به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، پس از نمایش این مستند، نشست نقد و بررسی آن با حضور امین حامیخواه(منتقد سینما) برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سامان بیات بود.
امین حامیخواه در این نشست گفت: کریس مارکر برخلاف بسیاری از سینماگران، بهشدت از رسانهها و مطبوعات فاصله میگرفت. عکسهای اندکی از او موجود است و حتی زمانی که آثارش جایزه میگرفتند، حاضر نبود تصویری از خود در رسانهها منتشر کند. نام واقعیاش نیز «کریستین فرانسوا فیلیپ» بود، اما با نام مستعار کریس مارکر شناخته میشود. جالب این که حتی در برخی آثارش مانند «گربه بیآفتاب»، گربه بهعنوان تمثیل ظاهر میشود. تنها در یک فیلم در سال ۲۰۰۱، چهرهاش برای لحظهای کوتاه آشکار میشود.
او در ادامه با اشاره به دیدگاههای مارکر اضافه کرد: مارکر یک چپگرای اندیشمند بود، آشنا با فلسفه، ادبیات و تاریخ تفکر، و همین باعث شد آثارش همیشه آوانگارد و ساختارشکن باشند. او نخستین مستندش را با نام «المپیک ۵۲» ساخت، که در آن دوربینش وارد خیابان میشود و شادی و تناقضات زندگی مردم فنلاند را به تصویر میکشد. این مستند، نگاهی انتقادی به سرمایهداری داشت. مارکر فرم «نامهنگاری تصویری» را به مستند وارد کرد، از شیوه روایت دانای کل فاصله گرفت و ارتباطی انسانیتر و شخصیتر با مخاطب برقرار کرد. موسیقی الکترونیک، نریشنهای شاعرانه و استفاده خلاقانه از صدا از ویژگیهای منحصر بهفرد آثار اوست.
این منتقد سینما در ادامه، به آثاری چون «اسکله» و «بیآفتاب» اشاره و بیان کرد: در آثار مارکر، مفهوم خاطره نقش اساسی دارد. در «بیآفتاب» جملهای هست که میگوید: «ما به یاد نمیآوریم، بلکه حافظه را باز میکنیم، همانطور که تاریخ را بازنویسی میکنیم.» برای مارکر، تاریخ چیزی نیست جز تدوین خاطرهها.
او با اشاره به مستند «شرح یک نبرد»، توضیح داد: این مستند، ۱۳ سال پس از تأسیس دولت اسرائیل ساخته شد. مارکر با رویکردی شاعرانه و البته منتقدانه به آن دوران نگاه میکند. او از ساختار شورایی و اقتصاد اشتراکی آن زمان میگوید؛ اما در عین حال، به تناقضات، خشونتها و سیاستهای مخفی نیز میپردازد. مارکر پس از جنگ شش روزه، اجازه اکران این فیلم را نداد و در نامهای به نشریهای در لندن نوشت: دیگر به آرمانهایی که زمانی در اسرائیل میدیدم، باور ندارم.
حامیخواه همچنین به تأثیر ادبیات و سنت جستارنویسی در شکلگیری زبان سینمایی مارکر اشاره کرد: جستار، فرم مرکزی اندیشه مارکر است. همان فرمی که آدورنو، لوکاچ، نیچه و بنیامین از آن برای عبور از مفاهیم بسته و ایدئولوژیک بهره گرفتند. برای مارکر، جستار یعنی حرکت بین مفاهیم، پرسشها و گسستها. مارکر با استفاده از نگاتیوها، تصاویر آرشیوی، عکسهای ثابت و نریشنهایی که از زبان کودک، زن، مرد یا حتی ملت روایت میشود، فضایی خلق میکند که پرتنش، شاعرانه و همزمان سیاسی است. شروع فیلم از بهترین نمونههای این نوع سینماست:
این سرزمین با نشانهها با تو سخن میگوید. کهنترین زبان، زبان سایهها و سکوتهاست… بنیان نهادن یک کشور یعنی فراخواندن گذشته و آینده برای نجات اکنونِ ناپایدار.
او در پایان تاکید کرد: «شرح یک نبرد» تنها درباره نبردی سیاسی یا نظامی نیست؛ بلکه درباره نبرد میان حافظه و فراموشی، میان آرمان و واقعیت است. روایت مارکر از اسرائیل آن روز، بهطرز غریبی هنوز معاصر، زنده و ضروری است.
59243
نظر شما