به گزارش خبرآنلاین سالهاست سیاستگذاران صنعت برق، هر تابستان مردم را به صرفهجویی توصیه میکنند اما حتی یک بار، مصرف برق کشور کاهش نیافته است. از سوی دیگر، رقم تلفات انرژی در شبکهها و تجهیزات عمدتاً فراتر از ۱۱ درصد باقی مانده در حالی که در کشورهایی با مصرف بالاتر، این عدد زیر ۶ درصد است. در نتیجه، بزرگترین ضربه را صنعت برق به خود زده و بحران امروز، دستاورد سالها اتلاف انرژی و عدم سیاست کنترل تقاضا و مصرف بوده است.
به گزارش مهر، طبق آمار رسمی، بیش از ۱۱ درصد کل برق تولیدی کشور، پیش از رسیدن به مصرفکننده در شبکههای انتقال و توزیع تلف میشود. این رقم معادل چندین نیروگاه بزرگ است که عملاً به جای تحویل انرژی، تبدیل به هزینه و زیان میشود. صنعت برق ایران، بهرغم فریادهای هشدار کارشناسان، در نوسازی و بهینهسازی شبکهها کوتاهی کرده است.
از سویی دیگر در یک دهه گذشته، شدت مصرف برق هر سال رشد یافته و هیچ سیاست مؤثری برای کاهش مصرف مشترکان پرمصرف اجرایی نشده است. تعرفههای حمایتی، فقدان جریمه برای اسراف و پاداشهای بیاثر صرفهجویی، همگی فضا را برای اتلاف و مصرف افراطی باز گذاشته است. صنعت برق حتی برنامههای فرهنگی را ابزاری تبلیغاتی قرار داده، نه راهکاری مؤثر.
همچنین بسیاری از تجهیزات توزیع اعم از ترانسها، کابلها و تابلوها، عمری بالای ۲۰ سال دارند. در غیاب سرمایهگذاری در تکنولوژیهای مدرن و هوشمندسازی شبکه، امکان پایش برخط و واکنش سریع به نقاط پراتلاف عملاً وجود ندارد. این ضعف فنی، مقدمهای بر هدررفت انرژی حتی در مناطق صنعتی و حساس است.
نکته دیگر آنکه برنامههای مدیریت مصرف و DSM، بدون پشتوانه فناوری، ضمانت اجرایی و شفافیت، در بهترین حالت روی کاغذ باقی ماندهاند. توزیع یارانهها، تعرفههای تکنرخی و نبود ابزارهای کنترل هوشمند از جمله ضعفهایی است که صنعت برق از پذیرش مسئولیت آن شانه خالی کرده و اثر سیاستهای مجازی را صفر کرده است.
همچنین تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها، طرح دوفوریتی مجلس برای مدیریت مصرف و سایر راهکارها، اکثراً یا ابتر مانده یا فاقد اراده اجرای عملی بودهاند. صنعت برق در تدوین نقشه راه و مطالعات دقیق تقاضای آینده ناتوان عمل کرده و عملاً مصرف کنترل نشده روزبهروز رشد یافته است.
رفتار پرمصرف صنایع و نبود فرهنگ بهینهسازی
بر اساس این گزارش، در سالهای اخیر بهخصوص صنایع بزرگ، بدون الزام به نصب کنتورهای هوشمند و دریافت پیام شفاف از بازار انرژی، الگوی مصرف فراتر از استاندارد داشتهاند. نبود جدیت در پایش صنایع پرمصرف و غیبت استاندارد ملی برای کنترل مصرف حاملهای انرژی، سهم اتلاف و ناترازی را بیشتر کرده است.
فرزاد خوشدلپور کارشناس رسمی دادگستری و مدرس مدیریت مصرف و مشاور پروژههای DSM کشور میگوید: واقعیت این است که «مصرف بیقاعده» امروز ایران، نتیجه سالها سیاست غلط در حوزه تولید و تعرفهگذاری بوده. ترسیم پروژه افزایش ظرفیت تولید بدون سرمایهگذاری موازی در بهینهسازی شبکه و اصلاح تجهیزات توزیع، مقدمه همین خاموشیها و اتلاف است. هیچ کشوری تا امروز با تولید بیشتر، بحران مصرف را حل نکرده؛ ما هم استثنا نیستیم!
وی ادامه میدهد متأسفانه اولویت صنعت برق «مدیریت روزمره» بوده، نه «استقرار نظام هوشمند». بخش عمدهای از شبکه کنتورخوانی یدی است! تجهیزات جدید یا گرانتر و وارداتی هستند یا اصولاً در بودجه قرار نگرفتهاند. این یعنی کنترل مصرف خانگی و صنعتی فقط روی کاغذ رخ داده نه در واقعیت شبکه.
خوشدل پور خاطرنشان کرد: تعرفه یکنواخت و نبود جریمه جدی برای مشترکان پرمصرف، عملاً علامت اشتباه به جامعه داده است. در دنیا اگر مصرف از حدی فراتر رود واحد هزینه برق چند برابر میشود؛ در ایران حتی پرمصرفترین صنایع هم اغلب شامل همان تعرفه یارانهای هستند. نتیجه، رقابت پنهان برای مصرف بیشتر و تلفات بیشتر است.
به گفته این کارشناس انرژی تصریح کرد: تلفات میانگین شبکه برق ما دو برابر استاندارد دنیاست؛ برخی مناطق حتی ۱۵ درصد تلفات دارند! این یعنی بخشی از برق تولیدی بدون هیچ سرانجام، فقط خرج داغ شدن کابلها و افت ولتاژ میشود. اگر صرفاً همین عدد را نیمکاهش دهیم، معادل یک نیروگاه بزرگ برق ذخیره خواهیم کرد.
وی در پاسخ به این سوال که راهکار DSM در ایران چقدر عملی شده است تصریح کرد: فقط در حد طرح و شعار بود. هیچ سامانه مشترک هوشمند و کنترل متمرکز اجرایی نشد، صنایع بزرگ نقشی در کنترل مصرف نگرفتند و حتی مردم در مناطق شهری ابزار مناسب برای مدیریت مصرف نداشتند. بودجهها هم اکثراً برای تبلیغات رفت، نه زیرساخت واقعی.
وی خاطرنشان میکند: اگر صنعت برق همین مسیر را ادامه دهد، اتلاف و مصرف افسارگسیخته همچنان نرخ رشد بحران را تعیین میکند. بدون سرمایهگذاری در مدیریت مصرف، هوشمندسازی شبکه و تعرفهگذاری عادلانه، هرگونه افزایش تولید عملاً نقش ترمزدستی برای خاموشی ندارد!
۲۲۳۲۲۹
نظر شما