به گزارش خبرآنلاین، کلیتون سیگل، پژوهشگر ارشد و صاحب کرسی جیمز آر. شلزینگر در بخش انرژی و ژئوپلیتیک در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن دی سی در وب سایت تحلیلی خبری سیایآیاس با اشاره به سفر ترامپ به عربستان سعودی و بستن قراردهای نظامی و اقتصادی با این کشور عربی تاثیرگذار در خاورمیانه نوشت:
بازار نفت در اوایل آوریل غافلگیر شد، زمانی که زیرمجموعهای از هشت عضو گروه تولیدکنندگان اوپک پلاس اعلام کردند که عرضه را با سه برابر نرخ مورد انتظار قبلی افزایش خواهند داد. دلیل این امر این است که ائتلاف به رهبری عربستان سعودی بیش از یک سال با پشتکار تلاش کرده بود تا عرضه را محدود نگه دارد - دو بار برنامهای را برای افزودن تدریجی بشکهها به تعویق انداخت تا زمانی که بازار به اندازه کافی قوی شود تا از این اقدام حمایت کند.
ناگهان، در اوایل آوریل (درست زمانی که بازارهای مالی از جنگ تجاری متزلزل بودند)، این گروه تولیدکننده اعلام کرد که تولید ماه مه را ۴۱۱۰۰۰ بشکه در روز افزایش خواهد داد - سه برابر حجمی که قبلاً اعلام کرده بود. و درست هفته گذشته، این افزایش را دو برابر کرد و نرخ عرضه سریعتر را برای ماه ژوئن حفظ کرد.
چه چیزی تغییر موضع گروه به رهبری عربستان سعودی را که به کاهش قیمت نفت کمک کرده است، توضیح میدهد؟
کارشناسان توجیهات غیرقابلقبولی ارائه دادهاند، مانند مجازات قزاقستان و عراق به دلیل «تقلب» در سهمیه تولیدشان. اما محتملترین توضیح، سادهترین آنهاست - جلب رضایت ترامپ با هزینهای نسبتاً کم.
ترامپ با عزمی راسخ به ریاست جمهوری بازگشت تا قیمت نفت را به زیر ۶۰ دلار در هر بشکه برساند و از عربستان سعودی و صنعت نفت و گاز داخلی ایالات متحده درخواست افزایش عرضه کرده است. یکی از آنها در موقعیت خوبی برای ارائه این خدمات است؛ دیگری حتی اگر بخواهد هم نمیتواند.
برای شرکتهای حفاری ایالات متحده، ترامپ با آزادسازی شدید مقررات و اجازه پروژههای سریع، به دنبال «آزادسازی» عرضه بیشتر بوده است. اما شرکتهای حفاری ایالات متحده، که در حال حاضر حجم (بیسابقهای) بیش از ۱۳ میلیون بشکه در روز عرضه میکنند، نمیتوانند بدون ناامید کردن سهامداران خود، کار بیشتری انجام دهند. دلیلش این است که میانگین قیمت سربه سر برای چاههای نفت جدید ساحلی ایالات متحده ۶۵ دلار در هر بشکه است که بسیار بالاتر از محدوده مورد نظر ترامپ در ۵۰ دلار است.
سرمایهگذاران به «تسلط بر انرژی» اهمیتی نمیدهند؛ آنها سود سهام انرژی میخواهند. به همین دلیل است که بخش عمدهای از بحثها در دور اخیر گزارشهای درآمد شرکتها بر این موضوع متمرکز بود که آیا اپراتورها در بحبوحه شرایط جدید قیمت پایینتر، پرداخت سود سهام و برنامههای بازخرید سهام خود را حفظ خواهند کرد یا خیر.
به دلیل الزام سختگیرانه برای بازده جذاب سهامداران، شرکتهای حفاری ایالات متحده در واکنش به رکود قیمت نفت، در حال حاضر سرعت خود را کاهش دادهاند: شرکتها دکلهای حفاری و خدمه فرکینگ کمتری را به کار میگیرند، زیرا مدیریت در مورد هزینهها محافظهکارتر شده است.
از سوی دیگر، عربستان سعودی هم توانایی و هم انگیزه افزایش عرضه را در این مقطع دارد. این کشور نزدیک به ۳ میلیون بشکه در روز ظرفیت مازاد دارد که در سالهای اخیر برای تقویت قیمتها غیرفعال نگه داشته شده است. و ریاض میداند که نفت شیل ایالات متحده باید در بحبوحه رکود قیمت، فعالیت خود را کاهش دهد. ارائه بشکههای بیشتر، یک برد دوگانه را ارائه میدهد - امتیاز گرفتن از ترامپ و بازپسگیری بخشی از سهم بازار از دست رفته به صادرکنندگان ایالات متحده در سالهای اخیر.
با این حال، برای تضمین پیروزی با قیمت پایینتر، ترامپ به یک دستاورد ژئوپلیتیکی نیز نیاز دارد - جلوگیری از یک درگیری نظامی در خلیج فارس.
بر کسی پوشیده نیست که ترامپ برای دستیابی به توافقی با تهران که تنشها با واشنگتن را کاهش دهد، آماده است؛ این انگیزه چندین دور مذاکرات دیپلماتیک است که در هفتههای اخیر برگزار شده است.
با این حال، اسرائیل ممکن است برنامههای دیگری داشته باشد.
اسرائیل که مصمم به پایان دادن به حمایت ایران از نیروهای نیابتی است که علیه آن جنگ میکنند، میداند که جمهوری اسلامی چقدر در برابر اختلال در صادرات نفت و تأمین سوخت داخلی خود آسیبپذیر است.
در حالی که بیشتر توجه بر تأسیسات هستهای ایران متمرکز است، این داراییهای نفتی این کشور است که نشاندهنده آسیبپذیری وجودی این کشور است. بدون صادرات نفت خام و بنزین تصفیه شده داخلی، این کشور تعطیل خواهد شد. و مهمترین تأسیسات، از جمله پایانه صادراتی جزیره خارک و بزرگترین پالایشگاههای ایران، در محدوده قابلیتهای تهاجمی اسرائیل قرار دارند، همانطور که در حملات دوربرد آن علیه اهداف ایرانی در اکتبر گذشته نشان داده شد.
سناتور لیندسی گراهام (جمهوریخواه از کارولینای جنوبی) هفته گذشته به این آسیبپذیری اشاره کرد و از طریق رسانههای اجتماعی به اسرائیل توصیه کرد: «زمان زیادی گذشته است که به ضربه زدن به ایران فکر کنیم. بیرون راندن ایران از تجارت نفت کار سختی نیست.»
احتمال نوسان شدید بازار نفت - از رکود اخیر تا جهش احتمالی - نه از حمله اسرائیل به نفت ایران، بلکه از پاسخ احتمالی ایران ناشی میشود. اوپک میتواند به راحتی قطع صادرات روزانه ۱.۵ میلیون بشکهای ایران را پوشش دهد، اما هیچ جبرانی برای بسته شدن احتمالی تنگه هرمز توسط ایران که روزانه ۲۰ میلیون بشکه نفت از طریق آن ترانزیت میشود، وجود ندارد. تأسیسات نفتی در عربستان سعودی و کشورهای همسایه خلیج فارس نیز میتوانند تحت آتش ایران قرار گیرند. این تهدید ممکن است انگیزه سفر اخیر شاهزاده خالد بن سلطان، وزیر دفاع سابق عربستان سعودی، به تهران باشد که احتمالاً رودررو به رهبر معظم انقلاب، میگوید که این پادشاهی هیچ نقشی در هیچ تجاوزی علیه ایران نخواهد داشت.
ترامپ پیش از این با نفت بیشتر از عربستان سعودی، پیروزی آسانی به دست آورده است که به نوبه خود از لطف ترامپ و رقابت مؤثرتر علیه شرکتهای حفاری ایالات متحده بهرهمند خواهد شد. برای محافظت از کاهش قیمت نفت، ترامپ همچنین به اسرائیل نیاز دارد تا از آتش زدن داراییهای نفتی آسیبپذیر ایران جلوگیری کند.
315 315
نظر شما