نرگس کیانی: از عصر جمعه، نهم خردادماه که خبر آمد «سووشون» توقیف و پلتفرم «نماوا» از دسترس خارج شده تاکنون حجمی گسترده از اظهارنظرها در فضای مجازی و حقیقی شکل گرفته است. از یک سو نامه انتقادی نرگس آبیار؛ کارگردان این سریال، بیانیه نماوا؛ پلتفرم پخشکننده آن و حمایت هیئتمدیره انجمن شرکتهای نمایش ویدئوی آنلاین از این دو. از سوی دیگر بیانیه ساترا و اظهارات عباس سیاح طاهری معاون کاربران و تنظیم گری اجتماعی آن در توجیه تصمیم گرفته شده. در این میان، نزدیکی نرگس آبیار و همسرش؛ محمدحسین قاسمی تهیهکننده «سووشون» به جریان حاکم، موجب ایجاد این ظن در میان برخی شده است که هر آنچه رخ داده یک بازی تبلیغاتی است. یک بازی تبلیغاتی برای ریبرندینگ نماوا و بیشتر دیده شدن «سووشون». ظنی که مهدی کوهیان، حقوقدان آن را به فکاهی تشبیه میکند و با زیر سوال بردنش تاکید میکند که اساسا مسئله بسیار بزرگتر از این حرفهاست. کوهیان معتقد است تا وقتی اظهارنظری رسمی از سوی قوه قضاییه یا دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه صورت نگرفته است نمیتوان به استناد اظهارات معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا، مبنای اتفاق رخداده را، دستور قضایی دانست. به عقیده او آنچه رخ داده بازار اقتصاد دیجیتال را نشانه گرفته و در حال انتقال این پیام است که هر اشتباهی، میتواند منجر به حذف تماموکمال فعالان این بازار شود و همچون آتشی به جان تمام آنچه هزینه کردهاند بیفتد و خاکسترش کند. او معتقد است انتقال چنین پیامی به بازار دیجیتال بهواسطه بدعت تازهای که نهاده شده است ـ از دسترس خارج کردن یک پلتفرم به خارج انتشار یک سریال ـ اقدام علیه امنیت فرهنگی است و هرکس چنین دستوری داده است باید به اتهام اخلال در اقتصاد بازار دیجیتال کشور محاکمه شود.
فکاهی خواندن اتفاق رخداده به قصد ریبرندیگ
مهدی کوهیان، حقوقدان با بیان این که توقیف یک پلتفرم به دلیل انتشار یک سریال، آنقدر برایش غیرقابل هضم و باورناپذیر است که هنوز هم تصور میکند خواب دیده است، ادامه میدهد: «از دسترس خارج کردن یک پلتفرم، شاید برای مخاطب اتفاقی گذرا باشد اما من از منظر بازار اقتصاد دیجیتال به آن نگاه میکنم. منظری که نگاه کردن از آن موجب میشود دریابیم ماجرا بسیار پیچیدهتر از چیزی است که تصور میکنیم. ما در روزهای اخیر، عکسالعملهای گوناگونی را دیدهایم؛ ازجمله توهمات توطئه را که بر مبنای آن، نماوا خود برای ریبرندیگ چنین اتفاقی را رقم زده است.»

به عقیده او، اظهارنظرهایی از این قبیل، موجب تاسف و نشاندهنده سواد ناچیز گوینده از بازار اقتصاد دیجیتال است. کوهیان با اشاره به این نکته ادامه میدهد: «هرچند ناچیز شمردن فهم آنها، ارفاق در حقشان است و در بیانی درستتر باید گفت اساسا تصوری از سازوکار و مناسبات بازار اقتصاد دیجیتال در ذهن ندارند. ما در طول تمام سالهای گذشته، از زمانی که مورد تحریم قرار گرفتیم و دسترسیمان به پلتفرمهای جهانی، گوگلپلی، دامنههای .com و... محدود و نقلوانتقال مالیمان ممنوع شد، نظام حکمرانی توصیهای را در پیش گرفت. این توصیه که DNS سِروِرها به داخل کشور بیایند و دامنهها از com. به .ir تغییر پیدا کنند و... نماوا ازجمله پلتفرمهایی بود که به همگی این توصیهها عمل کرد. سوال من این است که مگر میشود کسبوکاری که میلیاردها تومان و چهبسا صدها میلیارد تومان هزینه جهت تطابق با توصیههای نظام حکمرانی پرداخت کرده است، برای ریبرندیگ دست به چنین انتحاری بزند؟»
برای یک دستمال قیصریه را به آتش کشیدن
کوهیان با اشاره به این که برفرض هم که سازندگان سریال «سووشون» مرتکب خطایی شده باشند، هرچند به عقیده او نشدهاند، ادامه میدهد: «مگر میتوان به خاطر تخلف صورتگرفته در یکی از دهها اثری که روی یک پلتفرم منتشر میشود، کلیت پلتفرم را از دسترس خارج کرد؟ اجازه دهید از دسترس خارج پلتفرم نماوا به واسطه پخش قسمت نخست سریال «سووشون» را با مثالی برایتان عینیتر کنم. تصور کنید به دلیل آن که ترمز یکی از انواع ماشینهای تولید ایرانخودرو دچار اشکال و منجر به بروز تصادفاتی شده است، دادستان دستور به تعطیلی خط تولید ایرانخودرو بدهد و کارخانه را به تمامی تعطیل کند. این مثال اگرچه میتواند مثالی مناقشهبرانگیز باشد اما من از امری که سروکارش با «جان» مردم است و ممکن است موجب از دسترفتن جانِ عزیزی شود که هیچگاه برگشتپذیر نخواهد بود، برای نشان دادن نهایت ماجرا استفاده کردم. اما آیا شما در تمام طول سالهای فعالیت ایرانخودرو شاهد صدور چنین حکمی از سوی دادستان بودهاید؟ پاسخ این پرسش قطعا منفی است.»
این حقوقدان با طرح این سوال که میدانید با چنین کاری چه پیامی به دیگر سرمایهگذاران این حوزه داده میشود؟ میافزاید: «این پیام که در این حوزه سرمایهگذاری نکنید، چون هر اشتباهی ازجمله اشتباهی از قبیل اشتباه رخداده، میتواند منجر به حذف تماموکمال شما از بازار اقتصاد دیجیتال شود و همچون آتشی به جان تمام آنچه هزینه کردید بیفتد و خاکسترش کند.در اینجا دیگر آن چه مدنظر است نه نماوا که پیام ارسالی به دیگر سرمایهگذاران، نه تنها در حوزه رسانههای تصویری که در بازار اقتصاد دیجیتال است. این پیام چیزی جز این نیست که: در این حوزه سرمایهگذاری نکنید. به عقیده شما کسی جز دشمنان بازار اقتصاد دیجیتال میتوانند دست به چنین کاری بزنند؟ به عبارت دیگر، چگونه میتوان از مدافعان این بازار بود و چنین دستوری داد؟»
بدعتی که کسی آن را گردن نمیگیرد
کوهیان در ادامه اشاره میکند اتفاق رخداده چنان تعجببرانگیز است که او بعید میداند کار خود حاکمیت باشد. به عقیده او با توجه به این که حکم قضایی صادره هنوز مشاهده نشده است نمیتوانیم به استناد گفتوگوی عباس سیاح طاهری، معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا با یکی از رسانهها که اعلام کرده است این اتفاق طبق نظر مراجع قضائی رخ داده است، چنین ادعایی را بپذیریم. کوهیان میگوید با توجه به این که سخنگوی قوه قضاییه در این مورد اعلام نظری نکره است، نمیتواند باور کند که یک مقام قضایی چنین کاری را انجام داده باشد. او ادامه میدهد: «آنچه من در قالب شنیدهها به گوشم رسیده این بوده است که گویا دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه چنین تصمیمی گرفته است. هرچند موکدا تاکید میکنم تا زمانی که خبری رسمی در مورد نهاد صادرکننده این حکم منتشر نشود و چه قوه قضاییه و چه کارگروه مذکور رسما مسئولیت آن را بر عهده نگیرند نمیتوان با اطمینان سخن گفت. با این حال اگر این شایعه صحت داشته باشد باید گفت وااسفا! چرا که اینگونه پای دولت و وزیرانش هم به موضوع کشیده میشود. درخواست من از شما بهعنوان یک روزنامهنگار آن است که از وزیران حاضر در این کارگروه؛ از وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، از وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، از وزیر آموزش و پرورش، از وزیر دادگستری و از وزیر اطلاعات سوال کنید که آیا از دسترس خارج شدن پلتفرم نماوا مصوبه کارگروه بوده است؟»
هدف؛ خالی کردن زیستپوم پلتفرمها از سکنه
کوهیان معتقد است اقدام انجام شده، اقدامی هدفگذاریشده برای خالی کردن زیستبوم پلتفرمها از سکنه و پیغامی است برای سرمایهگذارانی که اتفاقا با شدت بیشتری رو به سوی شکلدهی پلتفرمهای تازه آورده بودند. او با بیان این که همچنان تاکید میکند که برایش غیرقابل باور است که یک قاضی فهیم و یک دستگاه قضایی دانا، چنین حکمی بدهد، ادامه میدهد: «چرا که چنین حکمی در تعارض با سیاستهای کلی نظام است. چرا که جمهوری اسلامی ایران همواره بر تضمین امنیت سرمایهگذاری تاکید کرده است و چنین حکمی در تعارض با امنیت سرمایهگذاری است. چرا که در سیاستهای کلی نظام گفته شده است که هرچه میتوانید قضازدایی کنید. قضازدایی به این معنا که همه موضوعات تبدیل به پروندههای قضایی نشوند نه آن که موجب قضازایی شوید.»
او با بیان این که ماجرا از ابعادی بسیار پیچیده برخوردار است و ابدا اینگونه نیست که با رفع شدن ممنوعیت پیشآمده برای نماوا گمان کنیم غائله ختم شده است، میافزاید: «این ماجرا باید پیگیری و مشخص شود چه کسی، با چه انگیزه و چه هدفی پشت آن بوده است. شما شک نکنید، سرمایهگذاران این حوزه، سرمایهگذاران بازار اقتصاد دیجیتال، زین پس با احتیاط بیشتری عمل خواهند کرد و حتی پا پس خواهند کشید. من یا شمای سرمایهگذار مدام تشویق شدهایم که سرورهایمان را به داخل کشور بیاوریم و از دامنه ir. استفاده کنیم. حال دقیقا همانچیزی که سرمایهگذاران را تشویق به انجام آن کردهایم به بلای جان نماوا تبدیل شده است. به عقیده شما، در چنین شرایطی سرمایهگذار احساس امنیت میکند و قدمی پیش میگذارد یا میهراسد و پا پس میکشد؟»
او در پایان تاکید میکند آنچه رخ داده است، اقدامی برخلاف امنیت سرمایهگذاری است که منفعت آن نصیب رسانههای خارجی خواهد شد. نصیب برنامههای یوتیوبی که بینندگان و درآمدشان به مراتب از پلتفرمهای ما بیشتر است. سخن آخر این که به عقیده این حقوقدان هرکس چنین دستوری داده است باید به اتهام اخلال در اقتصاد بازار دیجیتال کشور محاکمه شود.
5959
نظر شما