زن و شوهری با همدستی هم مرد مزاحم را به خانهشان کشاندند و به قتل رساندند.
چند روز قبل مردی به پلیس آگاهی بندرانزلی رفت و گفت پسر 23سالهاش به نام حمید ناپدید شده است. او گفت: «حمید صبح دیروز از خانه بیرون رفت و به ما هم نگفت کجا میرود و چه کار دارد. بعدازظهر هرچه منتظرش شدیم خبری از او نشد. اواخر شب در حالیکه نگران شده بودیم با چند نفر از دوستانش تماس گرفتیم اما آنها هم از حمید خبری نداشتند و بالاخره امروز صبح تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس اطلاع بدهم.»
ماموران وقتی فهمیدند پسر جوان سوار بر خودرو پژو خود خانه را ترک کرده است مشخصات این اتومبیل را در اختیار تمام واحدهای گشت گذاشتند تا به محض رویت شدن، ماشین متوقف و سرنشینانش دستگیر شود. چند ساعت بعد از اعلام مشخصات پژو این خودرو درحالیکه در منطقهای خلوت رها شده بود، پیدا شد و کارآگاهان به بازرسی آن پرداختند اما داخل اتومبیل هیچ سرنخی نیافتند، از سویی هیچ نشانهای که خودرو به سرقت رفته است مشاهده نشد به همین دلیل پلیس احتمال داد اتفاق ناگواری برای حمید رخ داده باشد. در این بین فرضیه وقوع جنایت محتملتر از دیگر گزینهها بود به همین دلیل کارآگاهان یکبار دیگر به پرسوجو از پدر حمید پرداختند و فهمیدند جوان ناپدیدشده با زنی 17ساله به نام باران ارتباط داشت. باران طبق اطلاعات موجود به تازگی ازدواج کرده بود و احتمال داشت رابطه حمید با زن متاهل باعث مرگ وی شده باشد.
کارآگاهان بعد از به دست آوردن این سرنخ سراغ باران و شوهرش کاظم رفتند و این زن و شوهر را بازداشت کردند. آنها در بازجوییها از سرنوشت حمید ابراز بیاطلاعی کردند اما وقتی خانهشان مورد تفتیش قرار گرفت شواهدی از وقوع درگیری و جنایت به دست آمد و همین مساله باعث شد مرد 19ساله چارهای جز اعتراف پیش روی خودش نبیند و به کشتن حمید اعتراف کند. او گفت: «وقتی فهمیدم حمید برای همسرم مزاحمت ایجاد میکند نقشه قتل او را کشیدم و با کمک باران او را به خانهمان آوردم و با ضربات چاقو کشتم، بعد جنازه را در محلی دورافتاده رها کردیم.»
باران نیز گفتههای شوهرش را تایید کرد و گفت: «زمانیکه من مجرد بودم با حمید آشنا شدم. او به من ابراز علاقه میکرد اما من چندان به این رابطه تمایل نداشتم برای همین هم وقتی کاظم به خواستگاریام آمد جواب مثبت دادم و ما با هم ازدواج کردیم. فکر میکردم بعد از این اتفاق حمید من را فراموش کند اما بعد از آن مزاحمتهای او شدت گرفت و همچنان اصرار میکرد با من رابطه داشته باشد. هرکاری کردم نتوانستم از دستش خلاص شوم و در حالیکه چارهای نمیدیدم موضوع را با همسرم درمیان گذاشتم. کاظم بعد از اطلاع از موضوع به شدت عصبانی شد و نقشه قتل را کشید. طبق برنامه من با حمید تماس گرفتم و با این ادعا که شوهرم در منزل نیست او را به خانه کشاندم، بعد در فرصتی مناسب کاظم که در گوشهای پنهان شده بود به سمت حمید حمله کرد و چند ضربه چاقو به او زد و بعد هم جنازه را از خانه بیرون بردیم.»
زن و شوهر متهم به قتل اکنون به دستور بازپرس جنایی در بازداشت به سر میبرند و بهزودی صحنه قتل را بازسازی میکنند.
47282
نظر شما