به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ،بنابر نقل تاریخ، حضرت زینب (سلاماللهعلیها) به همراه سیدالساجدین امام سجاد (علیهالسلام) نقش محوری و بسیار مهمی در روایتگری واقعه کربلا و انتقال پیام آن به جامعه مسلمین ایفا کردند.
بنا بر روایت شبستان،ایشان در کنار سیدالشهداء حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) در کربلا حضور داشتند و پس از واقعه عاشورا، مسئولیت حفظ و تبیین اهداف قیام و رساندن پیام شهدا به مردم را بر عهده گرفتند. در این میان عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها با سخنرانیهای شجاعانه در کوفه و شام، پرده از جنایات بنی امیه برداشت و افکار عمومی را نسبت به حقانیت اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین آگاه کرد.
نوع روایتگریِ تاریخساز از آن ماجرای نیمروز کربلا بهترین الگوی روایتگری برای ما در بیان حقیقت دفاع مقدسِ ۱۲ روزه ایران در مقابل رژیم نژادپرست صهیونیستی و نوع انتقال گزاره های این تقابل و تهاجم به جهان است که درباره آن با حجتالاسلام دکتر احمد رهدار، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام گفت وگو کردهایم.
«حجتالاسلام دکتر احمد رهدار»، عضو هئیت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)در گفتوگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری شبستان اظهارداشت: به لحاظ فقهی در جنگ میان لشکر اسلام و لشکر دشمنان اسلام بیان نقاط ضعف لشکر اسلام و همچنین بیان نقاط قوت لشکر دشمن، حرام است. طبعا این حکم فقهی مربوط به فضای عمومی جامعه است اما فرماندهان، تصمیمگیران و دولتمردان در اتاقهای تصمیمگیری خود حتما باید نسبت به نقاط ضعف ما (لشکر اسلام) و نقاط قوت دشمن واقف باشند.
وی تصریح کرد: خروجی روایت های ما از این مواجهه و جنگ با اسرائیل، در فضای عمومی نباید بیان ضعف ما و قوت دشمن باشد. این یک قاعده مسلم فقهی است. ضمن این که هرگونه روایتی از جنگ باید مسبوق به شناخت ماهیت جنگ باشد. به عنوان مثال این جنگ به لحاظ ماهیت، جنگی هیبریدی است و ما باید در بیان روایت، همه اضلاع ترکیبی آن را ببینیم.
این یک جنگ وجودی است/ جنگ «دیپلماسی» و «اقتصاد»
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام تأکید کرد: این جنگ فقط جنگ موشک ها نیست. جنگ رسانه است؛ جنگ موشک است؛ جنگ حقوق است؛ جنگ اقتصاد است و... بنابراین «دیپلماسی» و «اقتصاد» نیز میدان جنگ ما خواهد بود. برای روایت این جنگ باید اضلاع را دید و ثانیا این اضلاع باید متشابک و متناسب با هم دیده شوند نه جزیره ای ومنقطع از هم. به عنوان مثال من در این ایام یک قدردانی حتی در قالب یک نوشته یا اشاره برای قدردانی از لشکر سایبری داخلی خودمان ندیدم.
وی با اشاره به تلاش شبانه روزی برخی از فرزندان ایران در پشت پرده گفت: ما می دانیم صدها نفر از فرزندان این مرز و بوم از همان آغاز بلکه قبل از جنگ و قطعا پس از جنگ تا امروز لحظه به لحظه در حال دفع حملات سایبری دشمن هستند و گاهی هم خودشان حمله می کنند. اما دیده نمی شوند، تقدیر نمی شوند، تقریر نمی شوند.
حجت الاسلام رهدار با تاکید بر این که روایت این جنگ در هر حال باید مسبوق به ماهیت آن باشد، گفت: به نظر من این جنگ حداقل سه ویژگی در ماهیت خود دارد؛ نخست این که این جنگ، یک جنگ هیبریدی است. لذا در روایت آن باید اضلاع آن هم دیده شود. ویژگی دوم این است که این یک جنگ وجودی است. بنابراین کوتاه نخواهد بود، جنگ ساده ای نخواهد بود، کم خسارت نیز نخواهد بود.
وی با بیان این نکته که حداقل در ذهن هر دو طرف، این یک جنگ وجودی است، تصریح کرد: معنای وجودی بودن جنگ این است که در پایان جنگ باید طرف مقابل به طور کامل حذف شود. لذا جنگ را باید به اندازه قد و قواره آن روایت کرد. این جنگ را نباید در این حدّ دید که آنها چند ساختمان تخریب کردند ما چند ساختمان؟ آنها چقدر خسارت زدند و ما چقدر؟ یا آنها چقدر کشته دادند ما چقدر شهید؟ یادآورشد: این جنگ را باید در قدوقواره وجودی بودن آن دید.
جنگی با ماهیت هیبریدی، وجودی و تمدنی
رهدار ویژگی سوم این جنگ را «تمدنی بودن آن» برشمرد و افزود: به ظاهر این جنگ بین ایران و اسرائیل است اما گویی «جنگ تمدن اسلامی» و «تمدن غربی» است. هم ایران و هم اسرائیل به نمایندگی از یک شبکه (مجموعه) می جنگند. حتی ایران شاید فراتر از تمدن اسلامی بلکه به نمایندگی از تمام مظلومان در برابر مستکبران می جنگد یعنی حتی آزادیخواهان غیرمسلمان هم در این جنگ عملاً به حمایت از ایران برخاستهاند.
وی در ادامه با تاکید بر این مسئله که روایت ما باید مسبوق به شناخت ماهیت سهگانه (هیبریدی، وجودی و تمدنی بودن) این جنگ باشد، خاطرنشان کرد: علاوه بر موارد ذکر شده روایت های ما نباید صرفا پاسخ به خطوط روایت دشمن باشد. البته بخشی از روایت ما باید ناظر به آن خطوط یا شبهات باشد اما در مجموع، روایت ما باید از یک پایگاه اصیل ِخودی برخاسته باشد. به این معنا که بتواند لایههای هویتی برای ما ایجاد کند. این کار مسلتزم وجود یک «استعاره معنایی» برای نفس ِجنگ است.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام در پاسخ به این سوال که «استعاره معنایی» در جنگ چه ویژگیهایی دارد ؟ گفت: «استعاره معنایی» جاعل ندارد، تعیُنی بالا می آید نه تعیینی. استعاره معنایی نمی تواند تکراری باشد لذا به عنوان مثال استعارههایی مانند «به سوی کربلا، مدافعان حرم، آزادی قدس و..» به رغم این که مفاهیم مقدسی هستند اما چون قبلا استفاده شدهاند چندان به کار نخواهند آمد.
رهدار تصریح کرد: استعار معنایی باید بتواند همزمان متعلَق شور و شعور قرار بگیرد؛ هم بتوان درباره آن مقالهها نوشت؛ همایشها برپا کرد و حرفها زد؛ هم بتوان سرود خواند و اشک ریخت. یعنی باید کاملا احساس را درگیر کند. استعاره معنایی باید بهره ای از قداست داشته باشد تا بتواند ظرفیتهای معنوی را نیز در کنار ظرفیتهای مادی برای ما جمع کند. درهرحال روایت ما باید حول یک استعاره معنایی صورت بگیرد و تمام روایت ها کم کم به کشف آن استعاره معنایی بینجامد. استعاره ای که می تواند برای ما برنامه هویتی ایجاد کند.
روایتهای ما باید فراایرانی باشد
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که این جنگ نباید یک روایت صرفاً ایرانی باشد، خاطرنشان کرد: روایت ما باید به اندازه بازیگران و کنشگران و حتی به اندازه حامیان و سمپاتهای این جنگ، فراخ و گسترده باشد. لذا روایتهایی که صرفا مفهوم ایران را در این جنگ ارائه می دهند اگرچه روایتهای غلطی نیستند اما روایتهای ناقصی هستند. روایت هایی در محور مفهوم ایران، می تواند فقط ظرفیتهای ایرانی را جمع کند که البته در مقیاس ملی تاکنون مثبت بوده و جواب هم داده است. اما قصه این جاست که دایره این جنگ فراایرانی است پس روایت ما باید مفاهیم دیگری را هم شامل شود که بتواند بازیگران بیرون ایران را هم با خود همنوا کند.
حجت الاسلام رهدار تصریح کرد: اشکالی ندارد که ما دایرههای متداخل درهم رسم و روایات را سطوح بندی کنیم. روایاتی که هدف میانی آنها، بالا بردن و به عمق رساندن ظرفیتهای ملی ایرانی ماست. روایاتی که ظرفیتهای منطقه ای ما و ظرفیتهای جهانی را نشانه می رود. حداقل می توان به مثابه یک قاعده این را گفت که روایت ما از این جنگ نباید تمام دایره خود را ایران تصور کند بلکه ضمن تحفظ بر این دایره، باید دیگر دایرهها را هم لحاظ کند چون این جنگ در جبهه مقاومت، بازیگران غیرایرانی هم دارد.
نظر شما