به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات، در خصوص برهم خوردن تصورات نتانیاهو در جنگ 12 روزه، گفت: به نظر میرسد که اسرائیل و همپیمانان آن به کلیت و ماهیت تاریخ ایران توجه کافی نداشتهاند. ایران کشوری با تمدن کهن و تاریخی پر از فراز و فرود است که همیشه اکثریت ملت ایران در مواقعی که وطن در خطر بوده، ایستادگی کرده و از سرزمین خود دفاع کردهاند. تمامی نگرانیها و دغدغههایی که در این راستا به وجود آمده، نادیده گرفته شده و از تمامیت ارضی ایران دفاع شده است.
بنا به روایت جماران، اهم اظهارات منصوری را در ادامه می خوانید؛
* این مسأله در محاسبات نتانیاهو و همپیمانانش مهم تلقی نشده و آنها تصور میکردند که پس از سالها فشار همهجانبه، بهویژه تحریمهایی که به کشور تحمیل شده، و با دامن زدن به انواع شکافها و مشکلات داخلی، احتمالاً میتوانند تدارکات خطرناکی برای کشور فراهم نمایند. اما نمیتوان دید که این دستورات به سادگی کنار گذاشته شود.
* آنان بدون توجه به این مناسبات وارد یک تجاوز شدند. در روزهای اول، با مسئولیتپذیری مردم، احزاب و گروهها، حتی نیروهایی در خارج از کشور که خود را در تبعید میدانند یا افراد در زندان، بهطور یکپارچه در برابر تجاوز ایستادند و حق مشروع ایران را حفظ کردند. این موضوع، دستاوردی بسیار مهم و با ارزش برای جامعه ایران و حکمرانی محسوب میشود و میبایست قدر این انسجام و همبستگی را دانست
* در واقع، کلیدواژهای که میتواند این انسجام را حفظ کند، «وطن» و «ایران» است. عواملی که میتوانند به این هدف کمک کنند، شامل شناسایی واقعی و واقعبینانه آنچه موجب شکاف میان حاکمیت و دولت شده است، باید در دستور کار حکمرانی قرار گیرد و تمامی شیوههای حکمرانی که به بروز این گسست منجر شدهاند، مورد اصلاح و برنامهریزی قرار گیرند.
* فرصتی که برای حاکمیت پس از آتشبس و جنگ 12 روزه به منظور حفظ همبستگی و انسجام ملی به وجود آمده، برای هیچکس قابل پیشبینی نبود. این فرصت باید تقویت شود و نباید به گروههای تندرو و اقلیتی که همواره در پی تحمیل نظرات خود به اکثریت جامعه ایران بودهاند، اجازه داد تا همچنان بر طبل دو قطبی بکوبند و موجب تشدید خشم جامعه ایران شوند.
* در این دوره، نهادهایی امنیتی اطللاعاتی و دیگر نهادهای حاکمیتی باید به مسأله نفوذ و فجایعی که در ایران اتفاق افتاده، توجه ویژهای داشته باشند و موضوع را به شکل ریشهای شناسایی کنند. چطور می شود بلندپایه ترین مقامات نظامی و دانشمندان هسته ای در یک روز ترور می شوند؟
* محدود کردن نفوذ به اتباع بیگانه و یا اینکه نمایندگان مجلس تصور می کنند به دلیل ضعف قانون این سطح از نفوذ در کشور ما وجود دارد و نیاز به قانون جدید داریم، پاک کردن صورت مسئله نفوذ و جاسوسی در ایران است.
* یکی از آشکارترین نمودهای این مسأله(نفوذ)، نحوه راهیابی کاترین شکدم به ساختار حکمرانی و مراکز حساس کشور بود. به نظر من، چنین رفتارهایی میتواند به دو قطبیسازی دامن بزند و این فرصت تاریخی را به تدریج به یک تهدید تبدیل کند. نیروهای امنیتی باید به این مسائل توجه کرده و در صورت عدم توجه و ایجاد خلل، طمع بیگانگان به خاک کشورمان بیشتر خواهد شد.
* پیش از جنگ و فجایعی که حلقه نفوذ ایجاد کرده و باعث جان باختن بسیاری از نظامیان، غیرنظامیان، کادر بهداشت و درمان و سربازان وظیفه شد، خانوادههای زیادی سوگوار شدند. در شرایطی که کشور بیش از هر زمان دیگری به انسجام و وحدت ملی نیاز دارد، ضروری است که مجموعهای از اقدامات از سوی حاکمیت صورت گیرد تا همبستگی تقویت شده و عواملی که پیش از جنگ باعث تشدید شکاف بین حاکمیت و ملت بود، برطرف شود.
* از فشارهای اقتصادی تا رفتارهایی که در سطح جامعه به مناقشههای جدی تبدیل شده بود، مانند قانون حجاب و عفاف و سایر رفتارهای مشابه، نیاز به بازبینی و تجدیدنظر جدی دارد. خصوصاً صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با شبکههای برون مرزی که بسیار فعال هستند و نظر قابل توجهی جلب میکنند، نقش بسزایی در این زمینه دارد. برای جذب مخاطب و تحقق صدای تمامی مردم، باید نیازهای رسانهای شهروندان ایران را از طریق تلویزیون تأمین کرده و به تقاضاها پاسخ دهد.
* باید در کنار این موارد، عوامل نارضایتی مردم نیز شناسایی و کنار گذاشته شود. همبستگی فعلی که در داخل کشور شکل گرفته، حول محور ایران، دفاع از وطن و تمامیت ارضی است و باید با همین ملاحظه تقویت شود تا پیوند میان حاکمیت و ملت مستحکمتر گردد. در این وضعیت، نیاز به گامهای جدی از سوی حاکمیت است و هرگونه نگاه سلبی و امنیتی که در شرایط کنونی از سوی مجلس شورای اسلامی صورت میگیرد و قوانینی که به نظر نمیرسد مشکلی را حل کنند، بلکه بر مشکلات میافزاید، باید کنار گذاشته شود.
* فکر میکنم نه تنها صدای اصلاحطلبان، بلکه تمامی جریانات وطنخواهی که با نگرش ملی در برابر نیروی متجاوز ایستادگی کردهاند، باید از صدا و سیمای ملی شنیده شوند. البته تلاشهایی در این راستا صورت گرفته و من نیز از سوی این رسانه دعوت شدهام، اما این اقدامات کافی نیستند. جامعه ایران محدود به دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا نیست و یک جامعه متکثر و متنوع است، که باید صداهای مختلفی از آن منعکس شود.
* نیاز است که صدای همه گروهها و نمایندگان فکر و اندیشههای گوناگون، به خصوص آنهای که فراتر از چهرههای شناختهشده و منتسب به جریانات خاص سیاسی هستند، در رسانه ملی شنیده شود. البته این اقدامات جمعاً مثبت هستند و به فال نیک گرفته میشوند، اما برای اینکه رسانه ملی بتواند جایگاه واقعی و ملی خود را بازیابی کند، باید تلاشها به مراتب جدیتر و وسیعتر باشد.
* اشتباهی که طی سالیان متمادی در کشور ما تکرار می شد مقابل هم قرار دادن ملی گرایی و دین بود. این تقابل جامعه ایران را نیز دوتکه می کرد، بر دوقطبی ها دامن می زد و بیشترین واگرایی از دین را به همراه داشته است. در ایران متنوع و متکثر، هم ناسیونالیسم باستانگرای افراطی شکست خورده و هم یکدست سازی جامعه ایران ذیل جامعه اسلامی.
* ما نیاز جدی به واقع بینی و شناخت جامعه امروز ایران داریم و راهی نیست جز آنکه این دو را در تقابل با یکدیگر قرار ندهیم. همان طور که دیدیم آتچه در جنگ ۱۲ روزه ای که به ما تحمیل شد، بیشترین عامل انسجام و همبستگی ملی شد، ایران و حسن وطن دوستی همه ایرانیان فارغ از نگرش های متنوع و متکثر بود.
* اما برای دوام این همبستگی تنها شعار ایران کفایت نمی کند؛ بلکه حاکمیت باید به گونه ای عمل کند که همه شهروندان ایران باور کنند که ایران برای همه ایرانیان است. این امر هم محقق نمی شود مگر اینکه تمامی رویکردها و رفتارها و سیاست هایی که موجب به وجود آمدن شکاف حاکمیت ملت شده شناسایی و اصلاح شود. به بیان دیگر حفظ همبستگی ملی مستلزم اصلام شیوه حکمرانی است.
۳۱۲۲۲۲