خبرآنلاین - رسول سلیمی : پس از سقوط دولت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ و تشکیل دولت انتقالی به رهبری احمد الشرع، درگیریهای داخلی در سوریه، بهویژه در استان سویدا، شدت گرفت. اسرائیل، که از سال ۱۹۶۷ بلندیهای جولان را اشغال کرده، ادعا میکند از اقلیت دروزی در برابر تهدیدات دولت انتقالی حمایت میکند. این ادعا، در کنار روابط تاریخی دروزیهای جولان با اسرائیل و موضعگیریهای رهبران دروزی مانند ولید جنبلاط، که هرگونه نیاز به حمایت خارجی را رد کرده، پرسشهایی درباره نیات تلآویو ایجاد کرده است که در ادامه به آن پاسخ میدهیم.
جمعیت دروزی در اسرائیل و سوریه
دروزیها اقلیتی قومی-مذهبی با ریشه در قرن یازدهم میلادی هستند که در جنوب سوریه، لبنان، و شمال اسرائیل (از جمله جولان اشغالی) ساکناند. حدود ۱۵۰,۰۰۰ دروزی در اسرائیل زندگی میکنند که ۱.۷ درصد از جمعیت این رژیم را تشکیل میدهند. حدود ۲۰,۰۰۰ نفر از آنها در بلندیهای جولان اشغالی ساکناند، که در جنگ ششروزه ۱۹۶۷ توسط اسرائیل تصرف و در سال ۱۹۸۱ ضمیمه شد. در سوریه، به نوشته الجزیره، حدود ۵۰۰,۰۰۰ دروزی، معادل ۳ درصد جمعیت این کشور، عمدتاً در استانهای سویدا، درعا، و قنیطره ساکناند. طبق گزارش Middle East Institute، دروزیهای جولان اشغالی عمدتاً کارت اقامت اسرائیلی دارند، اما اکثریت آنها (حدود ۹۰ درصد) تابعیت اسرائیل را رد کرده و خود را سوری میدانند. در اسرائیل، دروزیها از سال ۱۹۵۷ مشمول خدمت اجباری نظامیاند و در ارتش و پلیس نقش فعالی دارند، برخلاف اعراب مسلمان و یهودیان حریدی که از خدمت معافاند.
جمعیت دروزی در اسرائیل و جولان به دلیل خدمت نظامی و ادغام نسبی در ساختارهای دولتی، رابطهای نزدیکتر با اسرائیل دارند، اما دروزیهای سوریه، بهویژه در سویدا، به دلیل هویت ملیگرایانه سوری، در مقابل مداخلات خارجی محتاطاند. از این رو دروزیهای جولان گاهی بهعنوان پل ارتباطی بین اسرائیل و دروزیهای سوریه عمل کردهاند، اما این نقش با مقاومت رهبران دروزی سوری مواجه شده است. تفاوتهای جمعیتی و سیاسی بین دروزیهای اسرائیل و سوریه، پیچیدگیهای روابط اسرائیل با این اقلیت را نشان میدهد.
در چنین شرایطی جمعیت دروزی در اسرائیل و جولان به دلیل وابستگیهای نظامی و سیاسی، بهعنوان اهرمی برای ادعاهای اسرائیل درباره حمایت از دروزیهای سوریه استفاده میشود. با این حال، تعداد قابلتوجه دروزیهای سوری و هویت ملیگرایانه آنها، این ادعاها را با چالش مواجه میکند.
هویت ملی دروزیهای سوریه
دروزیهای سوریه، بهویژه در سویدا، بهطور سنتی خود را بخشی از هویت ملی سوری میدانند. به گزارش الجزیره، اکثریت دروزیهای جولان اشغالی، که در سال ۱۹۶۷ تحت کنترل اسرائیل قرار گرفت، تابعیت اسرائیلی را رد کرده و خود را سوری میدانند. این دیدگاه در میان دروزیهای سویدا نیز قوی است، جایی که رهبران محلی مانند یاسر جربوع بر استقلال و هویت سوری تأکید دارند. دروزیهای جولان در سالهای اخیر تظاهراتی از جمله علیه طرحهای توسعه شهرکهای یهودی در جولان و علیه سیاستهای اسرائیل برگزار کردهاند.
با این حال، برخی دروزیهای اسرائیل، بهویژه در مناطق کرمل و جلیل، به دلیل خدمت نظامی و ادغام اجتماعی، روابط نزدیکتری با دولت اسرائیل دارند. این دوگانگی در هویت دروزیها، اسرائیل را در موقعیت دشواری قرار داده است.
چرا که هویت ملیگرایانه دروزیهای سوریه ریشه در تاریخ مبارزات آنها علیه استعمار فرانسه و حمایت از استقلال سوریه در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۴۰ دارد. دروزیهای سویدا در طول جنگ داخلی سوریه (۲۰۱۱–۲۰۲۴) از پیوستن به ارتش اسد یا گروههای شورشی اجتناب کردند و شبهنظامیان محلی خود را تشکیل دادند. این استقلالطلبی، همراه با رد تابعیت اسرائیلی توسط دروزیهای جولان، نشاندهنده مقاومت در برابر نفوذ خارجی، از جمله اسرائیل، است. با این حال، برخی دروزیهای جولان که روابط خانوادگی با سویدا دارند، بهطور غیررسمی با اسرائیل برای حمایت از اقوام خود در تماس بودهاند.
هویت سوری دروزیهای سویدا و جولان، ادعاهای اسرائیل مبنی بر حمایت از این اقلیت را تضعیف میکند. تلاشهای اسرائیل برای استفاده از دروزیهای جولان بهعنوان اهرمی برای نفوذ در سوریه ممکن است با مقاومت ملیگرایانه دروزیها مواجه شود.
موضع ولید جنبلاط درباره استقلال دروزیها
ولید جنبلاط، رهبر حزب سوسیالیست ترقیخواه لبنان و چهره برجسته دروزی، بارها تأکید کرده که دروزیها به حمایت خارجی، از جمله از اسرائیل، نیازی ندارند. جنبلاط در ژانویه ۲۰۲۵، پس از درگیریهای سویدا، در بیانیهای گفت: «دروزیها خود قادر به دفاع از منافع و امنیتشان هستند و نیازی به مداخله خارجی ندارند». این موضع با دیدگاه تاریخی دروزیهای لبنان، که ضد اشغالگری و حامی فلسطیناند، همخوانی دارد. جنبلاط همچنین در مصاحبهای با رویترز در مارس ۲۰۲۵، مداخلات اسرائیل در سوریه را «بهانهای برای گسترش نفوذ» خواند و خواستار احترام به حاکمیت سوریه شد. این اظهارات در تضاد با بیانیه حکمت الهجری، یکی از شیوخ دروزی سویدا، است که از جامعه بینالمللی برای حمایت از دروزیها درخواست کمک کرد.
از این رو موضع جنبلاط ریشه در تاریخچه استقلالطلبی دروزیهای لبنان و حمایت آنها از محور مقاومت، بهویژه فلسطین، دارد. جنبلاط با حفظ روابط دیپلماتیک با ایران و حزبالله، سعی دارد دروزیهای لبنان را از درگیریهای منطقهای دور نگه دارد. با این حال، اختلاف بین جنبلاط و الهجری نشاندهنده شکاف در رهبری دروزی است. چرا که الهجری به دلیل فشارهای دولت انتقالی، بهویژه پس از کشتار غیرنظامیان دروزی در سویدا، به دنبال حمایت بینالمللی است، در حالی که جنبلاط این رویکرد را تضعیفکننده استقلال دروزیها میداند.
چه آنکه اظهارات جنبلاط، که مداخلات خارجی را رد میکند، ادعاهای اسرائیل مبنی بر حمایت از دروزیها را به چالش میکشد. این موضع، همراه با هویت ملیگرایانه دروزیهای سوریه، اسرائیل را در موقعیت دشواری قرار داده است.
درگیریهای اخیر در سویدا به کجا رسید؟
درگیریهای اخیر در استان سویدا، که از اواخر ژوئن ۲۰۲۵ آغاز شد، نتیجه تنشهای بین دروزیها و دولت انتقالی به رهبری احمد الشرع است. به گزارش رویترز، این درگیریها پس از حملهای به یک کاروان دروزی در جاده دمشق-سویدا شروع شد، که به گروگانگیری و خشونت بین دروزیها و گروههای بادیهنشین منجر شد. دولت انتقالی برای کنترل اوضاع نیروهایی را به سویدا اعزام کرد، اما به نوشته الجزیره، اقدامات نیروهای افراطی وابسته به دولت، از جمله کشتار غیرنظامیان دروزی، به تشدید درگیریها انجامید.
از ۳۰ ژوئن تا ۱۶ جولای ۲۰۲۵، بیش از ۲۵۰ نفر، از جمله ۶۰ غیرنظامی دروزی، در این درگیریها کشته شدند. چندین آتشبس موقت، از جمله یکی در ۱۵ ژوئیه، اعلام شد، اما به دلیل بیاعتمادی دروزیها به دولت، پایدار نماند. چه آنکه یاسر جربوع، شیخ دروزی، از آتشبس حمایت کرد، در حالی که حکمت الهجری آن را رد کرد و خواستار حمایت بینالمللی شد.
در مجموع درگیریهای سویدا نتیجه بیثباتی پس از سقوط اسد و تلاش دولت انتقالی برای تحمیل حاکمیت بر مناطق اقلیتنشین است. دروزیهای سویدا، که شبهنظامیان محلی خود را دارند، با حضور نیروهای دولتی مخالفاند، زیرا آنها را به سرکوب اقلیتها متهم میکنند. این درگیریها، به اسرائیل فرصتی داده تا با ادعای حمایت از دروزیها، مداخلات خود را توجیه کند. با این حال، بیاعتمادی دروزیها به دولت انتقالی و همزمان رد مداخله خارجی توسط رهبرانی مانند جربوع و جنبلاط، نشاندهنده پیچیدگی اوضاع است.
درگیریهای سویدا، اسرائیل را در موقعیت حساسی قرار داده است. ادعای حمایت از دروزیها میتواند بهانهای برای مداخله نظامی باشد، اما مقاومت دروزیها در برابر نفوذ خارجی، این استراتژی را تضعیف میکند.
پیامدهای ژئوپلیتیک ادعاهای اسرائیل
ادعای اسرائیل مبنی بر حمایت از دروزیهای سوریه، که، با هدف «حفاظت از اقلیتهای متحد» مطرح شده، در منطقه واکنشهای متفاوتی ایجاد کرده است. به نوشته رویترز، دولت انتقالی سوریه این ادعاها را «نقض حاکمیت» خوانده و خواستار توقف مداخلات اسرائیل شده است. کشورهای عربی مانند قطر و مصر نیز مداخلات اسرائیل را محکوم کردهاند، اما عربستان بهطور ضمنی از تضعیف دولت انتقالی حمایت میکند. در همین حال، دروزیهای جولان که به سویدا سفر کردهاند، با هشدارهای ارتش اسرائیل مواجه شدهاند، که نشاندهنده نگرانی تلآویو از گسترش درگیریهاست.
در مجموع ادعای حمایت از دروزیها بخشی از استراتژی گستردهتر اسرائیل برای تضعیف دولت انتقالی و جلوگیری از نفوذ گروههای اسلامگرا، مانند هیات تحریر الشام، است. اسرائیل از بیثباتی در سوریه برای گسترش نفوذ خود در جولان و جنوب سوریه استفاده میکند. با این حال، موضع جنبلاط و دروزیهای سویدا، که مداخله خارجی را رد میکنند، این استراتژی را با چالش مواجه کرده است. چه آنکه، روابط نزدیک ایران با دروزیهای لبنان و نفوذ ضمنی تهران در سویدا میتواند تلاشهای اسرائیل را خنثی کند.
در یک سطح تحلیل، ادعاهای اسرائیل مبنی بر حمایت از دروزیها، به دلیل هویت ملیگرایانه این اقلیت و موضع جنبلاط، با مقاومت مواجه شده است. این ادعاها ممکن است بهانهای برای مداخلات نظامی باشد، اما بیاعتمادی دروزیها و فشارهای منطقهای، موفقیت این استراتژی را محدود میکند.
آینده روابط دروزی ها با اسرائیل
روابط اسرائیل با دروزیهای سوریه، بهویژه پس از درگیریهای سویدا، در بستری از هویت ملیگرایانه دروزیها، موضع استقلالطلبانه جنبلاط، و بیثباتی دولت انتقالی شکل گرفته است. جمعیت ۵۰۰,۰۰۰ نفری دروزیهای سوریه و ۱۵۰,۰۰۰ نفری دروزیهای اسرائیل و جولان، نشاندهنده اهمیت استراتژیک این اقلیت است. هویت سوری دروزیها، بهویژه در جولان، ادعاهای اسرائیل را تضعیف میکند، در حالی که موضع جنبلاط مبنی بر عدم نیاز به حمایت خارجی، این ادعاها را به چالش میکشد. درگیریهای سویدا، که بیش از ۲۵۰ کشته به جا گذاشته، فرصتی برای اسرائیل ایجاد کرده تا مداخلات خود را توجیه کند، اما بیاعتمادی دروزیها و محکومیتهای منطقهای، این استراتژی را محدود کرده است.
در مجموع اسرائیل با ادعای حمایت از دروزیها، به دنبال گسترش نفوذ خود در سوریه است، اما هویت ملیگرایانه دروزیها و موضع جنبلاط، این تلاش را با چالش مواجه کرده است. پیشنهاد تشکیل یک «کمیسیون صلح منطقهای» تحت نظارت سازمان ملل، با مشارکت قطر و مصر، میتواند به کاهش تنشها در سویدا کمک کند و به اسرائیل فرصتی برای کسب اعتبار دیپلماتیک بدهد.
اما پرسش کلیدی این است: آیا اسرائیل میتواند از دروزیها بهعنوان اهرمی برای نفوذ در سوریه استفاده کند، یا هویت سوری و استقلالطلبی دروزیها این استراتژی را ناکام خواهد گذاشت؟ پاسخ به این پرسش، آینده نفوذ اسرائیل در منطقه را تعیین خواهد کرد.
۲۱۳/۴۲
نظر شما