کیاوش حافظی: در پی ترور چند تن از مقامات نظامی و حملات موشکی اسرائیل در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، جنگی میان تهران و تلآویو آغاز شد.در واکنش به این رخداد، بسیاری از منتقدان داخلی نظام سیاسی و حتی مخالفان خارجنشین، با موضعگیری علیه «دشمن خارجی»، از کشور دفاع کردند.
برخی از آنها پیام دادند که در شرایط کنونی اولویت خود را مقابله با دشمن خارجی می دانند و اختلافات سیاسی و ... را در شرایط صلح دنبال خواهند کرد. به باور برخی ناظران و تحلیلگران، مردم و کنشگران این دسته افراد از این آزمون سربلند بیرون آمده اند.
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل پیشین حزب کارگزاران و فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در همین چارچوب معتقد است اکنون نوبت حاکمیت است تا نقش خود را در حفظ انسجام ملی ایفا کند.
کرباسچی در پاسخ به کسانی که این جنگ را صرفاً نبردی میان نظام جمهوری اسلامی و اسرائیل میدانند، میپرسد: «آیا این ۴۰۰ تا ۵۰۰ شهید و چند هزار مجروح، جمهوری اسلامی بودند یا مردم ایران؟» او با استناد به روایتی از حمله چنگیزخان تأکید میکند که حتی کسانی که با دشمن همراهی میکنند، در نهایت از آسیب در امان نخواهند بود.
مشروح گفتوگوی خبرآنلاین با غلامحسین کرباسچی را در ادامه بخوانید؛ {این گفتگو ساعاتی قبل از حمله آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران انجام شده است}
*****
* آقای کرباسچی! هفته گذشته اسرائیل جنگی را آغاز کرد. عده ای معتقدند که ایرانیها معمولا در زمان جنگ اختلافنظرها و سلایق خود را کنار گذاشته اند و پشت حاکمیت قرار می گیرند. به نظر شما در این مدت، چنین وضعیتی صادق بوده و انسجامی شکل گرفته است؟
مردم همین کار را کردند. اما مسئولین هم باید این کار را انجام دهند. مردم با همه اختلاف سلیقه و انتقادهایی که دارند، در چنین شرایطی واقعاً پای کشور ایستادند، وضعیت موجود را پذیرفتند و تجاوز را محکوم کردند. جنایاتی که اسرائیل مرتکب میشود، محکوم شده. حتی کسانی که منتقد هستند و در خارج از کشور زندگی می کنند. بخشی از افرادی که بیانیه ۵۰۰ نفری را امضا کرده بودند، در خارج هستند و حتی شاید امضای این بیانیه برای آنها مشکلاتی ایجاد کند. در داخل هم افرادی افرادی مانند آقای تاجزاده که در زندان هستند، یا خانم رهنورد که در حصراند موضع گرفتند. بالاخره ملت، با همه اختلافات داخلی و گرفتاریهایی که دارند، پای کشور و استقلال آن ایستادهاند.
اما مسئولین هم باید صرفنظر از حرفها و لفاظیهای خستهکننده و تکراری در عمل هم این انسجام را نشان دهند. اگر قرار است در شرایط فعلی مردم دلخوری ها را فراموش کنند تا تبلیغ یکپارچگی شود، مسئولان هم باید متقابلا چنین کاری انجام دهند. مثلاً حصرها را بردارند؛ برخی زندانیهایی که فقط به خاطر یک مصاحبه یا اظهارنظر زندانی شده اند را، ولو آنکه با سلیقه سیاسی یا نحوه بیانشان همعقیده نباشیم، را آزاد کنند.
اما مردم که کار خودشان را انجام داده اند و در تظاهرات، اظهار نظرها و... همراهی خود را نشان داده اند؛ به هرحال استقلال کشور و تجاوز به کشور شوخی بردار نیست و مردم با هر شرایطی— با وجود گلایههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی—پای کشور خود ایستادهاند. اما مسئولین هم باید با عملکردشان یکپارچگی را تقویت کنند.
* به بخشی از افراد خارج از کشور اشاره کردید که با وجود زاویه هایی که ممکن است داشته باشند در این موقعیت با حکومت همراه شده اند. با این حال برخی جریانهایی هم هستند که می گویند جنگ فعلی اسرائیل با ایران نیست، بلکه با جمهوری اسلامی است؛ یعنی بین وطن و نظام سیاسی تمایز قائل میشوند. این را چطور میبینید؟
اینها حرفهای سیاسی است. هزار و چند صد موشک شلیک شده که طبق آمار ۴۰۰-۵۰۰ نفر را شهید و چند هزار نفر را زخمی کرده است. این شهدا و مجروحین آیا جمهوری اسلامی اند یا مردم ایران؟ حتی اگر کسی جزو مقامات هم باشد، باز جزو مردم ایران است. صرف نظر از اینکه، عمده تلفات و شهدا مردم عادیاند. خانمی که بچهاش را بغل کرده که از خانه بیرون ببرد و ... مردم عادی است. حداقل اگر کسی صادق باشد، باید این حجم از شهدا و خسارات را محکوم کند.
این حرف ها، حرفهای سیاسی فقط برای توجیه خودشان است. این دیگر نهایت دنائت و پستی است که کسی فکر کند با هر اختلافنظر و سلیقهای، یا حتی با ظلمی اگر به او شده، فکر کند یک جلاد بیاید، مردم را بکشد، کشور را خراب کند، برای اینکه او بخواهد بیاید و پست و سمتی بگیرد.
وقتی چنگیزخان به ایران حمله کرد، نتوانست بخارا را بگیرد. یک عده از مردم مقاومت کردند، اما بعضیها گفتند حوصله مقاومت نداریم. آنها آمدند با چنگیز همدست شدند و با کسانی که مقاومت میکردند جنگیدند و شهر را تسلیم چنگیز کردند. اما چنگیز بعد از پیروزی هم آنهایی که مقاومت کرده بودند را کشت و هم آنهایی را که با او همکاری کرده بودند. وقتی به او گفتند چرا کسانی را که به تو کمک کردند می کشی؟، گفت: اگر اینها به درد بخور بودند به برادران خود خیانت نمیکردند.
کسانی که امروز اینگونه استدلال میکنند وتوجیهات اینچنینی میآوردند باید بدانند که متجاوز وقتی ببیند شما به تاریخ کهن، فرهنگ و مردم خود پشت کردهاید، به شما اعتماد نمیکند. آنها هم باید توجه کنند که وضعیت کشور بعد از غارت و تجاوز دشمن به درد آنها نمی خورد. یک زمین سوخته ارزشی ندارد. بلکه باید مقابل متجاوز بایستند و اگر کلایه و شکایتی از مسئولیت دارند به جای خود مطرح کنند. مسئولین هم باید از پشتیبانی مردم استفاده و استقبال کنند؛ رفتار آنها باید طوری باشد که رضایت مردم جلب شود.
پشتیبانی و همراهی مردم از حکومت از هر سلاحی بازدارندهتر است. ما ممکن است خیلی از امکانات را نداشته باشیم، ولی اگر پشتوانه مردمی داشته باشیم، قدرتمند خواهیم بود. الان هم چیزی که اسرائیل را به طمع انداخته همین شکافی است که تصور میکند بین مردم ما ایجاد شده و روی همین حساب میکند. این شکاف را هم مردم و هم در راس همه مسئولین باید از بین ببرند. اگر هم به هر دلیلی وجود دارد، باید به حداقل برسد. چون دشمن با سواستفاده از این شرایط چنین تجاوزی را انجام میدهد. اگر دشمن بداند مردم یکپارچه هستند، این بمبارانها کشور را از پا نمیاندازد.
* این شکاف به نظر شما تا الان توانسته ترمیم شود؟ یا ممکن است در آینده و بهواسطه این جنگ ترمیم شود؟
این بستگی به مسئولین دارد. باید تلاش کنند این شکاف از بین برود. باید خواستههای مردم حتیالامکان برآورده شود و آنجا که نمیشود، صادقانه و شفاف برای مردم توضیح دهند. بسیاری از موضوعات حلنشدهاند. بسیاری از خواستههایی که قابل انجام نیستند، باید خیلی صادقانه و روشن برای مردم توضیح داده شود. خیلی از پروندهها، سوالات عجیب و غریبی که در ذهن مردم هست، اگر شفاف شود، مردم قانع میشوند. مردم که با کشور و سرزمین خودشان عناد ندارند. این وظیفه مسئولین است که در این شرایط به خود بیایند و شکاف را به حداقل برسانند.
۲۷۲۱۱
نظر شما