گفت‌وگوی داغ صدام با نیوزویک در تابستان ۵۷؛ از اتحاد شوروی تا اسرار رابطه با ایران

برخلاف آن‌چه که دشمنان‌مان ادعا می‌کنند آرزو نداریم که یهودیان را به دریا بریزیم و حتی اگر وسایل این کا را در اختیار داشتیم... حیز صهیونیست باید جای خود را به یک کشور بزرگتر فلسطینی بدهد و این جایگزینی احقاق حقی است که در آینده حتما انجام خواهد گرفت.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در آستانه انقلاب ایران و در بحبوحه تحولات ژئوپولیتیک خاورمیانه، مجله معتبر «نیوزویک» در سال ۱۳۵۷ خورشیدی یکی از معدود گفت‌وگوهای مفصل خود را با صدام حسین انجام داد؛ مردی که آن روزها ستاره‌اش در حزب بعث عراق رو به صعود بود و آینده‌ای پرابهام پیش رو داشت. صدام در این مصاحبه، بی‌پرده از دغدغه‌های امنیتی عراق، روابط تلخ و شیرین با آمریکا و اتحاد شوروی، بحران شاخ آفریقا، مناقشات اعراب و اسرائیل، و سیاست‌های پیچیده منطقه‌ای سخن گفت؛ روایتی کم‌تر شنیده‌شده از سیاست‌مداری که نقش او در معادلات ایران و منطقه در سال‌های بعد به اوج رسید. در ادامه ترجمه متن این مصاحبه را به نقل از اطلاعات مورخ شنبه ۲۴ تیر ۱۳۵۷ می‌خوانید:

سران بسیاری از کشورها و دولت‌ها ازجمله برخی از رژیم‌های مارکسیست امروز می‌توانند مشاهده کنند که اتحاد شوروی در مناطقی که برای اروپای غربی و آمریکا دارای منافع حیاتی شمرده می‌شوند سیاست تهاجمی‌تری در پیش گرفته‌ است. آیا این نکته موجبی برای نگرانی ایجاد نمی‌کند؟

شما می‌توانید اخطار ما را هم به آن‌چه که خودتان گفتید علاوه کنید. اتحاد شوروی امنیت خود را در اشاعه کمونیسم و وجود یک نظام سرمایه‌داری در جهان تضمین می‌کند... حقیقت این است که آمریکا و شوروی هریک در جهات بخصوص خودش حرکت می‌کند. آمریکاییان و اروپاییان غربی هم مدت‌ها قبل از اتحاد شوروی در خاورمیانه و آفریقا حضور داشته‌اند. با این حال وقتی که سیاست شوروی‌ها در جهتی به حرکت درمی‌آید ظاهرا به نظر می‌رسد که گویا تنها شوروی‌ها هستند که دارند مرتکب عملی می‌شوند. واقعیت این است که شوروی‌ها تا وقتی که تمام دنیا کمونیست شود، خرسندی پیدا نخواهند کرد. ما اعراب وقتی به خود اجازه دهیم که به درون قلمروهای نفوذ این یا آن ابرقدرت کشانده شویم درواقع تضمین کرده‌ایم کشورهای‌مان به یک میدان کارزار شرق و غرب تبدیل شود.

شما اخیرا ۲۱ کمونیست عراقی را سه سال بعد از آن‌که به خاطر توطئه کردن در داخل ارتش عراق بازداشت شده بودند و پس از این‌که سفیر شوروی و فرستادگان سایر کشورهای اروپای شرقی تقاضا کرده بودند که از کشتن آن کمونیست‌ها صرف نظر کنید، اعدام کردید. آیا قصدتان از این کار دادن هشداری برای برحذر داشتن دیگران از مداخله در امور داخلی کشورتان نبوده است؟

بله، بوده است. تصادفا محکومین به مرگ به طریق تیرباران که یک رسم نظامی است (و نه به دار آویخته شدن که رسانه‌های باختری گزارش دادند) و مضافا نه به این دلیل که کمونیست بودند، بلکه به این سبب که سعی کرده بودند در مملکت خرابکاری کنند، اعدام شدند.

شما اصرار دارید بگویید که کاملا مستقل هستید، ولی آیا غیر از این است که هنوز مجبورید نوعی بهای ژئوپولتیکی به خاطر روابط نزدیک‌تان با اتحاد شوروی پرداخت کنید؟ آیا شما در جریان برقرار بودن پل هوایی شوروی و اتیوپی به هواپیماهای حمل و نقل شوروی اجازه ندادید که در راه پروازشان به اتیوپی از پایگاه‌های عراق استفاده کنند؟

خیر، ما به هواپیماهای شوروی اجازه ندادیم که از راه عراق به اتیوپی بروند. ما با این کار مخالف بودیم و توانستیم با شوروی‌ها به تفاهم برسیم که هواپیماهای‌شان به جای استفاده کردن از پایگاه‌های عراقی به یمن جنوبی بروند. البته طبق استنباط ما بعضی از آن محصولات به وسیله سایر وسایل حمل‌ونقل از عراق به اتیوپی برده شدند اما کاری از ما ساخته نبود که بتوانیم جلوی آن‌ها را هم بگیریم.

محمد زیادبری رئیس‌جمهور (سابق) سومالی برای من گفت که با وجود پشتیبانی روسیه از اتیوپی، عراق کماکان حمایتش را از او ادامه داد. به این حساب شما با کمکی که به روسیه در حمایتش از رژیم سرهنگ دوم منجیستوهایل ماریام کردید، هر دو طرف کشمکش درشاخ آفریقا را یاری داده‌اند؟

گفته شما به آن می‌ماند که بگویند ما داریم به اسرائیل کمک می‌کنیم چون مقداری از نفت ما بدون تمایل یا آگاهی خودمان و بی‌آنکه اختیاری داشته باشیم، ممکن است از طریق آمریکا به اسرائیل فرستاده شود. آن‌چه که اهمیت دارد سیاست رسمی ماست که از منجیستو حمایت نمی‌کنیم... زیادبری دوست ما بوده و هنوز هم هست.

سازمان‌های ضد تروریستی اروپایی می‌گویند شواهد چون‌وچراناپذیری در اختیار دارند که نشان می‌دهد عراق به ترویست‌ها کمک کرده و وسایل آسایش آن‌ها را فراهم آورده است. برای من کمک‌های شما به فداییان فلسطینی قابل درک است ولی چرا به دوستان اروپایی آن‌ها اجازه داده می‌شود تا از تسهیلات شما استفاده کنند؟

در مورد فلسطینی‌ها هیچ راز ناگفته‌ای در سیاست یا اعمال ما وجود ندارد. دروازه‌های عراق به روی آن‌ها باز است و آزادند که در این‌جا آموزش ببینند و برای عملیات خود نقشه بکشند اما در مورد خارجیان ما موضع روشنی داریم. به ما ربطی ندارد که در کشورهای اروپایی اعم از این‌که پای بریگادهای سرخ در بین باشد یا دیگران چه اتفاقاتی روی می‌دهد ولی اما اجازه نمی‌دهیم که کشورمان پایگاه آموزشی برای این قماش فعالیت‌ها باشد.

ما خبر داریم که بعضی از فلسطینی‌ها برخی از همین اروپاییانی را که درباره‌شان صحبت می‌کنید در خارج از عراق و طبق ترتیبات یاری‌های متقابل آموزش داده‌اند... ممکن است بعضی از این اشخاص هم مخفیانه و در استتار فلسطینی‌ها وارد عراق و طبق ترتیبات یاری‌های متقابل آموزش داده‌اند... ممکن است بعضی از این اشخاص هم مخفیانه و در استتار فلسطینی‌ها وارد عراق شده باشند. این چیزی است که ما نمی‌دانیم اما من به شما اطمینان می‌دهم که اگر فرضا چنین اتفاقی افتاده باشد مسلما هیچ ربطی به هیچ یک از شاخه‌های تشکیلات دولت عراق نداشته است.

اگر ایالات متحده و عراق با یکدیگر روابط عادی دیپلماتیک داشتند و دارای سفیر در پایتخت‌های یکدیگر بودند آیا اجتناب از بسیاری سوءتفاهمات درباره سیاست آمریکا امکان‌پذیر نمی‌گردید؟

درست است ولی همان‌طور که می‌دانید مسائل مهم دیگری هم از قبیل پشتیبانی دولت شما از حیز صهیونیستی (اسرائیل) و استراتژی عامدانه شما برای تفرقه‌اندازی در دنیای عرب وجود دارند که راه برقراری مجدد روابط عادی را بین عراق و آمریکا سد کرده‌اند.

اتحاد شوروی نیز مانند آمریکا از قطعنامه شماره ۲۴۳ شورای امنیت سازمان ملل پشتیبانی می‌کند و طرفدار حق موجودیت اسرائیل درون مرزهای قبل از جنگ ۱۹۶۷ خاورمیانه است. با این‌که شما در این زمینه‌ها با مسکو اختلاف عقیده دارید، چرا با وجود این روابط خود را با شوروی نیز مانند رابطه با آمریکا قطع نکرده‌اید؟

با وضوح بسیار به شوروی‌ها گفته‌ایم که به چه دلیل فکر می‌کنیم که نظرشان نادرست است. اما فراموش نکنید که اتحاد شوروی به اعراب اسلحه می‌دهد. در حالی که آمریکا کارش «نازشست» دادن به تجاوزپیشگان صهیونیست است. برخلاف آن‌چه که دشمنان‌مان ادعا می‌کنند آرزو نداریم که یهودیان را به دریا بریزیم و حتی اگر وسایل این کا را در اختیار داشتیم. چیزی که در آینده در اختیار خواهیم داشت. باز هم این کار را نمی‌کردیم. آن‌چه که ما می‌گوییم این است که حیز صهیونیست باید جای خود را به یک کشور بزرگتر فلسطینی بدهد و این جایگزینی احقاق حقی است که در آینده حتما انجام خواهد گرفت. حالا به من بگویید که آیا تجدید برقراری روابط عادی با آمریکا تغییری در سیاست خصمانه آمریکا نسبت به اعراب پدید خواهد آورد؟

جیمی کارتر در سیاست آمریکا در خاورمیانه بیش از تمام روسای جمهور دیگری که از زمان آیزنهاور به بعد زمامداری کردند تغییراتی به وجود آورده است. آیا این نکته از سرگرفتن روابط عادی میان بغداد و واشنگتن را توجیه نمی‌کند؟

«اقوال» او (کارتر) با علاقه مورد توجه قرار گرفته‌اند. ولی ما هنوز انتظار «اعمال» او را می‌کشیم و تنها مفهومی که این کلمه یعنی اعمال رئیس‌جمهور آمریکا می‌تواند داشته باشد این است که به خروج اسرائیلی‌ها از اراضی اشغال‌شده اعراب منجر شود. در صورتی که شما به متجاوز صهیونیست بگویید که موظف است موضع خود را به عدم تجاوز تبدیل کند آن وقت ما دیدن دگرگونی در سیاست آمریکا را شروع خواهیم کرد.

عراق می‌گوید که همیشه حیز صهیونیستی را طرد خواهد کرد. به این حساب وقتی که شما صلح کردن با اسرائیل را حتی در صورت بازگشتش به مرزهای قبل از جنگ ۱۹۶۷ رد می‌کنید آیا این نتیجه‌گیری درست نیست که در این صورت طبق اعتقاد شما جنگ تنها راه‌حلی است که برای مسائل خاورمیانه وجود دارد؟

درست است.

حتی اگر مصر و سوریه و اردن بتوانند روی اقدام مشترک توافق کنند قدرت نظامی آن‌ها چندان اعتباری برای جنگیدن با اسرائیل ندارد. آیا با وجود این وقوع جنگ ممکن است؟

نه برای امروز، و نه برای فردا. ولی اعراب برای همیشه ناتوان نخواهند ماند. نیرومندی آن‌ها روزبه‌روز در حال رشد است. به علاوه آن‌ها برای همیشه در زیر سلطه رژیم‌هایی که حاضر به تسلیم بدون قید و شرط هستند باقی نخواهند ماند. شما تا ده سال دیگر خواهید دید که معادله کاملا متفاوتی در خاورمیانه به وجود خواهد آمد.

شما بعد از آن‌که در ۱۹۷۵ اختلافات خود را با ایران برطرف کردید بنای صحبت درباره نیاز خلیج‌فارس به ترتیبات امنیتی را گذاشتید. از عنوان کردن این مطلب چه مقصودی داشتید؟

نخست این‌که تمام کشورهای منطقه خلیج‌فارس باید احترام وضع موجود آزادی کشتی‌رانی در این منطقه را حفظ کنند ثانیا باید از به وجود آوردن احوال و شرایطی که احیانا دستاویزی برای مداخله خارجی در این منطقه فراهم کند بپرهیزند. ثالثا تمام مسائل فی‌مابین آن‌ها باید بین خود کشورهای خلیج‌فارس و بدون مداخلات خارجی حل و فصل شود.

در یکی از مصاحبه‌های اخیر خود معمر قزافی رئیس‌جمهور لیبی گفته است که اکنون در نظر دارد هم خود را وقف ترویج انقلابات توده‌ای در منطقه خلیج‌فارس کند. آیا این گفته با اصولی که شما شرح دادید مغایرت ندارد؟

قذافی مختار است عقیده خودش را اظهار کند. به هر تقدیر از نظر ما تناقضی بین اراده داخلی مردمی که در درون کشورهای خلیج‌فارس زندگی می‌کنند از یک طرف و آزادی کشتی‌رانی و اصل عدم مداخله در امور داخلی دیگران وجود ندارد.

چندی پیش در گزارش‌ها آمده بود که عراق با ایران و عربستان سعودی درباره ایجاد ترتیبات جدید امنیتی برای خلیج‌فارس وارد مذاکره شده است، ولی چند روز بعد نخست‌وزیر ایران اعلام کرد که کشور وی تصمیم گرفته است از پیگیری مذاکرات با همسایگانش در منطقه خلیج‌فارس چشم‌پوشی کند زیرا هیچ‌کس علاقه‌ای به این قضیه ندارد. لطفا بگویید که حقیقت ماجرا از چه قرار بوده است؟

ما از اعلامیه ایران خوشحالیم زیرا بیان‌کننده حقیقت است. گزارش‌های مطبوعات در این زمینه خیال‌بافی محض بوده است ما در ۱۹۷۵ گفت‌وگوهایی با شاهنشاه ایران داشتیم ولی از آن زمان تاکنون این نکته را روشن کرده‌ایم که ابدا علاقه‌ای به ترتیبات دفاعی یا امنیتی دوجانبه یا چندین جانبه نداریم، بلکه روابط عادی متقابل و فی‌مابین یک کشور و کشور دیگر و مضافا اصول سه‌گانه‌ای که قبلا برای‌تان شرح دادم، تنها چیزهایی هستند که مورد دلبستگی ما قرار دارند.

عراق از مدتی به این طرف دست‌اندرکار به وجود آوردن تنوع در جنگ‌افزارهای خود است تا وابستگی خود را به قدرت شوروی کاهش دهد. هدف نهایی در این کار چیست؟

وقتی عراق از سیاست‌های یک کشور دوست انتقاد می‌کند نباید داوری شود که این انتقاد پیش‌درآمد یک تغییر روابط است، بر همین قیاس وقتی که ما معامله‌ای با یک دشمن انجام می‌دهیم، مفهومش این نیست که تغییراتی فراگیر و زیر و زبر کننده در مواضع یا سیاست‌های ما آغاز شده باشد. در رفتار ما و رفتار مصر هنگامی که این کشور منابعش را برای به دست آوردن اسلحه عوض کرد، هیچ وجه اشتراکی وجود ندارد. وقتی که ما از فرانسه اسلحه می‌خریم، این بدان معنی نیست که رفتار ما هم از همان منبعی سرچشمه می‌گیرد که روش سایر کشورهای معین جهان سوم از ممالک خریداری‌کننده جنگ‌افزارهای فرانسوی را تعیین می‌کند. ما هر کاری را که به مصلحت کشورمان بدانیم از روی اختیار و اراده آزاد خودمان و تنها با در نظر گرفتن منافع ملی حقیقی خویش و منافع ملت عرب انجام می‌دهیم. چیزی که ما می‌خواهیم به طور ساده عبارت از این است که ارتشی نیرومند داشته باشیم، ارتشی که توانایی داشته باشد تا از حقوق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ما دفاع کند و استقلال ما و همچنین مشارکت ما در نبردهای ملت عرب به وسیله آن تضمین شود.

۲۵۹

کد خبر 2090179

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین