به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، مالکوم یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین سیاه پوست های آمریکایی در طول تاریخ است. او عضو جنبش «ملت اسلام»، یک جنبش سیاسی مذهبی آفریقایی-آمریکایی بود که «والاس دی. فرد محمد» آن را در دهه ۱۹۳۰ تاسیس کرد. هدف آنها بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی، روحی و روانی برای سیاه پوست های آمریکایی در این کشور بود اما عملکرد آن به گونه ای بود که منتقدان آن را یک سازمان «برتری طلب» می دانستند.
بنا بر روایت شبستان، سفر حج برای مالکوم ایکس تنها یک فریضه دینی نبود، بلکه کشف جهانی بود که در آن رنگ پوست به جای آنکه دیوار بیاعتمادی باشد، پلی برای برادری شد. او در نامه مشهورش از مکه اعتراف کرد که برای اولین بار در زندگی، مفهوم واقعی «برابری» را در سایه اسلام تجربه کرده است.
هنگامی که مالکوم می خواست به سفر حج برود این جنبش را به طور رسمی ترک کرد و بعد از سفر حج با نام «الحاج ملک الشباز» به آمریکا برگشت و سازمان «وحدت آمریکایی-آفریقایی» را تاسیس کرد. این سازمان حامی هویت سیاه پوستان و قائل بر این بود که «نژادپرستی» و نه تنها «نژاد سفید» بزرگ ترین دشمن آمریکایی های سیاه پوست است.
سازمان «وحدت آمریکایی-آفریقایی» پس از حج، بر خلاف «ملت اسلام»، نه بر تفکیک نژادی، بلکه بر اتحاد مسلمانان همه رنگها تمرکز داشت. مالکوم پس از دیدن همزیستی مسالمتآمیز زائران در حج، به این نتیجه رسید که مشکل اصلی، «سفیدپوستان» نیستند، بلکه سیستم نژادپرستی است که باید از ریشه نابود شود.
جنبش جدید مالکوم افراد زیادی را به خود جذب کرد و فلسفه میانه رو تر او به طور روز افزون در این جنبش حقوق مدنی تاثیر گذاشت.
مالکوم در نامه اش از مکه زمانی که در سفر حج بود، گرایش آمریکایی ها به دین اسلام را مهمترین راه نجات از برتری رنگ ها و نژادها دانست.
او در این نامه نوشت: تاکنون هرگز شاهد چنین مهمان نوازی صادقانه و روحیه واقعی برادری آنطور که مردم از همه رنگها و نژادها در این سرزمین مقدس، خانه ابراهیم، محمد و تمام پیامبران مقدس رفتار می کنند، نبوده ام.
او نسخه ای از این نامه را به همسر و دیگری را به خواهر بزرگترش «الا» داد. مالکوم همچنین خواستار ارسال نسخه ای از این نامه به مطبوعات آمریکا شد.
مالکوم ایکس در این نامه نوشته بود: در طول ۱۱ روز گذشته که اینجا در جهان اسلام بودم با برادران مسلمان در یک بشقاب غذا خوردیم، از یک لیوان نوشیدیم، روی یک فرش خوابیدیم و یک خدا را پرستش کردیم.
نامه مالکوم از مکه نهتنها در مطبوعات آمریکا منتشر شد، بلکه به نمادی از قدرت اسلام در زدودن تعصبات نژادی تبدیل گردید. او با توصیف صحنههایی از همغذایی و همنمازی زائران سیاه، سفید و آسیایی، ثابت کرد که دین میتواند فراتر از مرزهای ساختگی بشر، امت واحدی خلق کند.
مالکوم درباره این تجربه نوشت: فکر نمی کنم دوربین های فیلمبرداری تاکنون فیلمی از طیف انسانی، رنگی تر از آنچه من با چشم های خودم دیدم، تهیه کرده باشند.
تجربه مالکوم ایکس در حج، امروز بیش از هر زمان دیگری درسآموز است؛ در جهانی که اختلافات نژادی و مذهبی همچنان آتش بیعدالتی را شعلهور میکند، روایت او یادآور میشود که ادیان میتوانند پناهگاهی برای صلح باشند، نه ابزاری برای تفرقه. شاید اگر او زنده بود، همان جمله معروفش را تکرار میکرد: «در مکه فهمیدم که اسلام تنها راه نجات بشریت از جهل نژادپرستی است.»
نظر شما