بابک رضایی سال 1386 در دورانی نخستین نمایشگاه موسیقی و آثار شنیداری را برگزار کرد که چنین نمایشگاهی در ایران سابقه نداشت. آن نمایشگاه به لحاظ حضور پر رنگ استادان برجستهی موسیقی ایران و برنامههای جنبی نظیر میزگردها، بزرگداشتها و ... در تاریخ موسیقی ماندگار شد؛ و البته تکرارناپذیر؛ زیرا بسیاری از چهرههای حاضر در این رویداد همچون پرویز مشکاتیان و محمدرضا لطفی در قید حیات نیستند.
حمایت انجمن موسیقی در دوران مدیرعاملی رضایی از گروه ها و هنرمندان مختلف بخش دیگری از کارنامهی یک مدیر کاربلد بود. اما حضور او پس از حدود 15 سال در عرصه مدیریت موسیقی آن هم در جایگاه بالاترین نهاد مسئول موسیقی در کشور، توقعات اهالی این هنر را بالا برده است. رضایی در دوران یکماهه مسئولیتاش چنان چه خود میگوید مشغول همان نامهنگاریها و مسائل تشریفاتی بود که دفتر موسیقی سالهاست بدان دچار است؛ بوروکراسی گریزناپذیری که یکی از بزرگترین گلایههای اهالی موسیقیست. چرا که کند شدن روند صدور مجوزهای کنسرت و آلبوم و پیچیدگی هر روزهی آن نهتنها رمق هنرمندان را برای ادامه کار میگیرد بلکه راه استفاده از ظرفیتهای مدیریتی این دفتر را نیز مسدود میکند.
امروز هنرمندان موسیقی با مشکلات عدیدهای مواجهاند؛ از جمله نگاه حراستی و امنیتی دستگاه فرهنگی به هنرمندان، عدم رعایت قانون رعایت حقوق مولف (کپی رایت) در بسیاری از نهادهای حاکمیتی بهخصوص صدا و سیما، عدم حمایت مادی و معنوی از گروههای جوان و برخاسته از محیط علمی و آکادمیک، وضعیت اسفبار نشر موسیقی، گرانی سالنهای دولتی و خصوصی برای اجرای کنسرت، صدور مجوز کنسرت و آلبوم، آشفته بازار جشنواره های خصوصی و بسیار موارد دیگری که نیاز مبرم به توجهِ عملگرایانهی یک مدیر دلسوز دارد.
بابک رضایی، در ماه اول مسئولیتاش بارها مهمان کنسرتهای مختلف بود، حتی به محل آماده شدن کنسرت علیرضا قربانی در مجموعه ورزشی آزادی رفت؛ از نمایشگاه موسیقی کودک بازدید کرد. جالب اینجاست که هیچکدام از این رویدادها نیازی به حمایت دولتی نداشتند و تقریبا تمام کارهای اجرایی و تامین مالی توسط بخش خصوصی در حال انجام بود. اینگونه بازدیدها شاید جنبهی رسانهای خوبی برای یک مدیر داشته باشد اما در میان اهالی موسیقی کار مثبتی تلقی نمیشود. این مدیر دفتر موسیقی که دلسوزی او برای موسیقی با کارنامهی قابل قبولش ثابت شده، ای کاش به جای حضور در کنسرتها، انتشار گزارش ماهانه یا اعلام شماره تلفن؛ به دغدغههایی بپردازد که سالهاست از سوی اهل هنر موسیقی بیان میشود اما توانایی حل و فصل آن وجود نداشته و بابک رضایی از این دغدغهها خوب باخبر است.
ای کاش به جای انتشار اخبار عوامگرایانه، کارنامه ای از خود به جای بگذارد که پس از پایان مسئولیتش، کارنامهای مملو از عملکرد خیر و تسهیلگری برای اهالی موسیقی باشد. ای کاش «آخر» این شاهنامه خوش باشد!
نظر شما