را در برابر آن‌ها متعهد می‌داند که در جلسه بعدی یا جلسات بعد آن را اصلاح می‌کند.

* در پایان و به عنوان جمع‌بندی، چه ارزیابی‌ای از عملکرد سخنگوها در دستگاه‌های مختلف دارید؟

بدون اینکه نامی از کسی ببرم، من به هیچ یک از سخنگوهایی که هستند، نمره بالای ۱۵ نمی‌دهم، اما زیر ۱۰ هم نمی‌دهم.

۲۷۲۱۱

کد خبر 2063634

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین